هزاره ها، ترک تبار اند و زبان مادری شان در قدیم، ترکی بوده نه فارسی

اثری از هنرمند هزاره نجیب الله مسافر

عباس دلجو

اثری از هنرمند هزاره نجیب الله مسافر
اثری از هنرمند هزاره نجیب الله مسافر

بخش اول

انسان ها با توجه به محل های پراگنده زیستی و خصوصیات ظاهری و فیزیکی مثل استخوان اسکلیت و جمجمه، طرح صورت، شکل سر و رنگ پوست به نژاد های سفید و زرد و سیاه تقسیم بندی گردیده اند که به مرور زمان همین طبقه بندی ظاهری انسان ها، نام نژاد را بخود گرفته و به نام های، نژاد سفید و زرد و سیاه و… یاد گردیده اند . بر مبنای این تقسیم بندی ناشی از تفاوت های ظاهری و جسمی مانند شکل و قیافه و استخوان بندی صورت، جمجمه، قد و اندام، رنگ جلد، اندازه بینی، شکل و رنگ چشم، ساختار موی، اختلاف چهره و پراگندگی‌ های جغرافیایی بود که آقای یوهان فردریش بلومنباخ در ۱۷۸۱ میلادی بر اساس تفاوت های فیزیکی، تقسیم بندی‌ های سفیدپوست، زردپوست و سیاه پوست و… را مطرح کرده و بعد از آن اکثر دانشمندان و محققین بر پایه همین تقسیم بندی، تمام انسان های کره زمین را به بخش های سفید و زرد و سیاه و سرخ علامت گذاری کردند . در منابع جمعیت شناسی و اطلس های جغرافیایی نیز، نژادهای بشری به سه گروه اصلی تقسیم شده اند :

نژاد سفید Caucasoid (نژاد شبیه قفقازی ها)

نژاد زرد Mongoloid (نژاد شبیه مغولی ها)

نژاد سیاه Negroid (نژاد شبیه زنگی ها یا سیاه پوستان)

هر کدام این نژاد ها، تفاوت های فیزیکی باهم دیگر دارند که به اسانی از هم قابل تفکیک اند . از مهمترین مشخصات ظاهری نژاد زرد، میتوان به چشمان قهوه‌ای تیره و مورب، چهره ای پهن، گونه های برجسته، بینی راست اما با برآمدگی کوچک، ضخامت متوسط لبان، موهای کشیده (راست) و زبر و بسیار سیاه، پوستی به رنگ زرد عاجی (زرد کم رنگ) و قامت کوتاهتر از متوسط آنان، اشاره داشت . با توجه به این تقسیم بندی های نژادی بود که داکتر بریرتون در سال ۱۸۷۹ افراد زیادی از هزاره ها را که مورد مطالعه قرار داده بود، چنین توصیفی از سیمای هزاره ها بیان داشته است : ” بینی آنها پهن است قامتشان نسبتا کوتاهتر از اندازه متوسط میباشد . جثه ای قوی با نیروی عضلانی مناسبی دارند . شکل سر آنها دراز یا هرمی است با اندازه متوسط قطر طولی مورب ./۱۷۵۷ و ./۱۴۹۸ متر برای سر . زاویه صورت کوچک است و چهره ای پهن دارند . پهنای استخوان گونه از استخوان پیشانی، بیشتر است . رنگ چهره آنها متنوع و در اکثر موارد زیتونی است . چشم های کوچک و بادامی شکل دارند با رنگهای خاکستری، فندقی یا قهوه ای . خطوط ابروها با محور چشم ها موازی نیست .و…”{۱} با تعریف این مشخصات، در می یابیم که هزاره ها، دقیقا از نگاه شکل استخوان جمجمه، طرح صورت، رنگ پوست و… در دسته بندی نژاد زرد قرار میگیرند و در بین نژاد زرد، با توجه به محل زیست هزاره ها، آنان در حلقه ترک تباران جا دارند .

