محمد عوض نبی زاده
درین اواخیر دیدگا ه ها وطرز دید امریکا وغرب نسبت یه طالبان وسایرگروه های تروریستی تغییرعمده و فاحشی نموده اند حضورده ها هزارنیروی بیش ازچهل کشورجهان درافغانستان بامیلیاردها دالرمصارف نظامی وصدها تن تلفات نظامی که ده هاهزارنفرتلفات افراد ملکی ازمردم افغانستانرا تاهنوزبه همراه داشته وحالا نزدیک به ده سال ازحضوراین نیروها به افغانستان میگذرد ولی آمریکا و ناتو نتوانستند امنیت پایداری را دراین کشوربوجود آورد وآنان بعدازیکدهه جنگ وخشونت فعلا طالبان را دشمن نمیدانند بناء میتوان گفت که تداوم جنگ امریکا وغرب زیرنام مبارزه با تروریزم جهانی یکبازی سیاسی و نظامی بالای سرنوشت خونبار مردم افغانستان طی این مدت بوده است وآیا آ ن شعارهای تامین دموکراسی و دفاع ازحقوق بشرهمه بیش ازیک دروغ و بازی بزرگ جهان غرب تلقی نخواهند شد؟
طوریکه برخی ازمقامات امریکا وغرب طالبان رایک جریان افغانی میدانند ومیگویندکه طالبان میتواند برای خودهرنوع حکومتی رادرافغانستان داشته باشد چون آمریکایی ها درآستانه خروج ازافغانستان کاریراانجام میدهند که خانم بی نظیربوتو درباره ی ایجاد گروه طالبان اعتراف کرده بود وچنانچه درروزهای اخیرخانم کلینتون وزیرامورخارجه آمریکا برنقش کشورش درایجادسازمان تروریستی القاعده اذعان کرده وگفته،ما گذشته ی مشترکی باسازمان القاعده داریم که بیست سال پیش ما آنرا بوجود آوردیم ودردوران جنگ سرد ما دستگاه اطلاعاتی پاکستان را وظیفه دادیم تامجاهدانی را ازعربستان وسایرکشورها استخدام کنند.
اما پس ازعقب نشینی شوروی از افغانستان ما مهارالقاعده را ازدست دادیم و برخورد با افکار آنان رابه پاکستان محول کردیم وبدین ترتیب پیشبرد سیاست دوگانه ی امریکاو غرب درمرحله شفافترآن بنام جنگ با تروریزم وطالبان،بیشترازگذشته افشا وبرملا میشوند.
امریکا تلاش دارد تاخودرا بهرصورت ممکن ازشرگرفتاری درافغانستان نجات دهد واین نیازبه گفتگو با طالبان دارد وآمریکا در جریان مذاکرات جاری با طالبان عقب نشینیهای معین داشته اند که قبول انتقال پنج زندانی طالبان ازگوانتوناموازجمله مولوی محمد فضل مسوول قتل عام ها, زمین سوخته و تخریب بودائی بامیان درمناطق هزاره نشین درزمان طالبان به قطر وحذف نام ملاعمرازلیست سیاه پولیس فدرال امریکا واظهارات اخیرآقای جوبا یدن معاون ریس جمهورامریکا که گفته است طالبان دشمن آمریکا نیست ،همه ی اینها دلایل واضح تری سیاست کرنش وشکست امریکا وغرب را درمبارزه با تروریزم نشان میدهند.
چون پاکستان عقب نشینیهای واشنگتن را درک میکند ومیداندکه آینده افغانستان دراختیارنوکران ومزدوران شان قرارخواهند داشت.درجریان گفتگوباطالبان بحث ازشروط درمذاکرات آمریکاییهامطرح نبوده بلکه طالبان شروط ودیدگاه های خودرابه آنها قبولانده است. اگرگروه تروریستی طالبان تمام قوانین واصول افغانستان کنونی را بپذیردپس دیگراو طالب وتروریست نیست. گروه طالبان زیرنظراستخبارات نظامی پاکستان ، تلاش دارد تاحداکثراستفاده را ازگفتگوها ببرند.
