مراسم بزرگداشت از شهید جواد ضحاک در پایخت سویدن برگزار گردید

با پیام صوتی فرشته ضحاک دختر شجاع و مصم شهید جواد ضحاک محفل با شکوه تجلیل از مقام وشخصیت مردمی وعدالت خواهانه -مبتکر وحامی مبارزات مدنی مردم ،امروز یک شنبه ۲۹ جوازی ۱۳۹۰ در استکهلم سویدن بر گزار گردید ، صدای مصم، صمیمی وبا صلابت فرشته ضحاک از همان آغاز فضای محفل را بگونه حماسی و شور انگیزبا یاد ازرهبر شهید استاد مزاری و شهید ضحاک عطراگین ساخته و شرکت کنندگان ازهمت وغروریک دختر با شهامت احساس سر بلندی می نمودند!صدای دختر شهید ضحاک با فرازمندی که داشت عطرحضور پدرش را به محفل  متجلی و دیدنی ساخته بود.صدای فرشته که از بابایش سخن می گفت یکبار دیگر چهره مردانه وشجاع  ضحاک بامیان را در اذهان شرکت کنندگان به  تصویر کشاند و یاد اورا در افکار زنده می نمود!

آری مردم و اشتراک کنندگان در سویدن کشورکه بتازگی به عنوان بهترین رعایت کننده شاخص های جامعه مدنی جهان  انتخاب ومعرفی گردیده است ،اما صدای دختری را می شنیدند که در باره  کشته شدن وشهادت پدرش که بزرگترین حامی مبارزات جامعه مدنی  بود اما با  متانت  وشجاعت سخن می گفت.فرشته ضحاک با وقار تمام گپ می زد و مردم را به ادامه  راه پدرش که داعیه حق وعدالت داشت  دعوت می نمود.

فرشته در پیامش گفت پدرم در راه خدمت به مردم و تامین حقوق انها به شهادت رسیده و  برمردم ما است که از این آرمانها حمایت وحفاظت نمایند. قابل یاد آوری است که در این محفل یاد بود بعد از ختم قران شریف و پخش پیام صوتی فرشته ضحاک  مراسم سخنرانی بر گزار گردید واین برنا مه ها که توسط آقای هاشم طلایی گردانندگی می شد ، با قرات ایات از قران کریم توسط قاری خوش صدا آقای جمیل  کریمی اغاز وانگاه اقای داوود دانش یک تن از فرهنگیان مقیم  جنوب سویدن زندگی نامه شهید ضحاک را برای حضار قرات نمودند.

سپس خانم ابراهیمی از فعالان اجتماعی وفرهنگیان مقیم  استکهلم مقاله شان را  درارتباط با شهادت شهید ضحاک و مسایل مهم و جاری افغانستان، تهاجمات و حشیانه کوچیها به ولایات هزاره وحمایت  دولت افغانستان از انها به خوانش گرفتند و در پایان رضا ضیایی بطور مفصل در باره ریشه های بحران و جنگهای طولانی افغانستان سخنرانی نموده گفتند:ریشه بد بختیهای مردم و بحران دوامدار افغانستان که امروزه به بد ترین شکل ان یعنی ترور و انتحار بروز نموده است در بر تری خواهی و افزون طلبی حاکمان وحلقات حاکمیت سنتی و معاصر افغانستان قرار دارد.

نظام فکری وساختاری که در افغانستان حکم رانده است.به شکل عریان وحشونت بار-به امتیاز خواهی وبر تری طلبی های نزادی و سیاسی پرداخته و بر اساس پندارهای واهی و غیر انسانی ان عمل می نمایند -لذا در مدت دوصد وپنجا سال گذشته جز اتش وخون ویرانی و ذلت برای کشور وملت افغانستان دستاورد دیگری  نداشته است.امروزه اگر تبهکاران دست به جنایات چون قتل وانتحار ویا ترور شخصیتهای بارز ملت می زنند به خاطر نفوذ همان تفکر و ریشه داشتن اندیشه های سیاه بر تری خواهانه در حلقات حاکمیت و تروریستان است.