با یک نگاه حتی سرسری به تصاویر بالا، در مییابیم که هزاره ها، به لحاظ اتنیکی، قیافه ظاهری و ساختار فیزیولوژیکی شبیه همه وابستگان به نژاد زرد، مخصوصا اوزبیگ ها، تورکمن ها، مغول ها، قرغیز ها، تاتار ها، قزاق ها و دیگر احفاد تورک های شرقی میباشند . اکثر مورخین معتقد اند که هزاره ها اصالتا ترک تبار میباشند . آقای تقی خاوری در کتاب هزاره ها و خراسان بزرگ نوشته است که هزاره ها اصلا ترک تبار میباشند : “از قراین و شواهد قومی هزاره ها پیداست که بخش مهمی از آنها از ترکان باستان به شمار میروند.”{۲} در کتاب جامع التواریخ نیز هزاره ها را از تبار مغولی دانسته و قدمت آنان را بیشتر از ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد نوشته اند: ” هزاره ها ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، از اولاده اوغوزخان فاتح کبیر مغل و فرزندان ۲۴ گانه او می باشند که اقوام و قبایل:اولیغور، قانقلی، قبچاق، قارلق، قلیچ، آغاجری و باغچری در جهانگشایی با او غوز خان سهم گرفتند که این نام ها تا هنوز درمیان جامعه هزاره مروج است”{۳} دانشمند شرق شناس شوروی آقای « اِ . و . برمودین » معتقد است که : ” نظریه اختلاط ترک مغول ها برای پیدایش ملیت هزاره درست بوده و ملیت هزاره منشاء مغولی و یا دقیق تر ترک مغولی دارد.”{۴} آقای داکتر سید عسکر موسوی در کتاب«هزاره های افغانستان» مینویسد که : “نیاکان هزاره ها به ساکنان ترک آسیای مرکزی و شرقی که بیش از ۲۳۰۰ سال پیش از شمال و جنوب هندوکش به نواحی موسوم به هزاره جات کنونی مهاجرت کرده بودند، باز می گردد.”{۵} در دایره المعارف شوروی چنین می خوانیم : “هزاره خلق ترک زبانی که بعد از حمله ی هون ها که در قرن چهارم میلادی صورت گرفت، به وجود آمد و در دشت های سواحل غربی دریای خزر به زندگی کوچیگری مشغول شدند. هم چنان”هزاره خلق باستانی که در قرن هفتم تا دهم دولتی را تشکیل دادند که وسعت آن از بخش های زیرین ولگا تا قفقاز و ساحل شمالی بحیره سیاه را در بر میگرفت.”{۶} داکتر یاشار نیز وابستگی هزاره ها را با ترکان آذری تائید کرده و در کتابش چنین تذکر داده است :”ترکان هزاره، هم ریشه و هم ‏نژاد با ترکان آذر (اجداد بخشی از ترکان آذربایحان) هستند و امروزه نمایندگی آنان را جمهوریت خودگردان ترک چواشستان برعهده دارد… علمای تصوف را عقیده بر این است که ترکان هزاره از ترکان افتالیت هستند.”{۷}
