متن بیانیه ی محمد عوض نبی زاده در تظاهرات هزاره های مقیم هالند در شهر دینهاگ هالند که بتاریخ ششم ماه اکتوبر سال جاری میلادی به اشتراک صد ها تن برگزار گردیده بود که درین تظاهرات سخنرانان نفرت و انزجار خود را درباره کشتار جمعی هزاره های کویته ابراز کرده و اعمال تروریستان را تقبیح نمودند.
حاضرین گرامی و اشتراک کنندگان تظاهرات اعتراضی در مقابل عمارت پارلمان کشوربشر دوست هالند.
اجازه دهید قبل ازهمه اشتراک با شکوه شما را درین تظاهرات کنونی خیر مقدم بگویم!
ما امروز این جا جمع شده ایم که در کنار جنبشهای اعتراضی هزاره های سراسر جهان بخاطر نشان دادن انزجار و نفرت مان برای جلوگیری ازتداوم نسل کشی مردم ما در پاکستان ابراز بداریم تا مرحله دوم هلوکاست مردم هزاره را در کویته پاکستان تقبیح وصدای وارثین شهدای مظلوم کویته را به جامعه جهانی و نهاد های مدافع حقوق بشر برسانیم .مردم هزاره در سه سده ی اخیر همواره قربانی دوامدار نسل کشی بوده است چون تاریخ خونبار افغانستان مشحون ازعملکرد خشن حکومتهای استبدادی وخودکامه است که زمامدارانی را به زور لشکر قبیله به قدرت رسانیده وبه زورلشکر قبیلوی از قدرت ساقط ساخته اند.حکمرانان مستبد ,قتل عامها ,کله منا رها,سیاه چالها , زمین سوخته ,کو چ اجباری , پاک سازی قومی وسیاست ژینوسید را بالای مردم هزاره بصورت بی رحمانه و ظالمانهء آن تطبیق نموده است ومردم هزاره پس از تصفیه قومی ,مذهبی وغصب زمین و املاک پدری شان توسط رژیم خون آشام امیر عبدالرحمن خان به شکل بیجا شده گان به مهاجرت و کوچهای اجباری وگروه های تبعیدی در خارج وداخل وادار به فرار و تبعید اجباری ساخته شدند بدون شک امیر عبدالرحمان سیاه ترین چهره و جابر ترین فرد در تاریخ سیاسی معاصر افغانستان است . نسل کشی و بدرفتاری عبدالرحمن خان در مقابل مردم هزاره و آواره ساختن آنها از محل بود و باش شان ، گناه نابخشودنی و خصومت نژادی است جنون و جنایت عبدالرحمان تا آن حد بوده که از سر انسان هزاره کله منار ها میساخت.مردم هزاره در مبارزات دادخواهانه بر ضد حکومت خود کامه عبذالرحمن چندین ملیون نفوس خویش را که شامل اطفال – زنان – پیر مردان و جوانان اعم از پسران و دختران بودند از دست داده که باید جامعه جهانی آنرا بحیث یک اقدام برای نسل کشی قبول میکرد ولی متاسفانه جامعه جهانی درین مورد سکوت اختیارنموده بود. اما مردم با احساس وانسان دوست جهان این عمل جلاد ان قرن را که توسط طالبان دوباره بعد از یکقرن بالای مردم هزاره در یکاولنگ , مزار شریف وبامیان و درزمان حکومت ربانی در افشار و غرب کابل و در زمان حکومت حفیظالله امین در بامیان – بغلان وکندوز تکرار شد بحیث نسل کشی پذیرفتند.
