بامیان، موزیمی بدون بازدید کننده”نگاهی به جایگاه و مشکلات گردشگری در بامیان”

نویسنده: محمد مظفری

قسمت دوم:

بامیان در گذشته
بامیان یکی از ولایت‌های مرکزی افغانستان و با مساحتی برابر با ۱۷۴۱۴ کیلومتر مربع است. به دلیل عدم سرشماری دقیق، جمعیت این ولایت به طور دقیق معلوم نیست. به گفته‌ی مسؤولان دولتی در بامیان، نزدیک به ۸۸درصد جمعیت این ولایت به کارهای کشاورزی ودامداری مشغولند. این ولایت یکی از ولایت‌های کوهستانی و سردسیر افغانستان است و ارتفاع آن از سطح آب‌های آزاد ۲۸۰۰ متر است.

آب‌ و هوای سرد و خشن این ولایت بیش از شش ماه در سال دوام دارد. این سرزمین از دیرباز معروف و مشهور بوده و مهمترین راه ارتباطی چین و هند قدیم از این‌ ولایت می‌گذشته است و هنوز هم آثار عبور این راه، یکی از دلایل شهرت این دیار است. آثار به‏جا مانده از گذشته نشان می‏دهد این دیار روزی یکی از بزرگترین‏ زیارت‏گاه‏های پیروان آیین بودا بوده است. معابد بی‏شماری وجود داشته که راهبان بودایی در آن مشغول عبادت بوده و پیروان این مذهب از نقاط مختلف دنیا به این زیارت‏گاه‌ها می‏آمدند.

مجسمه‏های تخریب شده به دست طالبان، مهمترین آثار آن دوره‏ی شکوهمند بوده است. «هیوآن‌ تسانگ‌، راهب‌ بودایى‌ چینى‌ که‌ در اوایل‌ سد‌ی هفتم میلادی‌ از بامیان‌ دیدن‌ کرده‌، در گزارشهای‌ خود از ده‌ها معبد بودایى‌ که‌ در آن‌ها هزاران‌ راهب‌ به‌ عبادت‌ مشغول‌ بودند، یاد مى‌کند. موقعیت‌ بامیان‌ و ثروتى‌ که‌ از راه‌ نذورات‌ زوار و بازرگانانى‌ که‌ از آنجا عبور مى‌کردند، به‌ دست‌ آورد، موجب‌ شد که‌ به‌ یکى‌ از بزرگ‌ترین‌ مراکز آیین‌ بودا تبدیل‌ گردد و آثاری‌ بدیع‌ از هنر بودایى‌ در آنجا پدید آید که‌ شگفتى‌ هر بیننده‌ای‌ را برانگیزد.هیوآن‌ تسانگ‌ همچنین‌ از مجسمه عظیمى‌ در بامیان‌ که‌ بودا را در حالت‌ خوابیده‌ به‌ پهلو نشان‌ مى‌داده‌، یاد مى‌کند که‌ امروزه‌ اثری‌ از آن‌ دیده‌ نمى‌شود.»۱

بامیان امروز

گذشته‌ی پربار تاریخی این سرزمین، امروزه آن را به یکی از مشهورترین ولایت‌های باستانی و دارای بیشترین آثار باقی‌ مانده از گذشته، تبدیل کرده است. آثاری که اگر درست از آنها نگهداری و استفاده شود، به ثروتی پایان‌ناپذیر برای ساکنان این سرزمین تبدیل می‌شود. اما افسوس که هیچ‌گاه ارزش این آثار درک نشده و برای بهره‌برداری آن گامی مؤثر برنداشته نشده است.

تنها کسانی ارزش آنها را درک کرده‌‌اند که در اولین فرصت تیشه به ریشه تعدادی از آنان زدند و جاودانگی آن‌ها را با یک انفجار به تلی از خاک تبدیل کردند. ثروتی که اگر می‌توانستند با خود ببرند، هرگز دریغ نمی‌کردند تا منبعی برای درآمد پایان ناپذیرشان باشد. مثل همه‌ی چیزهایی که از این سرزمین بردند و آن چیزهایی را که نتوانستند از ریشه درآوردند. روشنی شهر را با دستان خائنان و به بهانه‌ی مس، موترها و ساختمان‌ها را به بهانه‌ی آهن، درختان میوه‌ را به بهانه‌ی ریشه‌ی گران‌بها و خاصیت‌ دارویی و … نابود کردند و چیزی جز خاکستر و خاک باقی نگذاشتند و دست آخر چیزی نیافتند جز نگهبان ۱۶۰۰ ساله‌ی دره‌ی کهن که قامت راست‌ او را تحمل نتوانستند و به بهانه‌ی کفر و بی‌دینی تبدیل به خاکسترش کردند تا دیگر هیچ شاهدی بر کارهای زشت‌شان نباشد.

اگر مسؤولان و دست‌اندرکاران بخش فرهنگی و باستانی همین‌گونه دست روی دست بگذارند، سایر داشته‌های تاریخی و هنری این سرزمین را نیز به شیوه‌ها و بهانه‌های مختلف نابود خواهند کرد. دست طبیعت نیز همراه این تخریب‌گران بر ویرانی این آثار شدت بخشیده و ذره‌ذره جلو چشمان هزاران علاقمند و دوست‌داران این آثار، در صدد گرفتن آنها از این مردم می‌باشد. با همه‌ی ویرانی‌هایی که شده است، بامیان هنوز هم بامیان است و می‌تواند درآمد زا و زرخیر باشد.

علاوه بر جایگاه‌ بت‌ های تخریب شده‌ی بامیان، در‌ه منحصر به فرد و زیبای این سرزمین که بند امیر در آن واقع است و یکی از شاه‌کارهای دست طبیعت است و نیز خود این دره و شکل طبیعی منحصر به فردش هربیننده‌‌ای را حیرت زده می‌کند، شهر ضحاک، شهر غلغله، نگین شهر، چهل برج، مغاره های دره‌ی فولادی دره‌ی اژدها، حوض‌های بابا، طبیعت بکر و دست‌نخورده و … مکان‌های تاریخی و دیدنی هستند که می‌توانند برای ساکنانی که صدها سال طعم فقر و تنگدستی را تجربه کردده، زرخیز باشد.

منبع: روزنامه افغانستان

ادامه دارد…

شبکه ی سرتاسری مردم هزاره

In this article

Join the Conversation