بسم الله الرحمن الرحیم
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا
شهادت مظلومانه مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر، یاور و خدمتگار صدیق پیشوای شهید استاد عبدالعلی مزاری، وکیل دلسوز مردم بامیان در شورای ولایتی، برادر عزیزم محمد جواد ضحاک رئیس شورای ولایتی بامیان، مایه تاثر عمیق اینجانب و همسنگران آن شهید گردیده، قلب مردم عزیز ما را داغدار نمود.
من این ضایعه بزرگ را به خانواده داغدار و مصیبت دیده شهید ضحاک، یاران، همسنگران، دوستان و تمام مردم شریف ولایت بامیان تسلیت گفته برای آن شیهد غفران الهی و برای بازماندگان نش اجر و صبر مسئلت مینمایم.
شهادت سرداران مقاومت و خدمتگذاران راستین مردم که اینگونه با اعمال ضد انسانی از سوی تروریزم بین المللی طرح ریزی میگردد، نمیتواند روند خروشان مبارزه علیه دهشت افگنی را متوقف سازد.
من مکررا به مسئولین امر اعتراض کرده ام که صلح خواهی یک جانبه آنهم از موضع ضعف جز جری ساختن دهشت افگنان و گسترش دامنه جنگ و ترور نتیجه دیگری ندارد. اما بازهم شاهدیم که این روند ناکام ادامه دارد و متاسفانه مردم مظلوم ما باید تاوان این سیاست های ناکار را با جان و مال خود بپردازند.
لازم است ما از این وقایع دردبار درس عبرت گرفته با ارایه خط و مشی کار ساز که در آن مرز میان دوست و دشمن مشخص باشد، جلو اینگونه حوادث را بگیریم و از جان و مال مردم حراست نماییم.
من بار دیگر شهادت مظلومانه رئیس شورای ولایتی بامیان را به تمام ملت مظلوم افغانستان تسلیت گفته و از بارگاه رب العزت میخواهم به حرمت خون پاک شهدا، ملت ما را از مصیبتی که در آن گرفتار هستند نجات عطا فرماید.
حاجی محمد محقق| ۱۷ / ۳ / ۱۳۹۰ مزار شریف
شبکه ی سرتاسری مردم هزاره
Muhammad Hadi Ahmadi
Shadate mazlomane JAWAD ZOHAK ra ba tamamie azaie khanawadae geramie shan va ham razmane an SHHEED tasliat arz menamayam..
sharif najafi
از تنها تسلیت گفتن کاری پوره نیست کدام قدم جیدی بگذارید بر ضید دولت قبیلوی و فاشیسمی کسیف مزدم پشتون که فردا نوبت مرگ شما میرسد.
kazem Azadi
شهادت شهید جواد ضحاک ضایعه بزرگی برای مردم ما است، زیرا مردم بامیان رئیس شورای ولایتی دلسوز خود را که در برابر تبعیضات و نا برابری ها و کم کاری ها زبان به اعتراض می گشود، و بی باکانه از حقوق مردم خود به دفاع برمی خواست، از دست داد
Hussain.Paiman
بلی دیروز من به میدآن هوایی بامیان مشاهیده هزاران کس برای انتقال دادن جسد شهید جواد ضحاک را از میدان هوایی به مسجید رهبر شهید مزاری همراهی میکردند.جسد شهید جواد ضحاک را به هلکوپتر های اردو ملی از ولسوالی سیاه گیرد ولایت پروان انتقال دادن این جنایتکاران بنام طالب کی ریس جمهور از آن همایت میکند جواد ضحاک را به بی رحمی بشهادت رساندن.روحشان شاد باد.
azad
اگر تو و خلیلی از دوره اول ریاست جمهوری خرزی پند و اندرز میگر فتی امروز ما شاهد این قدر بد بختی نبودیم . هر کس دلشان گر چند دا کتر عبدالله هم خوب نیست ولی از کرزی به در جا زیاد تر است .