در افغانستان ، اعمال چنین سیاستها درگذشته منجر به کوچ اجباری، نسل کشی و اشغال سرزمینهای آنان شده است ومردم هزاره ی افغانستان در دوره های گوناگون در طی مدت سه دهه اخیر نیز شاهد قتل عام ها و تصفیه ی قومی بوده است در زمان حکومت حفیظ الله امین که به لشکریان متجاوزش فرمان صادر نمود که سر هزاره از من مال و ناموسش از شما باشد و همچنان در دوره حکومت طالبان بیش از هجده هزارنفر ازمردم هزاره به جرم تعلقیت قومی هزار و شیعه در شهر مزار شریف و صد ها تن دیگردر ولایت بامیان و یکاولنگ و شهر کابل قتل عام شدند درزمان حکومت عبوری مجاهدین مولوی یونس خالص فتوا داده بود که مردم هزاره در حکومت مجاهدین جای ندارد در دهه نود میلادی در زمان حکومت مجاهدین در کابل نیز مردم هزاره شاهد قتل عامها و کشتار جمعی بودند که میتوان از نسل کشی افشار و مناطق غرب شهر کابل و به دهن سگ دادن اسیران مردم هزاره از طرف حزب اسلامی حکمتیار و مولوی حقانی یکی از قوماندانان مولوی خالص را تذکر داد. در زمان ده سال اخیر نیز مردم هزاره شاهد نسل کشیهای مختلف بوده است که سر بریدن ده ها تن از مردم هزاره درولسوالیهای خاص ارزگان و جاغوری از طرف گروه طالبان به جرم هزاره بودن یکی دیگر از جنایات نا بخشودنی گروه منفور طالبان می باشد و همچنان تهاجم همه ساله گروه طالبان زیر نام کوچی در ولسوالیهای بهسود و دای میر داد ولایت میدان وردک از زمره حوادث خونین و استخوان سوزیست که همواره جامعه هزاره رارنج میدهد وهمه ساله صد ها تن از مردم بیگناه این مناطق بوسیله طالبان کوچی نما قتل عام میشوند که این تهاجم وحشیانه تاهنوز درین ساحات و برخی از مناطق دیگر هزاره جات ادامه دارد.باوجود قتل عام ها و نسل کشیها از جانب حکومتهای قومی بالای مردم هزاره تحمیل شده است ولی هزاره ها با در نظر داشت خصوصیات دور اندیشانه هیچگاهی در صدد انتقام جویی از ین حکومت های قومی بر نیامد که بعد از سقوط شهر کابل بدست طالبان و فرار آقای ربانی به شمال کشور مردم هزاره و متحدین آن باوجود میسر بودن شرایط برای انتقام گیری با دور اندیشی از آنان پذیرایی بعمل آوردندو. هم چنان بعد از سقوط رژیم طالبان و تسخیر شهر های مزار شزیف , کابل, هزات , میدان وردک بامیان ,دایکندی و دیگر مناطق استراتیژیک کشور. مردم هزاره ومتحد ینش از بقایای حکومت طالبان انتقام گیری نکردند وبادور اندیشی باآنها پیش آمد نمودند. چون مردم هزاره که به ستم وتبعیض قومی به مثابهءریشهءتمامی عوامل بیعدالتی درجامعه باورمندند،که تاهنوزستم وسرکوبهای خونین ممتددراو زنده است ودردیکه نسلها بعدهنوز هم احساس میکنندو هرفرد هزاره به دادخواهی ستمیکه برنیاکان شان شده و سرزمینهاییکه از نیاکانش غصب گردیده،بر میخیزدو به تمامی شعارهای دروغین واتهامات ضدیت با وحدت ملی راپشت پازده و بیباکانه از آنهاعبور می نمایند.تداوم مبارزه برای رسیدن به حقوق انسانی و برابر با دیگران ازسوی هزاره ها،سبب شده است تاباگذر زمان،مبارزه برای مرم هزاره به یک سنت نهادینه شده تبدیلگرددوشعله های آن دراندیشه فردفردشان روشن باقی بماند. تاریخ خونین و همراه با قتل عام هانسل کشی و تصفیه ی قومی افغانستان در طی مدت چندین سده بردوش جامعه عذاب کشیده هزاره سنگینی میکند ومردم هزاره درجغرافیائی سیاسی محصورمانده قرارگرفته که برساکنانش جزغم و اندوه چیزی دیگری نبخشیده است، با وجودهمه بیداد گریها و نابرابری و ظلم وتبعیض که دراین سرزمین بالای شان وجود داشته در کنار سایر اقوام این سرزمین برای شکوفائی این کشور از هیچگونه تلاش و کوشش دریغ نورزیده است .گرچه امیرعبدالرحمن با اخذ فتوا از ملا های متعصب درباری وبا استفاده از سلاح اندیشه های افراطگرائی اسلامی در ان زمان حکم تکفیرهزاره ها را صادر و فرمان جهاد علیه مردم هزاره را صادر نمود و با بهره برداری از دین بحیث ابراز سیاسی علیه این مردم درد مند جنگ کاملا نابرابری رابرای بیش از ده سال به پیش برد که در جریان این تهاجم وحشیانه امیر بیش از شصت دو فیصد از مردم هزاره قتل عام ونابود شدند و تعداد کثیری از ین مردم به شهر کویته پاکستان کنونی – وشهرمشهد ایران و ممالک اسیای میانه و تاتارستان روسیه ودر برخی ازشهرهای هندوستان – عراق – سوریه به کوچ اجباری وادار ساخته شدند.هزاره های رانده شده ی زمان عبدالرحمن در مشهد ایران که فعلا تعداد شان تقریبا به بیش از سه میلیون نفر میرسند ودولتهای ایران هویت قومی مردم هزاره شهروند ایران را نابود نموده و این هزاره ها ی مشهد را بنام هزاره های بربری بشکل تحقیر امیز ان معرفی وهویت زدائی نموده اند بطورنمونه مرحوم داکتر مرتضی مطهری یکی از دانشمندان برجسته ی ایران اصلا از ولسوالی دای میرداد افغانستان بودند که برای استیتارهویتش به ایشان اجازه تبارز هویت قومیش تا اخیرحیات برایش داده نشد.