امروز علم انتروپولوژی Anthropology، اِتنولوژی Ethnologie، جمجمه شناسی Craniology، کشفیات باستانی و… کمک زیادی به تثبیت تئوری ها و نظریه های تاریخی کرده است . که خوشبختانه تئوری ترک تبار بودن هزاره ها نیز شامل این قاعده گردیده و براساس‌ خصوصیات‌ رنگ‌ پوست‌، شکل‌ و رنگ‌ مو، شکل‌ و ساخت‌ جمجمه و بینى‌ و… ” سه سنخ‌ نژادی قفقازیوار، مغولوار و «سیاهوار استرالیایى‌ تغییر شکل‌ یافته‌» در میان‌ اقوام‌ افغانستان‌ تشخیص‌ داده‌اند. مثلاً، اقوام‌ پشتون‌، تاجیک‌، بلوچ‌ و نورستانى‌ را از سنخ‌ قفقازیوار؛ اقوام‌ هزاره‌، ایماق‌، ترکمن‌، ازبک‌ و قرقیز را از سنخ‌ مغولوار؛ و براهوییهای دراویدی زبان‌ را از سنخ‌ سیاهواران‌ استرالیایى‌ شمرده‌اند.”{۸} هم اکنون طوایف عمده هزاره ها را در افغانستان، طوایف ترک تبار تشکیل میدهند که هزاران سال قبل در هزارستان میزیستند که به طور نمونه چند طایفه مشهور را ذیلا نام میبرم :
۱ – قوم خلج : “خلج نام قبیله ترک و اسم ترکی آن (Qalaç) قلچ است. این قبیله از قرن چهارم در جنوب افغانستان بین سیستان و هند ساکن بوده‌اند.”{۹} “ابن خردادبه قوم خلج را در شمار قبایل ترک استپ‌های آسیای میانه آورده‌است. به گفته او منزلگاه‌های زمستانی آنها در آن سوی «سیر دریا» در ناحیه تلاس در مجاورت زمینهای قرلق واقع بوده‌است.”{۱۰} الاصطخری که تقریبا درعین زمان مینویسد، میگوید که : “خلج ترکهای اند که مدتها قبل بسرزمینهای بین هند و سیستان آمده بودند؛ آنها پرورش دهندۀ گاو ودارای قوارۀ ترکی بشمول لباس و زبان اند. آنها بصورت عام منحیث ترکها در نظرگرفته شده و وسیعا درجنوب هندوکش زندگی میکردند.”{۱۱}
۲ – قوم قرلق : یکی دیگر از طوایف بسیار مشهور هزاره ها طایفه قرلق میباشد و در تاریخ جهانگشای جوینی ذیل واژه قرلق آمده است که : “قرلق و قرلغان، قرلغ، قرلیغ همه اشکال مختلف یک کلمه هستند و آن قبیله ای بوده است از اتراک در شمال و شمال شرقی ماوراءالنهر معروف به حسن صورت و طول قامت و تناسب خلقت.”{۱۲} هم اکنون هزاره های قارلوق ساکن شیخ علی میباشند که زبان مادری شان را از دست داده و به فارسی با گویش هزارگی سخن میگویند . اما هزاره های قندوز که آنان نیز از طایفه ی قارلوق میباشند تا هنوز توانسته اند زبان، لهجه، لباس و دیگر رسوم ترکی – هزارگی خود را حفظ کنند . “در شمال فیض آباد بدخشان هزاره های قرلق زندگی مینمایند که تاکنون زبان مادری شان را حفظ کرده اند . اوزبکها به اوزبکی و قرلوقها به تورکی حرف میزنند.”{۱۳} “شاید چنین پنداشته شود که هزاره ها در بعضی مناطق زبان مادری خودرا حفظ کرده باشند. برهان الدین فقط شش قریه را نام میبرد، بزرگترین آن تاش ییلاق ۱۳۰ خانه است، روشن است که نام تورکی دارد.”{۱۴}