عزیز
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت جوانمرد دلیر وشجاع آقای جواد ضحاک و با آرزوی مرگ و نابودی برای کرزی خائن که همه این نقشه ها زیر سر آن خائن است و یکی پس از دیگری روشنفکران ما را و آنانکه به فکر آبادی وطن هستند را ترور میکند. به بهانه صلح و آشتی ملی ترورستان و طالباان که حد اقل یک دهه است مردم مظلوم افغانستان با آنها در جنگ هستند این خائن بخاطر پشتونیزه کردن افغانستان این بار با پلان صلح ملی می خواهد دهشت افگنان را دوباره بر ملت مظلوم افغانستان مسلط کند.
هزاره
مردم این تنها پیام تسلیت تان را قبول ندارد باید کاری کنید
و اگر نه یک روز خودت نیز چنین خواهی شد پس فرصت را غنیمت دان تا زمانیکه مردم پشتت ایستاد است از حق مردم دفاع کند
Zalmay Salhi
من هم به نوبه خود شهادت محمد جواد ضحاک را به مردم بیچاره افغانستان ، و به خانواده شهید تسلیت گفته وبرای شهیدای عزیز ما دراجات بلند از درگاه ایزد متعال آرزو مینمایم . روحشان شاد یادشان گرامی .
هزاره
جواد ضحاک مهمترین چهرۀ متعلق به جامعۀ هزاره است که طی این ده سال ربوده و سر بریده می شود. ربایندگان جواد، آن گونه که اعلام شده است، متعلق به حزب اسلامی حکمتیار و طالبان هستند، اما اجازه دهید این فاجعه را کمی بشکافیم البته با نگاه دیگری و از زاویۀ دیگری.
این نوشته بر آن نیست که بگوید طالبان و حزب اسلامی عاملان شهادت جواد هستند و بعد قضیه تمام. اخر، آن دو گروه، مخصوصا طالبان، دشمن هستند و از دشمن نباید توقع مهربانی داشت. در عین حال نمی گویم که انها قاتلان جواد نیستند. پس چه می گویم؟ سخن من این است که چرا طالبان جواد را سر بریدند؟ و پشت این ماجرا چه دست هایی در کار بوده اند؟ طالبان ظاهرا بدون توجه به عامل مذهب و قومیت دشمنان خود را هدف قرار می دهند. نیرو های خارجی، دولتی، پشتون های همسو و در خدمت خارجیان، تاجیک ها، ازبک ها و هزاره ها. سوال این است که جواد در این ده سال برای ضربه زدن به طالبان چه نقشی بازی کرده است؟ این که جواد از قوماندانان یا نظامیان دوره جهاد بوده است و در نتیجه یکی از اهداف طالبان بوده زیاد قوی به نظر نمی رسد. مهمتر این که جواد از منتقدین سرسخت دولت کرزی بود؛ دولتی که طالبان آن را دشمن می دانند. نقش مهمتر جواد محدود می شد به کار های سیاسی و اجتماعی محدود در درون جامعه هزاره. به عبارت دیگر، حوزه کار جواد مانند خود او و جامعه اش در حاشیۀ قرار داشت و ربط اساسی با سیاست دولت افغانستان و جهانیان و در گیری با طالبان نداشت.
مهمترین مشخصۀ جواد این بود که قدرت نقد داشت. او درد ها و کمبود ها را درک می کرد و راهی برای بیان آن می یافت. خیابان کاهگل می کرد و به “خران” بامیان مدال افتخار خدمتگری می داد. این کار ها به دو آدرس فرستاده می شدند: دولت مرکزی و سران احزاب هزارگی شریک قدرت و ثروت دولت مرکزی.