امروز در شهر کویته و دیگر مناطق پاکستان بیش از دو ملیون نفر از شهروندان هزاره ی پاکستانی زست دارند. ولی در طی مدت چند سال اخیر گروه های افراطی و تروریستان وابسته به گروه القاعده و طالبان در داخل سازمان استخبارات نظامی پاکستان نفوذ نموده است .حرکت های سیاسی سالهای اخیرحکومت پاکستان علیه مردم هزاره کویته که یک حرکت ضد قومی تحت پوشیش مذهبی صورت بوده ودر حقیقت با استفاده از همان سلاح کهنه و قدیم تحت عنوان فتوای اسلامی زمان عبدالرحمن مرحله ی دوم هلوکاست علیه مردم هزاره را با حمایت برخی از حلقات حکومت های ایالتی و مرکزی پاکستان بوسیله گروه های افراطی و تروریستی را عملی میسازد که دراثر این حرکت فاجعه امیزتاکنون بیش از پنجصد تن از چهره های برجسته ی سیاسی – اجتماعی و فرهنگی ودیگر افراد بیگناه مردم هزاره کویته به جرم هزاره و شیعه بودن حذف فزیکی شده و بطور جمعی و انفرادی قتل عام و مورد ترور بی رحمانه قرار گرفته است . گروه افراطی جنگوی ودیگرگروه های وابسته به القاعده بجرم هزاره وشیعه بودن مردم هزاره کویته را درچند سال اخیردرمسیر شاهراه های عمومی درمراکزفرهنگی و اجتماعی بشکل جمعی تیرباران و ترورانفرادی مینمایند .تداوم کشتارجمعی و تصفیه ای قومی مردم هزاره ی کویته تداوم جنایات امیرعبدالرحمن را درذهن جامعه ی هزاره در تمام نقا ط جهان تداعی میکند که یعنی مردم هزاره خارج ازافغانستان نیزمصون نبوده وهرگاهی میتواند مورد تبعیض مذهبی و قومی گروه های افراط گراه مذهبی وتروریستان قرار گیرند وگروه های تروریستی افراطگراه پشتون تبار برای کشتار جمعی و انفرادی مردم هزاره ی کویته دوهدف را دنبال مینمایند یکی – ترسانیدن مردم هزاره و مجبورنمودن انان به کوچ اجباری ازشهرکویته تا بدین وسیله تعداد کثیری ازاقوام پشتون تباررا دراماکن تخلیه شده ای آنان جابجا نمایند دومی- زهرچشم نشان دادن برای هزاره های داخل افغانستان را نیز مدنظر قرارداده تا مناطق با امنیت هزارستان مرکزی راازطریق کوچیهای طالبی وعوامل دیگری از گروه های تروریستی نا امن سازند .از جامعه ی جهانی – سازمان حقوق بشر – اتحادیه ی اروپا و دیگر نهاد های مدافع حقوق بشرملل متحد تقاضا بعمل میاید تا بالای حکومت های پاکستان و افغانستان فشار وارد نمایند که امنیت فزیکی مردم هزاره را در شهر کویته و در تمامی مناطق داخل افغانستان که برای گشت وگذار مردم هزاره امنیت لازم برخوردتر نیست تدابیر لازم را اتخاذ نمایند و نگذارند که بیشتر ازین مرحله ی دوم هلوکاست مردم هزاره تداوم پیدا نماید. از نهاد های جهانی مدافع حقوق بشر توقع برده میشود تا در امر افشای چهره های تروریستهای هزاره کش اقدام نموده و صدای مظلومیت هزاره ها ی کویته را در میان مردمان ، نهاد های حقوق بشرو در رسانه های جمعی و گروهی جهانی برسانند.