عبدالله رفیعی
اهالی محترم رسانه های کویته شما را خوش آمدید می گویم!
به تاریخ بیستم سپتامبر ۲۰۱۱میلادی، یکبار دیگر دشمنان انسانیت سی تن از مسافرانی را که شامل تاجران، زایران و کارگران بودند، انتخاب نموده و در یک صف ایستاد کرده و به صورت وحشیانه و بی رحمی کامل کشتار نمودند. دهشت و بربریت از این بیشتر چگونه میتواند باشد، که امروز اقوامی را که از سالها به این طرف با هم زندگی می کنند، به اساس قوم و مذهب از هم جدا نموده اند. خاموشی حکومت و نیروهای انتظامی بعد از این تعداد حادثه های پی در پی، نمایانگر این است، که زیر کاسه نیم کاسه ای است. ما همیشه با صبر و تحمل تلاش نموده ایم، که فضای برادری و صمیمیت در بین اقوام کویته ازبین نرود و وضعیت کویته به مثل سالهای قبل بر گردد، ولی واقعه های مسلسل کوشش های ما را متضرر می کند. در نتیجه اینگونه حوادث خلق شدن فاصله و دوری در بین اقوام یک امر فطری است. ما از احزاب سیاسی، نهاد های فعال اجتماعی، انجمن های دانشجویی، انجمن وکلا، تاجران و رسانه ها توقع داشتیم، که در رابطه به برقراری صمیمیت در بین اقوام تلاش مثبت کنند، ولی اینک با افسوس می گویم، که با آنکه ما به شکل کنایه و اشاره و نیز به شکل عملی یاد آور شدیم، ولی به صورت عملی کسی اقدام نکرد. امروز اگر با قتل عام مردم ما، کسانی خاموش اند و یا از دپلوماسی کار می گیرند، آنها فردا گریه خواهند کرد، ولی به خاطر پاک کردن اشک شان، ما نخواهیم بود. امروز یکبار دیگر در ضمن گلایه و شکوه نمودن ما امیدوار هستیم، که تمام اقوام و شهروندان شهر کویته با غم شریکی نمودن با ما به صورت اجتماعی در راستای امنیت و حفظ اقوام تلاش نمایند.
دوستان عزیز!
ما برای بیان وضعیت خود به اسلام آباد رفتیم، تا در مقابل حکمرانهای کر و رسانه ها فریاد خود را ثبت کنیم، تا به وضعیت ما رسیدگی صورت بگیرد و عدالت تامین گردد، ولی در آنجا به جز نا امیدی و مایوسی ما چیزی دیگری را ندیدیم. به علاوه سازمانهای حقوق بشری هیچکدام از نهاد های سیاسی با ما اظهار همدردی نکرد. با افسوس زیاد می گویم، که مسایل بلوچستان برای اسلام آباد نشینان به جز یک افسانه، ارزشی دیگری ندارد. امروز ما به علاوه قوه قضاییه از هیچ نهادی توقع عدالت را نداریم. ما به انتهای ناامیدی رسیده ایم. چشمان ما از اشک ریختن برای مظلومیت ما خشک شد، ولی کسی برای تامین عدالت همکاری نکرد. ما از این بابت ناراحت هستیم، که همه ی آنانی که با ما زندگی می کنند، ظلم کردن در مورد ما را حق شان می دانند. برای تحفظ ما اجازه نامه نگهداری سلاح داده شد، ولی دوباره اسلحه را از پیش ما گرفته و ما را به جرم نگهداری آن متهم کردند. به ما اجازه انتقال سلاح را داده اند، ولی نمی گذارند که سلاح خود را با خود ببریم. این چگونه قانون و انصاف است، که قاتلان را اجازه انتقال راکت، پیکا، کلاشنکوف و انواع اسلحه های دیگر را می دهند؟ آنها در ملاعام انسانهای بی گناه را قتل عام نموده و به کمک نیروهای انتظامی فرار می کنند، ولی مردم بی گناه مطابق به قانون اجازه حفاظت جانشان را ندارند؟
دوستان عزیز!
امروز من با ثبوت گفته می توانم، که در قتل عام مردم ما، همانطوری که عده ای از افراد با نفود حکومت ایالتی دخیل است، عده ای از نیروهای انتظامی به شکل گرگ در لباس میش نیز دهشت گردان و فرقه پرستان را سرپرستی و همکاری می کنند. ثبوت این گفته ها بعد از حادثه اندوهناک دیروز در برابر ما قرار گرفت، که در آن دونفر باقی مانده از حادثه دیروز به نام های خدا داد و ضیا، چندین ساعت بعد از حادثه جنازه های شان اول در شفاخانه مستونگ و بعد از پنج ساعت به شفاخانه عمومی کویته آورده شده است.