۳ – قوم نایمان : در لغت نامه دهخدا نایمان را نام یکی از قبایل اتراک ذکر کرده است . روزگاری در صحرای “ساری اؤزیه” آسیای مرکزی اقوام مختلف زندگی می‌کردند که یکی از این اقوام قوم ترک نایمان بود . چنگیز آتیماتف نویسندۀ قیرقیزی در کتابی بنام “روزی به درازی قرن” مینویسد: “در صحرای “ساری اوزیه” مابین دو قوم تورک “نایمان” و “ژوان ژوان” زد و خوردهای صورت میگرفت. ژوان ژوان اسرا و زندانیان تورک را شکنجه جسمی و روحی کرده و آنها را از قبیله خود بیگانه کرده و به خدمت میگرفتند. در زمان ظهور چنگیز خان کوچلک خان، سر کرده قبایل نایمان بود که بر اراضی اقوام قراختای تسلط داشت . بعدا که چنگیز خان قدرت بیشتر یافت، کوچلک خان نایمانی را از آنجا بیرون راند.”
۴ – قوم چِگِل : چگلها ترک‌زبان (گردیزى، ص ۲۷۹) و از قبایل خَلُّخ (حدودالعالم، ص ۸۳) بودند که در ساحل شمالى دریاچه ایسیک‌کول (گردیزى، ص ۲۶۶) و دره رود ایلى (کاشغرى، ج ۱، ص ۸۵؛ بارتولد، ص ۹۰ـ۹۱) سکونت داشتند. “َقوم و ناحیه‌اى در آسیاى مرکزى، بین شهر طراز (در قرقیزستان، نزدیک اولیا آتا) و کاشغر و شهرى کهن در نزدیکى طراز. ناحیه. سرزمینى که چگلها در آن زندگى می‌کردند، به نام آنان، چگل، خوانده می‌شد. این ناحیه از مشرق و جنوب به سرزمین خلّخها، از مغرب به سرزمین تُخْسیها و از شمال به سرزمین خرخیزها (قرقیزها) محدود می‌شد و همان محصولاتى را داشت که در سرزمین خلّخها تولید می‌شد.”{۱۵}
۵ – قوم لاچین : کلمه ترکی و از نظر لغوی به معنای باز شکاری است . لاچین، نام قبیله ای ترک تبار بوده که در اطراف بلخ، بلخاب و سانچارک سکونت داشته اند . آقای احمد علی کهزاد در باره قوم لاچین گفته است : ” قوم لاچین که در گذشته های دور در مرکز افغانستان بوده همین مردم هزاره ی فعلی است.”{۱۶} عده ای از دانشمندان ناصر خسرو بلخی را ترک می دانند : ” امیر خسرو دهلوی، شاعر پارسی گوی هند قبیله لاچین ترک بود که پدرش سیف الدین محمود درشهر کش ترکستان (بلخ و شمال فعلی) و رئیس قبیله خود بود.”{۱۷} حاج کاظم یزدانی در کتاب پژوهشی در تاریخ هزاره در باره لاچین آورده است که : ” در ولسوالی سرخ و پارسا در دره ترکمن و سرقافزار منطقه ای است به نام دره ی لاچین و مناطقی به نام های ده لاچین، غار لاچین و قاده ی لاچین معروف است.”{۱۸}
۶ – قوم آغاجری/باغچری : نام آغاجری ترکیبی از دو واژه ترکی “آغاج”و” یئرلی” میباشد . معنی آغاجری در دانشنامه دهخدا چنین توضیح داده شده : ” «آغاج» به معنی چوب. درخت و «یئرلی» همان کلمه ایل در زبان ترکی است.” آغاجری یکی از طوایف ترک زبان میباشد که محمدیوسف واله‌اصفهانی – در این باره نوشته است : “آغاجریها همراه طوایف دیگر حاجی لو و دوخارها و بایراملوها و اینانلوها از قبایل متحد ایل ترک قره قویونلو بودند.”{۱۹} تیره باغچری در قدیم ایلى بزرگی از ترکان را تشکیل میدادند و داراى شاخه‌هاى طایفه‌ای: قره‌جری، تیلکوهی، جغتائی، جامه‌بزرگی، ویسی، شهروئی، شیرالی، بیگدلی، بیجنی، بوالی، باولی، بالیاوی، گشتیل، خلیفه‌ای، عبداللهی، قراماسوقى (سوقی)، چنگلوائى بودند.
و…
ادامه دارد