ازهمه نخبگان سیاسی و روشنفکران و تحصیل یافتگان مردم هزاره در سراسر جهان ارزو برده میشود که برای جلوگیری مرحله ی دوم هلوکاست جامعه هزاره در شهر کویته ی پاکستان و در داخل افغانستان همبستگی واتحاد خود ها را تحکیم بخشند تا بدین وسیله صدای مظلومیت تاریخی دوامدار مردم مان را بگوش نا شنوای جامعه ی جهانی و مردم سراسر دنیا برسانند.. پس بیائید همه با هم یکجا صداهای گمشده خود راباز یافته وبا اواز بلند گوشهای کرجامعه ی جهانی را لرزانیده و بیدار گر شویم،که این حرکت عظیم اعتراضی مردم مظلوم هزاره کویته را همکار باشید، تا داس وحشت مرگ شکسته گردد، گلوی زندگی در جان انسانهای زندگی دوست و آرزو مند، خون عشق و صلح و دوستی راهدیه کند. بیائید زندگی را پاسبان باشید ، مرگ از جنس مردن را محکوم و مرگ فروشان پست صفت را رسوا و نابود سازید. بلکه سخن از هستی در مقابل نابودیست! سخن از زندگی در مقابل مرگ، خوشی در مقابل غم است! سخن و صدا از حق و آزادیست! سخن از انسان و عشق انسان به زندگی کردن است. چه نیکوست همه باهم فرهنگ منفور، ویرانکننده و کشتارخشن و ترور وو حشت را درسراسر جهان محکوم کنیم و فرهنگ عشق ورزیدن به زندگی، انسان دوستی، صلح پروری و علم و خردورزی را تقویت ونهادینه کرده و اندیشه ای فرا قومی فرا مذهبی و فرا جغرافایایی را ایجاد نمائیم . فاجعه نسل کشیها و تصفیه قومی مردم هزاره در نوع خود یکی ازخونین ترین وغمبارترین حادثه درتاریخ مبارزات حق طلبانه و داد خواهانه ای مردم جهان به شمار می رودکه ،از نظر مکانی درقلب کشور و در معرض دید همه جهانیان اتفاق افتاد ه است و دولتیهایکه این جنایترا انجام داده است همان نظام های تک قومی با تفکردیکتاتوری واستبدادی بودند که ،یادآورتداوم مظلومیت تاریخی مردم هزاره وتکرارجنایت ازسوی دشمنان این مردم است،درایامیکه چهره های خیانت وجنایت همدست شدند واین فاجعه عظیم ودردناکرا آفریدند اندیشهء انحصاروبرتری طلبی، ماهیت قدرت طلبی چهره مخوف ووحشتناک خویشرا تاسرحد جنون سرکشیدن خون انسان هزاره به نمایش گذاشت.فاجعه کویته پاکستان بایدبه عنوان یکسند جنایت”برای همیشه دربرابرچشم آفرینندگان آن،وسند مظلومیت”مردم هزاره ودرپیش چشم مدعیان حقوق بشر باقی بماند کویته مسلخ و قتلگاه انسانها به جرم هزاره بودن،نمایش صحنه تراژید وخونین درتئاتر حکومت حامی تروریسم و افراط گرائی در پاکستان است که ،پایه های قدرت پوشالی شانرا براستخوان های اجساد انسانِ هزاره استوار میسازد.آئینه عبرت و انعکاس جنایت بر انسان هزاره که بار سنگین کشتار و نسل کشی و اسارت را در توالی چندین نسل بر پشت شان حمل کرده بود و آرمان عدالت خواهی و آزادی را بمثابه ی یک آرمان محا ل و دست نیافتنی با خویش بگوربرده اند.تا دیگرهزاره ها به جرم هزاره بودن شان معترف گردیده ونگویند که ما درجهان اینرامیخواهیم که دیگرهزاره بودن جرم نباشدشهدای شهر کویته با مظلومیت سرخ رنگ برسکوی پیروزی وافتخار، بربلندی زمانه ایستاده و قاتلان بد نام شان حتی از شنیدن نام کویته وحشت نموده و در برزخ سیاه شب پرستان تاریخ، زندگی جهنمی ولعنت ابدی خلق الله را نصیب خواهند شد. ازبرکت قطرات خونهای گرم و سرخ رنگ شهیدان کویته وحماسه بی بدیل مقاومت غرب کابل و شهدای افشار ، مزار شریف، بامیان و یکاولنگ، شطی از خون در بستر جاری تاریخ ستم، جریان یافته است کویته اکنون پس ازتطهیر با خون اهالی شهید شده خود ، به کربلای نسل کشی طالبان تبدیل شده است . پیگری حقوقی وقضائی عاملین فاجعه شهر کویته پاکستان خواست برحق و داد خواهانه خانواده های صدمه دیده است.نهاد های مدافع حقوق بشروظیفه مدنی وبشری دارند که هر چه زود ترپرونده این جنایت را به داد گاه ذی صلاح داده وخواستار پیگری آن گردد .ومن الله التوفیق