ما شرکت کننده گان “سمینار شهید مزاری و مسأله ملیتها در افغانستان” ضمن گرامیداشت یاد و خاطره ی تابناک رهبر شهید استاد عبدالعلی مزاری و یاران اش و تجلیل از مبارزات او برای اعاده ی حقوق ملیتها، خواسته ها و نظریات خود را در قبال قضایا و مسایل مهم افغانستان، قرار ذیل اعلام می نماییم:
۱ – سیاست بازسازی نامتوازن ولایات و مناطق کشور، و توجه نکردن حکومت به مناطق امن هزارجات و شمال کشور، باجدهی عریان به گروه های تاریک اندیش و ستم مضاعف در حق ملیتهای صلح طلب و مناطق امن کشور است. این که در مناطق امن هزارجات، بعد از حدود ده سال از حکومت جدید، کمترین اثری از بازسازی و نوسازی دیده می شود، جای سؤال بسیار و نگرانی جدی دارد.
۲ – صدور “کارت هویت ملی” با ویژه گی های زبان پشتو و تعریف تمام شهروندان کشور زیر نام “افغان”، محو هویت ملیتهای غیر پشتون را آماج قرار می دهد و از نظر ما در تضاد آشکار با منافع ملی، وحدت ملی و خواست اکثریت ملیت ها و اقوام کشور است. خواست جدی ما از حکومت افغانستان این است که: واقعیت های عینی جامعه افغانستان را نادیده نگیرد و در ” کارت هویت ملی” زبان فارسی-دری و “نام” و”هویت قومی ” شهروندان کشور را انکار ننموده بلکه آن را ذکر نماید.
واقعیت این است که در کشوری به نام افغانستان؛ هزاره ها، ازبیک ها، تاجیک ها، ایماق ها، ترکمن ها، بلوچ ها نورستانی ها و دیگر اقوام از صد ها سال به این سو زندگی می کنند و خود را صاحبان و شهروندان افغانستان می دانند. با کتمان نام اقوام و ملیت ها در کارت هویت ملی، هیچ مشکلی حل نمی شود.
۳- اختصاص وزارت های کلیدی به یک قوم خاص، جهت دادنِ حکومت به سمت حاکمیت انحصاری و قبیلوی بوده که به هیچ وجه قابل قبول اکثریت اقوام کشورنمی باشد.
۴- تعدیل واحد های اداری، ضرورت انکار ناپذیر برای تحقق عدالت اجتماعی است که حکومت افغانستان قدم های کوچکی را در این راستا برداشته اما به هیچ وجه کافی نیست. به طور مثال مناطقی در جنوب کشور وجود دارد که با جمعیتی حدود ده هزار نفر دارای ولسوالی و برخوردار از تسهیلات و امکانات می باشد اما منطقه یی در بامیان به نام ورس هست که بیشتر از صد هزار نفوس دارد. آن جا هم یک ولسوالی نام-نهاد دارد.
جناب حامد کرزی توسط رأی هزاره ها به کاخ ریاست جمهوری راه یافت اما به تعهدات خود در قبال این مردم – از جمله ارتقای ولسوالی های پرنفوس “بهسود” و “جاغوری” به “ولایت” – تاکنون عمل نکرده.
۵- ماضمن پشتیبانی از ریاست یک شخصیت از ملیت های محروم کشور برای پارلمان افغانستان، از اعضای پارلمان کشور، به خصوص از نمایندگان منسوب به ملیتهای محروم توقع داریم که آن ها در مورد جایگاه و حضور متوازن اقوام و ملیتها در ساختار سیاسی و اداری کشور حساسیت و مسؤلیت بیشتری از خود نشان دهند.
۶- ما نژادگرایی و برتری جویی های قومی، زبانی، مذهبی و محلی را- زیر هر عنوان و بهانه یی که باشد- به ضرر تمام مردم افغانستان می دانیم.