پی نوشت ها :
۱ – داکتر بریرتون . جغرافیای افغانستان – صص ۲۸۰ – ۲۸۱
۲ – تقی خاوری . مردم هزاره و خراسان بزرگ –ص ۴۹
۳ – کتاب جامع التواریخ ص ۱۰۹
۴ – مودین ماسوندر- تاریخ افغانستان – ج ۱-۲ ص ۲۸۹ مسکو – ۱۹۶۴
۵ – داکتر عسکر موسوی- کتاب«هزاره های افغانستان» ص ۷۳
۶ – مفهوم شناسی لغوی هزاره – http://goodini.blogfa.com/8910.aspx
۷ – دکتر یاشار کالافت – ” ترکان ایران: بُعد جغرافیای فرهنگی” – فصل هفتم ترکان اسماعیلی هزاره
۸ – دوپری، ۶۵ -۵٧ ؛ نیز ایرانیکا، .(I/۴٩۵-۴٩۶
۹ – دکتر محمدمعین در حاشیه برهان قاطع
۱۰ – المسالک‌ و الممالک، ترجمه دکتر حسن‌ قره‌ چانلو، نشر چاپخانه مهارت، چاپ اول، ۱۳۷۰
۱۱ – مسالک الممالک اصطخری ص ۲۴۵
۱۲ – ر .ک :خاتمی،احمد ،شرح مشکلات تاریخ جهان گشای جوینی بر اساس نسخه علامه محمد قزوینی،موسسه فرهنگی و انتشاراتی پایا،چاپ اول ۱۳۷۳،ص۲۸۴ .
۱۳ – برهان الدین – رهنمای قته غن و بدخشان – ص ۲۰۰
۱۴ – گوناریارینگ – تورکهای افغانستان تلاش مقدماتی در جهت دسته بندی اقوام تورک افغانستان ترجمۀ جلایر عظیمی ۱۳۷۰
۱۵ – حدودالعالم، ص ۸۳؛ براى محصولات خلّخ رجوع کنید به همان، ص ۸۱
۱۶ – احمد علی کهزاد – افغانستان در شاهنامه، چاپ کابل، ۱۳۵۵،
۱۷ – زندگینامه امیرخسرو . http://nahal21.persianblog.ir/
۱۸ – پژوهشی در تاریخ هزاره ها، ج ۱، ص ۱۸۳، حاج کاظم یزدانی
۱۹ – واله‌اصفهانی – محمدیوسف، کتاب تاریخ تیموریان و ترکمانان صفحه ۲۰۳.