مردم افغانستان با تشویش فراوان ناظر تعقیب سیاستهای تک روانه ی امریکا وغرب درجهت ابقا ی مجددطالبان بوده چون آنان میخواهند مردم افغانستان را قربانی سیاستهای تک روانه ی خویش نمایند که با تداوم جنگ جهالت، خشونت و افراطی گری علیه مردم کشورما، درهمکاری با گروه های تروریستی – مدنیت و صلح را به مخاطره بیاندازد و بنیادگرائی ، ترورو انتحاررا درافغانستان وجهان مجددا تقویت تا طالبان دوباره کیبل و شلاق را برفرق مرد وزن این سرزمین بکوبند سیاست عقبگرد خارجیها درافغانستان به منظور تقویه ی بنیادگرای با مقاومت جدی مردم کشورروبروخواهد شد. پس کجاست آن مدافعین حقوق بشرتا صدای اکثریت خاموش جامعه ی بلا کشیده وجنگ زده افغانستان راکه قتل عامها ,زمین سوخته,تخریب اثار باستانی وشلاق زدن زنان ومردان را ازطرف گروه طالبان تجربه نموده بودند بشنوند. کتله ی وسیع واکثریت خاموش جامعه ونهادهای مدنی وگرو ه های سیاسی طرفدارمنافع مردم افغانستان درمخالفت با تعقیب سیاست دوگانه ی امریکاوغرب , گفتگوبا طالبان رافراگیربا مشارکت نمایندگان واقعی اقوام گوناگون کشور،خارج ازحکومت،با مدیریت سازمان ملل مطرح میکنند وبالای حفظ دست آوردهای ده سال گذشته ،تاکید دارند و میگویند که یگانه مرجع مورد اطمینان سازمان ملل متحد درامرگفتگوهای صلح خواهد بود.
این گروه ها از جامعه ی جهانی می طلبند که درگفتگو ی جاری با طالبان که اگربامدیریت سازمان ملل متحد انجام شود باید نمایندگان واقعی گروه ها ی مذکورنیز حضورداشته باشند. اگر مردم افغانستان با تامین وحدت ملی توطئه های دشمنان را خنثی نسازند این نگرانی وجود دارد که دشمنان مردم کشورجنگ های فرقه ای وقبیله ای و قومی را مانند عراق در این کشور هم راه اندازی خواهند کرد . مردم افغانستان حق دارند که در دفاع از زندگی انسانی شان به مبارزات دادخواهانه به پیش روند.
اضافه ازیکدهه پیشترهنگام اشغال افغانستان بوسیله ی (مثلث طالبان,القاعده و پاکستان) رژیم طالبان ازمشروعیت بین المللی برخوردارنبود.درآنزمان تنها پاکستان, عربستان سعودی وامارات متحده ی عربی ,حکومت طالبان رابرسمیت میشناختنددرملل متحد ودیگرسازمانهای بین المللی با وجودتلاشهای پاکستان برای مشروعیت بخشیدن،رژیم دست نشانده ی طالبان موفقیتی حاصل نگردیده بودوبه جزٌازپاکستان هیچ کشوری شمولیت حکومت طالبانرادرملل متحد طرفداری نه نمودند.
مثلث شوم طالبان ,القاعده واستخبارات نظامی پاکستان, نسل کشی ,زمین سوخته ,تصفیه قومی وسرکوب زنان رادرافغانستان تحت اشغال بحداعلای خودرسانیدکه درتاریخ دنیا سابقه ندارد.حمایت طالبان ازشبکه ی القاعده وتروریزم بین المللی سبب گردیدتا نیروهای نظامی جامعه جهانی برای درهم کوبیدن رژِیم مزدورطالبان واردافغانستان گرددچون برچیدن بساط اقتداراینگروه همراه باسایرشبکه های تروریستی ازافغانستان،شامل تعهدات جامعه بین المللی نسبت به افغنانستان شده بود.