دولت مرکزی و تیم کرزی می داند که “خران” بامیان خدمت های مهمتر و صادقانه تری برای مردم و صاحبان خود کرده اند و باز می داند که هزاره ها توقع چندانی از دولت تبار گرای کرزی ندارند. در نتیجه از فعالیت های جواد آسیب جدی نمی دید. جواد از نیرو های اطراف مزاری بود. او شاهد دو نوع رهبری حزبی بود. نوع رهبری مزاری که دنبال حقی بود برای مردم و نوع رهبری سران احزاب هزارگی پسا-مزاری که دنبال قدرت و ثروت شخصی هستند. او از باهم بودن با مزاری آموخته بود که شجاع باشد و آنچه را که می بیند فریاد کند و برای احقاق حق مردم خود تلاش. جواد به سران احزاب هزارگی دهن کجی می کرد. وقتی به “خران” بامیان مدال داده شد، او غیر مستقیم به خوانین مدرن هزارگی پیغام داد که مردم بامیان و هزاره ها خدمتگزار بهتر از خران خویش ندارند. این سخن اندکی نبود.
با اطلاع از برخی از برداشت و کار های جواد احساس کردم که شفیع در بامیان رژه می رود و به جای سلامی دادن به قوماندان حاضر به عکس مزاری احترام نظامی بجا می آورد. کار های شفیع و جواد هر دو سمبلیک بودند؛ یکی مشروعیت قوماندان حاضر را قبول نداشت و نمی توانست او را جانشین مزاری بداند و جواد مدعیان فعلی رهبری هزاره ها را پایین تر از بار بران قرار داد. هر دو هدف واحدی داشتند. مشکل همین بود.
در سال ۲۰۰۸، یک روز قبل از حرکت از کابل به طرف بامیان از درۀ غوربند، یکی از قوماندانان وزارت دفاع (که سابقۀ کار نظامی در آن دره داشت) آمد و برایم شرح داد که مناطق خطر در کجا ها قرار دارند و توصیه هایی که باید می شنیدیم. در همان روز ها کسی دیگری به مطلبی اشاره کرد که نتوانستم نادیده اش بگیرم، چون شواهدی دال بر آن وجود داشتند. آن فرد می گفت که رابطۀ قوی بین برخی از سران احزاب هزارگی و حزب اسلامی وجود دارد که از آن برای ترور و از بین بردن مخالفان هزارگی خود استفاده می کنند (و فورا در محکومیت آن بیانیه هم می دهند). او دلیل می آورد که چون حزب اسلامی با طالبان هماهنگ هستند، در برخی موارد برنامه های ترور می تواند از طریق طالبان اجرا شود. و حالا که سر جواد را طالبان از بدنش جدا کرده اند، یکی از آخرین حلقه های اطراف مزاری از میان برداشته می شود تا درس عبرتی باشد برای آنانی که به خوانین فعلی هزارگی دهن کجی می کنند. هزاره ها امید کمتری برای آینده بهتر دارند. آنها پیش از درگیر شدن با پشتون ها باید با خود درگیر شوند.
reza nazary
mohaghegh and khalili have brought shame on hazaras they do nothing.
Ali
خبر شهادت یکتن از هزاره های عالم هزاره برایم بسیار دردناک بودامید وارم که تمام مردم هزاره این واقعه را دیده باشند و از آن عبرتی بگیرند که ما هزاره هستیم نه پشتونها ما باید در کنار هم باشیم ما باید پشت هزاره باشیم
این چیزها را بخاطر این میگوییم که چند روز پیش مصادف با ۱۴ خرداد ماه روز ارتحال امام خمینی هزاره ها در دشت برچی عکس ها را چسبانده بودند ملاها در مساجد تبلیغ میکردند دردم از این است که پولش را انسانهای مثل عالم بلخی و حسینی مزاری میگیرند ولی همه اش به نام هزاره ها خلاص میشود آیا مگر ما یادمان رفته است که این ایران در زمان جنگ با ما چه کردند به دیگران پول دادند ولی به ما عکس و ایا یادمان رفته است که همین ایران است یاد مسعود را میکند ولی آیا تا بحال یادی از مزاری کرده اند مزاری سبل هزاره است ایا یادتان رفته است که این سیدها در قضیه افشار و کشتار در آن نقش داشته اند آیا وقت آن نرسیده است که ما بیدار شویم آیا باز هم باید پیرو باشیم باید خودمان را باور کنیم ما هزاره هستیم ما میتوانیم که بهترین باشیم ما میتوانیم