آنها در مجموع جز خود  وقبیله شان هیچ کسی را در افغانستان قبول  نداشته  وتحمل نمی توانند و با خیال راحت به قتل عام ویا شکار افراد شنا خته شده و مهم شان می زنند.به شهادت رساندن شهید جواد ضحاک در همین راستا قابل بررسی می باشد قابل یاد اوری است که این محفل  به همت و تلاش  جامعه هزاره سویدن و مهاجرین مقیم استکهلم بر گزار گردده بود.

 

زندگی نامه شهید محمد جواد ضحاک رییس فقید شورای ولایتی بامیان.

شهید محمد جواد ضحاک رییس فقید شورای ولایتی ولایت بامیان، فرزند غلام در پانزدهم برج اسد سال هزار وسیصد وچهل و چهار شمسی در منطقه سیاه دره ای ولسوالی یکاولنگ ولایت بامیان در یک خانواده متوسط و متدین،مبارز و شهید پروربه دنیا امده  است،شهید ضحاک همانند دیگر کودکان هزارستان دوران خرد سالی وکودکی خود را درکانون گرم  و پر محبت خانواده و کنار پدر و مادر مهربانش بسر برده و بعد از هفت سالگی راهی مکتب می گردد و دوره ابتدایی را در قریه خود شان به پایان برده وانگاه به عنوان یک نوجوان با استعداد جهت ادامه درسهای خود در لیسه ده سرخ یکاولنگ  شامل و با ختم صنف دوازدهم و همزمان با اوج گیری مبارزات  و مدافعه ملی مردم افغانستان علیه اشغالگران روسی با اگاهی واحساس وطیفه  میهنی به صفوف مدافعین ملی و مبارزان مردم می پیوندد.

در ادامه این حضور پر شور وامید است که جواد  در اواخر دهه شصت شمسی  و زمان اوج مبارزات ملی مردم ما  و با اغاز تحولات ژرف سیاسی در داخل جامعه هزاره در جبهه ای تنطیم می گردد که  بعد ها  رهبری ان به عهده رهبر شهید استاد  مزاری  قرار گرفت.اودر کنار دیگر همرزمان و فرزندان صادق مردمش چنان سر باز گمنام اما دلیر وشجاع به مقاومت وایستادگی قامت برافراشت وبارها در میادین نبرد زخمی ومجروح گردیدو در خطر ناکترین مأموریتهای عملیاتی ومبارزاتی شرکت نمود.جواد ضحاک جوان پر شور و با همت بود که در کمترین زمان ممکن  بهترین وبیشترین توانمندیهای شخصی و استعدادهای شگرف  مبارزاتی خودرا به حیث یک مبارز مبتکر وهدفمند به بروز  وظهور رسانید و به همین جهت از افراد خاص جریان عدالتخواهی ومقاومت به حساب امده و در کادر امنیتی رهبر شهید استاد مزاری شامل گردید.