In this article

Join the Conversation

13 comments

  1. mh danesh پاسخ

    hello
    i think that is correct but we nead more than mor

  2. نصرالله سرابی پاسخ

    من خودم از قوم هزاره امیر محمد خواجه هستم که محمد خواجه پسر حاجی سیف الدین بود و جدش حاجی بیگ برلاس بود.
    برلاس از قبایل سرشناس مغولی است است که بعد از یورش مغولها به آسیای میانه آمدند و زبان ترکی را یاد گرفتند.
    ما شجره نامه داریم که نسب ما به امیر محمد خواجه میرسد و امیر محمد خواجه مغول بود.
    من ادعای ترتکتبار بودن هزاره ها را یک ادعای بی اساس میدانم.

    1. ارسلان پاسخ

      دلایل تورک بودن قوم با اصالت هزاره :
      ۱. ساز بومی قوم با اصالت هزاره یعنی دمبوره ، مشترک بین اقوام تورکتبار ، ترکمن ، قزاق ، ازبک و قرقیز هست.
      ۲. نزدیک به ۴۰۰ لغت ریشه دار تورکی در زبان قوم با اصالت هزاره موجود می باشد.
      ۳. وجود قومی به نام هزاره ترکمن با هویت تورکی در افغانستان سکونت دارند.
      ۴. آزمایشات DNA ای که توسط شرکت my heritage dna انجام شده است ، در آن کاملا تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره مشخص و اثبات شده است. (لازم به ذکر است که در آزمایشات این شرکت، نژاد مغول از نژاد تورک شرق دریای خزر به طور کامل جداسازی و تفکیک شده است. برای دیدن این آزمایش dna به پیج اینستاگرامی بنده مراجعه فرمایید@mohammadghiyasov).
      ۵. اسامی بسیاری از اقوام ریشه دار قوم هزاره ، ریشه در لغات و فرهنگ تورکی دارد مانند (غزنیچی ،تاتار ،ترکمن ، خلجی، یار بیگ و …..)
      ۶. اکثر تاریخدانان و قوم شناسان فعلی قوم با اصالت هزاره در حال پی بردن به تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره هستند.
      ۷. تا چند دهه پیش اسامی اکثر مردم قوم با اصالت هزاره داره پسوند ( بیگ ) بوده است و این کلمه با هویت و ملیت قوم هزاره آمیخته شده و جدا نشدنی است . تمام تورک ها دنیا میدانند که کلمه ( بیگ ) یک کلمه ریشه دار تورکی است .
      ۸. نام برخی طوایف قوم با اصالت هزاره که دارای کلمه تورکی بیگ می باشد عبارت است از : مراد بیگ ، یار بیگ ، میر بیگ ، جَنیبیگ و …
      ۹. …
      ذکر این نکته ضروری است که افراد احمق و پدرسوخته ای که قوم با اصالت هزاره را مغول یا آریایی می دانند دقیقا همان خائنینی هستند که در فاجعه افشار به استاد والامقام شهید مزاری خیانت کردند.
      طبق آزمایشات dna اقوام پاکستانی و بلوچ ها آریایی هستند. آیا شباهتی بین قوم با اصالت هزاره با پشتون ها و بلوچ ها وجود دارد ؟؟؟😏
      دوستان در گوگل تصاویر قوم مغول را سرچ کنند و بدقت آنها را با قوم با اصالت هزاره مقایسه کنند تا متوجه تفاوت زیاد بین قوم با اصالت هزاره و قوم بیگانه مغول شوند. 😏. پان مغول ها و پان پشتون های متجاوز کسانی بودند که قوم شجاع و با اصالت هزاره در بامیان تا سرحد مرگ و شهادت برای دفاع از سرزمین و ناموس پاکشان، در مقابل آن ها جنگیدند.

    2. شاه جهان پاسخ

      تیمور یک فاتح ترکی-مغولی بود. او ترک بود مانند ازبک ها. زبان، فرهنگ و دین قبیله برلاس مانند ازبک ها، ایغورها و ترکمن های آسیای میانه، ترکی بود. این قبیله مخلوطی از مردم ترک و مغول بود.
      زبان قبیله برلاس ترکی-جغتایی بود، نه مغولی. زبان این قبیل را به این دلیل جغتایی می گویند که این مردم توسط جغتای خان پسر چنگیز خان رهبری می شد اما از نژاد جغتای خان و چنگیز خان نبود هرچند بعضی روابط فرهنگی و تاریخی این قبیلۀ ترک با مغول ها داشتند.
      این را بخوانید
      https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%AC%D8%BA%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C
      https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%AC%D8%BA%D8%AA%D8%A7%DB%8C%DB%8C

    3. من پاسخ

      خودت از کجای سراب استی؟

  3. محمد ستوده پاسخ

    عکس انسان هزاره را خاک آلود، غمگین و بدبخت انتخاب کرده اید. چهره اش وضاحت کافی هم ندارد. بهتر است که عکس را تبدیل کنید.

  4. حسیب پاسخ

    برلاس یکی از قبایل ترک و یا ترکی-مغولی است که امیرتیمور و بابرشاه از قلبیله برلاس بود. زبان قبیله برلاس ترکی بود نه مغولی. اکثر اوزبیک‌ها همچنان از قبیله برلاس استند مانند هزاره‌های محمد خواجه.

    1. نصرالله سرابی پاسخ

      این صفحه را مطالعه کن و به وضوح نوشته که قبیله برلاس از قبایل اصلی مغولی بوده
      http://jhr.ui.ac.ir/article_16488.html