درجریان عملیات تصفیوی علیه این گروه دهشت افگن ,موجودیت سربازان وافسران پاکستانی وحضورگسترده افراطیون عرب وغیرعرب درافغانستان درکنارآنان رابرملا ٌساخت وهزاران افسروسربازپاکستانی ازولایت قندوزبوسیله طیارات نظامی به چترال پاکستان انتقال یافت که نشان دهنده ی اشغال افغانستان بوسیله اردوواستخبارات نظامی وسازمانهای افراطی پاکستانی ودیگرمتحدین افراطی گروه طالبان بوده است.حالا نیزمردم جهان میدانند که تولید کننده ی بزرگ واصلی تروریزم درجهان،استخبارات نظامی پاکستان بوده وسازمان آی اس آی با استخدام شبکه های تروریستی؛ زمینه را برای رشد واحیای طالبان و سایر تروریستان درمنطقه و جهان فراهم میسازد .
اکنون گروه طالبان وکشورحامی آن تشخیص داده اند که تماس با جهان خارج به نفع آنان است که درنتیجه ی مذاکرات سری یکساله میان مقامات آمریکایی و طالبان زمینه ی افتتاح دفترطالبان درقطردرحال فراهم شدن است موافقت طالبان باافتتاح دفتردرقطرناشی ازعوامل اعتقادی طالبان درین باره می باشد که کشورقطردرحمایت ازمکتب وهابیت وسلفیگری،میتواندبه منزله ی احیای مجدد این گروه درعرصه سیاسی وایدئولوژیکی تلقی شود.تعین قطر برای طالبان گزینه مناسبی است تا ، پایگاهی تازه برای اسلامگرایان افراطی گردد ودرصورت پیشرفت روند افتتاح دفترگروه طالبان درقطر، این گروه جنایتکاربا حمایتهای مادی ومعنوی قطر، دوباره جان گرفته وبه عنوان اپوزیسیون قدرتمند درافغانستان ظاهرخواهد شدواین گروه پس ازسالها انزوای سیاسی واتهام حمایت ازتروریزم بین المللی،بصورت رسمی واردتعاملات جهانی شده که موازی بادولت افغانستان ازمشروعیت سیاسی برخوردارخواهدگردید.
طالبان درمذاکرات وگفتگوبامقامات غرب , دولت افغانستان رادرحاشیه ی مذاکرات قرارداده ومذاکره میان آنان وآمریکائیها بی خبرازدولت کابل درحال انجام میباشد این تغییرسیاست عبورازدولت افغانستان درامرگفتگوو مذاکره است.وقتی روند صلح به مساله سیاسی تبدیل شود،ماحصل آن جنگ ونبود مکانیزم عملیِ ثبات وامنیت درمنطقه خواهد بود.
هدف آمریکا با راهاندازی اغتشاشات گروههای به اصطلاح مذهبی به دنبال بیثبات کردن کشورهای آسیای مرکزی میباشد. طوریکه درسال ۲۰۰۹ میلادی به شدت شایع شد که طالبان باهلیکوپترها ی ناتوبه شمال افغانستان منتقل میشوند که درآن زمان باورکردنش مشکل بود ولی درحال حاضرمیتوان پذیرفت زیرا که انگلیسیها در آن زمان طالبان را دشمن نمی دانست ولی آمریکائی ها تازه اظهارداشته که طالبان دشمن آمریکا نیست.
عدم صداقت مبارزه با تروریزم بین المللی ازجانب ایالات متحده امریکا شک و تردید های زیادی را درروسیه و چین ایجاد نموده ؛امریکا فکرمیکند این طالبان اند که میتوانند مردمان اویغورچین را تربیه سیاسی و نظامی داده وایالات سینکیانگ چین را تهدید نمایند، و امنیت داخلی چین رقیب با القوهء او را به مخاطره بیافگند و برتغیر اوضاع و بی ثبت سازی ممالک اسیای میانه و مناطق مسلمان نشین روسیه نیز تاثیر گزاری خواهند داشت.
اول – ماه – جنوری – سال – ۲۰۱۲
شبکه ی سرتاسری مردم هزاره