او با نزدیک شدن و اشنای  بیشتر با رهبر شهید گوی به مراد و  نجات بخشش دست می یابد وتمام ارزوها و ارمانهایش را در سیما واینه شخصیت عزت افرین و افکار بلند پیشوایش  شهید مزاری می بیند لذا هر گز حتی برای یک روز هم از جوار رهبر شهید دور نشد. او با جو هره که داشت بعد از طی مراحل سخت و دشوار در دفتر کاری رهبرشهید استاد مزاری  مسولیت تامین ارتباط بابه شهید و مراکز سیاسی تصمیم گیری مردم خود را به عهده گرفت و امین رازهای حیاتی مردم گردید که برای اولین بار درتاریخ پسین وسیاسی خو یش عزم ایجاد تغییر وتحول افرینی در زندگی و سر نوشت شان نموده بود ند.او در مکتب مزاری  درسهای زیادرا  اموخته بود  و تا پای جان بر سر ان باورها وارزشهای فکری و ارمانی اش ایستاد.از دیگر  مسایل که در رابطه با شهید ضحاک قابل یاد اوری است ان می باشد که او همانگونه که خود مبارز وشهید است  برادر شهید و از خانواده شهید پرور مردم ما است بپیش از شهادت جواد ضحاک برادرش صادق ضحاک و شوهر خوا هرش قربان خادمی از جمله مبارزان ومقاومتگران جبه عدالت خواهی بوده اند که در مبارزه ومقاومت علیه اشغالگران جنوبی وتروریستان طالبان در شهر مزار شریف به شهادت رسیده اند واین  مسله بیانگر  حساسیت، شناخت، تعهد وباور این خانواده بزرگ وبا همت است که نسبت به تاریخ،  مردم،سر نوشت اینده شان داشته است.جواد ضحاک بعد از سقوط  امارت سیاه طالبان  بامبارزات مسلحانه وداع نموه اما مبارزه اش را برای احقاق حق مردم و بر پایی عدالت اجتماعی ترک ننمود.

او در جبهه جدید و دوره پسا طالبان نیز  خدمت به مردم وحق خواهی را از اهداف اساسی خود قرار داد و هر گز از مردم وارمانهای انها فاصله نگرفته و جذب تجمل گرایی و معامله گری نشد خلا صه اینکه در راستای  طی نمون اهدافش هرگز نلغزیده و از مسیر اصلی وعدالت خو اهانه مردمش منحرف نگردید.جواد ضحاک بعد از باز شدن پنجره کوچک ازادی وانتخابات برای مردم و فرصتهای اندک در این زمینه ها بحیث نماینده شورای ولایتی ولایت بامیان انتخاب گردید.دور اول شورا ولایتی یکسال سمت رئیس آن شورا و در دور دوم دوسال پی هم به عنوان رئیس شورا ولایتی انتخاب گردید.ضحاک در دو ره مبارزات سیاسی ومدنی خودتلاش کرد تا ضمن نقد  و اعتراض از سیاستهای غیر منصفانه دولت از محرومیت مردمش دفاع نماید او با موضع گیریهای جدی وحساب شده همانگونه که مغز واعصاب ارکان سیاست غیر انسانی حکومت را به چالش می کشاند-با محبت وتواضع در قلب  وضمیر مردمش جایگاه ویژه می یافت واز نوادر روزگار است که بدانیم او در زندگی خود نیز مورد احترام وعشق مردم خود قرار داشت و بیشترین  فرهنگیان ونویسندگان بامیان در زمان حیات ضحاک نیز از او به عنوان یک محور قابل اعتماد و یاور مردم یاد می نمودند همانگونه که بعد از شهادت شان نیز این روند ادامه یافت.

ضحاک در بامیان یک وزنه  مهم حساب می شد، شهامت، شجاعت، دفاع او از حق، صمیمیت و جملات نغز و طنز او، همراهی او با بابه مزاری، ریاست شورای ولایتی و سایر ویژگی های او، از او  مردی برجسته ساخته  بود .

بهر حال جواد ضحاک با تدبر و خردمندی توانست که  مردمرا با روشهای جدید مبارزه اشنا وتلاشهای مدنی مردم را جهت احقاق حق و پیدا نمودن جایگاه اصلی شهر وندی شان به خوبی مدریت نماید.او با زبان مردمش به افشا گری فساد دستگاه های فاسد و سیاستهای تبعیض امیز دولت کابل پرداخت به گونه که  بار ها موفق شد که بامیان فقیر و محاصره شده را در صفحه اول جراید و تیتر رسانه ها قرار دهد و اسلوبهای ابتکاری که ضحاک در مبارزات مدنی وسیاسی خود در پیش گرفت  ضمن اینکه به مردمش جرات و همت فریاد نمودن را می داد ولی از جانب سبب کینه فزاینده دولتیان غیر مسول و حلقات دونمایه در قصر کابل گردید. کاه گیل نمودن سرکهای شهر بامیان و بر افراختن ارکین در چهار راهی بامیان  و تقدیر نامه دادن به خرها در مجموع چنان پتکی بود که اعصاب یکه تازان انحصار گر را به تکان دراورده و تفکر حاکم در اقلیم استبداد، اعتراضات مدنی یک شهر وند این سر زمین را بر نتابیده و تصمیم به حذفش گرفتند، و حکمشان را از لوله تفنگ تروریستان به اجرا دراورده و قلب جواد را نشانه گرفتند و مردم را از داشتن یک خدمتگار دلسوز وصادق محروم نمودند.