      1. ارسلان پاسخ

        دلایل تورک بودن قوم با اصالت هزاره :
        ۱. ساز بومی قوم با اصالت هزاره یعنی دمبوره ، مشترک بین اقوام تورکتبار ، ترکمن ، قزاق ، ازبک و قرقیز هست.
        ۲. نزدیک به ۴۰۰ لغت ریشه دار تورکی در زبان قوم با اصالت هزاره موجود می باشد.
        ۳. وجود قومی به نام هزاره ترکمن با هویت تورکی در افغانستان سکونت دارند.
        ۴. آزمایشات DNA ای که توسط شرکت my heritage dna انجام شده است ، در آن کاملا تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره مشخص و اثبات شده است. (لازم به ذکر است که در آزمایشات این شرکت، نژاد مغول از نژاد تورک شرق دریای خزر به طور کامل جداسازی و تفکیک شده است. برای دیدن این آزمایش dna به پیج اینستاگرامی بنده مراجعه فرمایید@mohammadghiyasov).
        ۵. اسامی بسیاری از اقوام ریشه دار قوم هزاره ، ریشه در لغات و فرهنگ تورکی دارد مانند (غزنیچی ،تاتار ،ترکمن ، خلجی، یار بیگ و …..)
        ۶. اکثر تاریخدانان و قوم شناسان فعلی قوم با اصالت هزاره در حال پی بردن به تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره هستند.
        ۷. تا چند دهه پیش اسامی اکثر مردم قوم با اصالت هزاره داره پسوند ( بیگ ) بوده است و این کلمه برابر با هویت و ملیت قوم هزاره است و از هویت تورک های هزاره جدا نشدنی است . تمام تورک ها دنیا میدانند که کلمه ( بیگ ) یک کلمه ریشه دار تورکی است .
        ۸. نام برخی طوایف قوم با اصالت هزاره که دارای کلمه تورکی بیگ می باشد عبارت است از : مراد بیگ ، یار بیگ ، میر بیگ ، جَنیبیگ و …
        ۹. …
        ذکر این نکته ضروری است که افراد احمق و پدرسوخته ای که قوم با اصالت هزاره را مغول یا آریایی می دانند دقیقا همان خائنینی هستند که در فاجعه افشار به استاد والامقام شهید مزاری خیانت کردند.
        طبق آزمایشات dna اقوام پاکستانی و بلوچ ها آریایی هستند. آیا شباهتی بین قوم با اصالت هزاره با پشتون ها و بلوچ ها وجود دارد ؟؟؟😏
        دوستان در گوگل تصاویر قوم مغول را سرچ کنند و بدقت آنها را با قوم با اصالت هزاره مقایسه کنند تا متوجه تفاوت زیاد بین قوم با اصالت هزاره و قوم بیگانه مغول شوند. 😏. پان مغول ها و پان پشتون های متجاوز کسانی بودند که قوم شجاع و با اصالت هزاره در بامیان تا سرحد مرگ و شهادت برای دفاع از سرزمین و ناموس پاکشان، در مقابل آن ها جنگیدند.

  5. Beikzad پاسخ

    از انتخاب عکس مالوم میشه که هیچ انسان نیستی و هنوز در فر بریت زندگی نیکنی

  6. صحبت پاسخ

    ما هنوز در افغانستان به دیده حقارت مینگاریم به قوم ترک ولی زمانیکه تاریخ شواهدی چنین روی داد ها است ترک چقدر تاریخ وسیع دارد در اصل زیادی ترکها از تاریخ خود آگاهی ندارند اداره احصایه ملی هم تاریخ دقیق از نفوس این قوم بزرگ دقیق خبر ندارد این نوع تبعیض اشکار است