۷- به نظر می رسد حلقات معینی در داخل حکومت وجود دارند که مسأله بازگرداندن طالبان به قدرت را در سرلوحه ی برنامه های خود دارند. و از هر کوششی برای آوردن دو باره طالبان در عرصه بهره می گیرند. سیاست باز گرداندن طالبان در حالی به جد پیگیری می شود که گروه نامبرده بسیاری از هنجار ها و قوانین پذیرفته شده بین المللی را رسما و علنا رد می کنند؛ مردم بی گناه را قتل عام می کنند، تندیس های بودا را منفجر می کنند، گنجینه و میراث هزاران ساله کشور را در موزیم ها نابود می کنند، مسافران عادی و بی دفاع را از دم تیغ می گذرانند، مکتب را آتش می زنند، قانون اساسی کشور را قبول ندارند با شبکه تروریزم بین المللی ارتباط عمیق و علنی دارند و هیچ مذاکره یی با دولت را قبول ندارند. بااین همه؛ دولت افغانستان مسأله صلح با آن ها را به صورت یک طرفه دنبال می کند و جنایاتی از قبیل انتحار و انفجار را به گردن “طالبان پاکستانی” می اندازد. رییس جمهور، آدم کشانی را “برادران ناراضی” خطاب می کند که به هیچ اصول انسانی پابندی ندارند. ما به عنوان بخشی از مردم افغانستان از تبرئه شدن طالبان از قتل عام و جنایت علیه بشریت بسیار نگران هستیم و صلح یک طرفه با گروه طالبان را بی احترامی به خون شهدای مردم افغانستان دانسته و مذاکره دولت افغانستان با نام های موهوم و آدرس های مجهول را کاری بیهوده می دانیم.
۸- در حالیکه برخی از همسایه های افغانستان، سیاست تضعیف حکومت و ملت افغانستان را در پیش گرفته و تروریزم بین الملل امید دارد که کشور را دوباره به پایگاهی برای صدور دهشت افکنی در سراسر جهان سازد، و از جانبی در ساختار نظام دفاعی کشور، سیاست یک جانبه گرایی دوام دارد؛ ما از ارگان مقننه ی کشور انتظار داریم که حضور نظامی جامعه ی بین الملل را قانونمند ساخته و در مورد ایجاد پایگاه های نظامی در شرایط فعلی افغانستان، فارغ از شعار های عوام پسندانه و ابراز احساسات، به دقت بیندیشند.
آشکار است که به فرض خروج نیروهای بین المللی، افغانستان به کام تروریزم و حلقات بنیادگرا سقوط خواهد کرد. ما معتقدیم که حضور نظامی جامعه بین المللی به طور قانونمند، به نفع مردم افغانستان است. بیایید به رفاه، پیشرفت و امنیت دایمی افغانستان بیندیشیم.
۹- به خاطر نزدیک شدن به روند مردم سالاری و حق تعیین سرنوشت مردم توسط خود شان، ما از طرح ” انتخاب شدن والی ها و ولسوال ها توسط مردم” حمایت کرده و خواهان اختیارات بیشتر برای ایشان از سوی حکومت هستیم. ما تحقق این مأمول را مصداقی از مشارکت واقعی مردم در سرنوشت سیاسی شان می دانیم.
۱۰- بورسیه های دانشجویی و تحصیلی به صورت ناعادلانه یی از سوی حکومت توزیع می گردد. به عنوان نمونه، از مجموع ۵۰۰ بورسیه ی تحصیلی که کشور هند برای مردم افغانستان کمک کرده، ولایت بامیان – با داشتن صد ها هزار نفوس،- فقط شش بورسیه سهم داشته. ما این روند را تبعیض روشن از سوی حکومت افغانستان در قبال مردم می دانیم و خواهان پایان این گونه برنامه ریزی های ناروا هستیم.
۱۱- حکومت های افغانستان، در طول دهه های گذشته از مسأله کوچی و فرهنگ کوچی-گری به عنوان ابزار و اهرم فشار بر مردم هزارجات و شمال کشور استفاده کرده اند.
ما ضمن غیر مفید دانستن ترویج فرهنگ کوچیگری، خواهان تطبیق ماده ۱۴ قانون اساسی افغانستان مبنی بر اسکان کوچی ها هستیم.
۱۲- راهکار های ارائه شده از سوی رهبر شهید استاد مزاری، مبنی بر مشارکت واقعی اقوام – طبق شعاع وجودی شان- در سرنوشت سیاسی خویش را منطبق با واقعیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی افغانستان می دانیم و از سیاستمداران و اندیشمندان کشور می خواهیم تا در مورد استفاده از طرح های اساسی و راه حل های سیاسی استاد شهید یک بار دیگر بیندیشند.
شرکت کنندگان ” سمینار شهید مزاری و مسأله ملیتها درافغانستان”
۱۲-۰۳-۲۰۱۱ کپنهاگن- دنمارک