او در روز جمعه ۱۴ جوزا ۱۳۹۰ با برگشت از جلسه سراسری روسای شوری های ولایتی از هرات به بامیان می رفت هنگام عبور از منطقه غوربند توسطه  میر غضبهای  طالبان و گلبدینی ربوده شد و  تروریستان روز سه شنبه ۱۷ جوزا جنازه او را در حالیکه اطراف پیکره در خون تپیده او مین گذاری نموده در کنار جاده ای رها کرده بودند.پیکر شهید ضحاک روز سه شنبه ۱۷ جوزا ۱۳۹۰ از ولایت پروان توسط هلی کوپتر به میدان هوای بامیان منتقل گردید و در میدان هوای بامیان توسط هزاران نفر از دوست داران و همرزمانش تا مسجد رهبر شهید تشیع  گردید.جواد که از نسل سوخته وقتل عام شده  بردگان سر زمین سوخته بود  فریادش بر استبداد سنتی و انحصار قبیله ای سخت تمام شد. چراغ  زندگی اورا خاموش نمودند تا فریاد های ملتی را که برای عدالت وازادی بر خاسته اند ا خفه نمایند اما شکی نیست که  اشتباه  گذشته گانشان را تکرار می نمایند.

هزاره که بعد از قتل عام شصت و دو  ودرصد زن ومردش هنوز نفس می کشد با از دست دادن جواد هم به زندگی و حیات عزمتمندانه و عدالت خوانه شان ادامه خواهند داد.واز طرف دیگر جوادضحاک اگر تا دیروز تنها رییس شورای ولایتی بامیان بود واینک بعد از شهادتش  در خانه خانه مردم خو و از بامیان تا دور ترین نقطه این کره ای خاکی به روشنگری می پردازد او در حققیقت از نو اما با اهداف و فریاد رساتر از گذشته تولد یافته است وحماقت تروریستان وفاشیستها در این است که می پندارند با کشتن وترور یک یا چند نفر می توانند روند ازادی خواهی وعدالت طلبی مردم را نابود نمایند!جواد زنده تر از دیروز در قلب میلیونها انسان اگاه  مزهای جهانی را درنوردیده از شرقی ترین نقطه،استرالیا تا انجا که افتاب غروب می نماید جواد و مبارزات او مشق بچه ها وقصه مردان وزنان همت بلند هزاره خواهد شد یادش بلند وجاوید باد..

روی کردها:

وبلاگ زندگی در بامیان

وبلاگ آقای تابان

سایت فارسی بی بی سی

گفتگوی ویژه با محمد سیف پسر برادر شهید ضحاک

بیست  ونهم جوزا هزار وسیصد و نود- استکهلم سویدن

 

شبکه ی سرتاسری مردم هزاره

In this article

Join the Conversation

2 comments

  1. ذکی رسا توکلی پاسخ

    عالی بود! خداوند به آقای ضحاک رحمت عنایت کند

  2. mohammad ali پاسخ

    نظر بدهیدkhorshid ghorob kard amma bayad dar entezari farda bod nagzarim armanha wa arzoha wa haqo hoqoqi ma paimal gardad. ma wa shoma bayad rahi an shahid ra edama dahim.shahadati mazlomana m.javad zohak ra ba khanawada mohtarami shan tasliyat arz mekonam wa az khodawand sabri jamil ba khanawada ash mekhaham.rohash shad wa yadash gerami bad.