  7. ارسلان پاسخ

    دلایل تورک بودن قوم با اصالت هزاره :
    ۱. ساز بومی قوم با اصالت هزاره یعنی دمبوره ، مشترک بین اقوام تورکتبار ، ترکمن ، قزاق ، ازبک و قرقیز هست.
    ۲. نزدیک به ۴۰۰ لغت ریشه دار تورکی در زبان قوم با اصالت هزاره موجود می باشد.
    ۳. وجود قومی به نام هزاره ترکمن با هویت تورکی در افغانستان سکونت دارند.
    ۴. آزمایشات DNA ای که توسط شرکت my heritage dna انجام شده است ، در آن کاملا تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره مشخص و اثبات شده است. (لازم به ذکر است که در آزمایشات این شرکت، نژاد مغول از نژاد تورک شرق دریای خزر به طور کامل جداسازی و تفکیک شده است. برای دیدن این آزمایش dna به پیج اینستاگرامی بنده مراجعه فرمایید@mohammadghiyasov).
    ۵. اسامی بسیاری از اقوام ریشه دار قوم هزاره ، ریشه در لغات و فرهنگ تورکی دارد مانند (غزنیچی ،تاتار ،ترکمن ، خلجی، یار بیگ و …..)
    ۶. اکثر تاریخدانان و قوم شناسان فعلی قوم با اصالت هزاره در حال پی بردن به تورک شرق دریای خزر بودن قوم هزاره هستند.
    ۷. تا چند دهه پیش اسامی اکثر مردم قوم با اصالت هزاره داره پسوند ( بیگ ) بوده است و این کلمه با هویت و ملیت قوم هزاره آمیخته شده و جدا نشدنی است . تمام تورک ها دنیا میدانند که کلمه ( بیگ ) یک کلمه ریشه دار تورکی است .
    ۸. نام برخی طوایف قوم با اصالت هزاره که دارای کلمه تورکی بیگ می باشد عبارت است از : مراد بیگ ، یار بیگ ، میر بیگ ، جَنیبیگ و …
    ۹. …
    ذکر این نکته ضروری است که افراد احمق و پدرسوخته ای که قوم با اصالت هزاره را مغول یا آریایی می دانند دقیقا همان خائنینی هستند که در فاجعه افشار به استاد والامقام شهید مزاری خیانت کردند.
    طبق آزمایشات dna اقوام پاکستانی و بلوچ ها آریایی هستند. آیا شباهتی بین قوم با اصالت هزاره با پشتون ها و بلوچ ها وجود دارد ؟؟؟😏
    دوستان در گوگل تصاویر قوم مغول را سرچ کنند و بدقت آنها را با قوم با اصالت هزاره مقایسه کنند تا متوجه تفاوت زیاد بین قوم با اصالت هزاره و قوم بیگانه مغول شوند. 😏. پان مغول ها و پان پشتون های متجاوز کسانی بودند که قوم شجاع و با اصالت هزاره در بامیان تا سرحد مرگ و شهادت برای دفاع از سرزمین و ناموس پاکشان، در مقابل آن ها جنگیدند.

  8. عبدالعلی پاسخ

    من خودم از قوم نیمان(نایمان) هستم که نیمان ها تعداد بسیار زیاد در ولسوالی شیخعلی زندگی میکنند که شاید ۳۰٪ نفوس شیخعلی را تشکیل میدهد و تعداد زیاد شان هم در ولایات شمال و شمال شرقی زندگی میکنند
    که اکثر بابا های ما تا ۳ نسل قبل همه شان بانام های و پسوند” بیگ” داشتند
    مثل شهبیگ ، دولت بیگ ، ازبیگ، فاضل بیگ ، قلندربیگ، نام داشتند
    که از جمله دولت بیگ خان یکی از مشهورترین آنها بود
    که سال‌ها در مقابل حکومت عبدالرحمان غدار در دره شیخعلی جنگ میکرد و سرکرده گی گروپ مخالف دولت را داشت
    او بار ها علیه حکومت جابر عبدالرحمان جنگ چریکی کرد
    تا بالاخره توسط جاسوسان داخلی در دام حکومت عبدالرحمان افتاد و اورا کشت که حتی کسی نمیداند که اورا در کجا کشت و قبرش کجاست
    اسناد : خانه دولت بیگ خان که در منطقه بیدقول ولسوالی شیخعلی به شکل خرابه و نیم سوخته تا هنوز وجد دارد
    که خانه سه منزل داشت و باره‌ها توسط افراد دولتی به آتش کشیده شد و دوباره ساخته شد اما که دولت بیگ خان دستگیر شد خانه اش را خراب کردند و به آتش کشیدند که چند دیوارش تا هنوز باقی هست که نشانه های سوختگی به شکل واضح دیده میشود