ما می ترسیم، که این دو نفر باقی مانده را بعدا نیروهای انتظامی به شکل وحشیانه شهید کرده نباشند. باید این واقعه توسط یک کمسیون به سطح اعلی تحقیق شود. در اینجا نظر شما را به این طرف مبذول می کنم، که این دومین بار است، که بر اتوبوس شالیمار حمله می شود. به تاریخ بیستم سپتامبر کسی که اتوبوس را رانندگی می کرد، درایور اصلی اتوبوس نبود، بلکه شخصی به نام حاجی ملک صاحب اتوبوس رانندگی می کرد. بار اول نیز زمانی که بر اتوبوس حمله صورت گرفت، درایور اصلی اتوبوس رانندگی نمی کرد، بلکه به جای وی برادر مالک اتوبوس رانندگی می کرد. مطابق به معلومات ما مالک اتوبوس متهم به سرگرمی های فرقه گرایانه می باشد. دیروز کسی که در مقابل رسانه ها خود را راننده اتوبوس می گفت، او راننده نیست، بلکه منشی اتوبوس است. هر دو باری که بر اتوبوس شالیمار حمله صورت گرفته است، در هر دو حادثه راننده اصلی اتوبوس حاضر نبوده است، که این خودش سوالهای زیادی را خلق می کند. در تحقیقات اگر در این مورد توجه شود، امکان رسیدن به دهشت گردان و جاسوسان امکان پذیر است.
تذکر این نکات برای باز کردن چشمهای حکمرانها و مسوولین قوه قضاییه ضروری است، که خیلی از موارد کوچک را خودشان زیر نظر می گیرند، ولی از یک دهه به این طرف هیچ کدام شانرا به انجام نرسانده اند. اگر در شهر بزرگی مثل کراچی بر ضد بی قانونیت، قوه قضاییه می تواند، دخالت کند، چرا در شهر کوچک کویته دخالت نمی کند. واقعه افسوسناک دیروز برای اثبات این مسله کافی است، که در قتل عام هزاره های کویته، گرگهای در لباس میش دولتی شامل است. در اینجا ذکر این نکته ضروری است، که ساکنان بلوچستان یکدیگر را از دور می شناسند، در حالیکه در حادثه دیروز بعد از ملاحظه نمودن پاسپورتها با اطمینان کامل مسافران هزاره را در یک صف ایستاد کردند. از انجام این عمل معلوم میشود، که دهشت گردان مسلح، بیگانه و از کارمندان اداره های دولتی شاید باشد.
در قصر ها و سطوح بالای قوه قضاییه صدای مظلومیت ما شنیده نمیشود. حکمرانها کر و گنگ شده اند. حکومت ایالتی و نهاد های انتظامی بلوچستان، سرپرستی قتل عام کنندگان هزاره را می کنند. با در نظر چنین حالتی، ما مجبور شده ایم که تظاهرات بین المللی را اعلام کنیم. در تظاهرات بین المللی ما در آمریکا، اروپا، انگلستان، استرالیا، کانادا، افغانستان و کشور های دیگر هزاره ها بر ضد کشتار، کشتار هدفمندانه و قتل عام هزاره ها در کویته شرکت خواهند کرد. ما در مقابل دفاتر سازمان ملل و اتحادیه اروپا و پاکستان، صدای اعتراض خود را بلند خواهیم کرد. ما سازمانهای بین المللی حقوق بشر و نهادی های دیگر بین المللی را متوجه مظلومیت هزاره ها می کنیم. ما در سراسر جهان ارتباط خود را با سازمانهای هزاره ها شروع کرده ایم، که از یکم اکتوبر مطابق به تقسیم اوقات در شهر های مختلف دنیا تظاهرات آغاز خواهد شد. اگر بعد از آن نیز امنیت و حفاظت مردم ما تامین نگردید، تظاهرات ما دوباره از سر گرفته خواهد شد.
دوستان گرامی اهل رسانه!
ما می خواهیم واضیح کنیم، که برای ترقی و پیشرفت پاکستان و کویته، قوم هزاره خون و عرق ریخته است. کسانی که می خواهند هزاره ها را کنار بزنند و روحیه آنها را خورد کنند، در بهشت احمق ها زندگی می کنند. ما از حکومت بی حس ایالتی بارها خواهان استعفی و از نیروهای انتظامی درخواست علمیات خاص و مشخص را چندین بار کرده و در نهایت اینک خسته شده ایم. در قانون جنگل، شهروندان باید مسوولیت حفاظت شانرا خودشان بگیرند. اعتماد بیشتر ما بر حکومت و نیروهای انتظامی حماقت است. ما از سازمانهای حقوق بشری و سازمان ملل تقاضا می کنیم، که قتل عام هزاره ها را در کویته مورد ملاحظه جدی شان قرار دهند. ما از دادگاه عالی نیز خواهشمندیم، که به مثل کراچی، وضعیت کویته را نیز مورد توجه اش قرار دهد.
تشکر از همه شما
عبدالخالق هزاره
چیرمین هزاره دموکراتیک پارتی
اسماعیل شریفی
باسلام به تمام مردم هزاره این حادثه تلخ وناگوار را برتمام مردم غیور تسلیت عرض مینمایم وباید هزاره ها متحید شوند باراهپیمای واعتراض درسراسر جهان به خیابانها بیایند وصدای خودرا بگوش جهانیان برسانند