نویسنده: جعفر رضایی
۱. در مطلب قبلی وعده داده بودم که این بار نمونه ای از کاربرد این طرح هزاره گی در کارهای نجاری را تهیه و نشر نمایم. معذرت که عکسهای مناسب نیافتم، امیدوارم که در آینده عکس دلخواه و همخوان بیابم تا به آن وعده عمل شود.
بهرحال، بعضی وقتها در پایان یک تلاش ناموفق آدم با پرسشهای نو مواجه میشود. تصاویر مناسبی که بتوان در آن نمونه ای از دیزاین هزاره گی دروازه و پنجره را خلق نمود پیدا نشده بود. پس از کمی پرسش و فکر، تصور خلق الفبای هزاره گی در ذهنم آمد. بعدا برای زیباتر شدن کمی برگ و گل نیز به آنان افزودم. در مجموع، از آغاز تا پایان، یعنی از دیزاین (A to Z) حدودا بیست و پنج ساعت روی این طرح کار نموده ام. میشد این بیست و پنج ساعت را به کارهای دیگر پرداخت، اما هیچ ندامتی ندارم و خوشحالم که این الفبای هزاره گی را دیزاین نموده ام. قطعا، این یک کاری بزرگ و جدی نیست، اما ارزش آنرا دارد که کمی مسرور و خوشحال بود. باور دارم همه ای ما از تماشای هر پدیده ای زیبا آرام و خوشحال میشویم. (البته بعضی از دیدن زیبایی ها آرام نه، و بلکه بیقرار میشوند.) بهرترتیب، امیدوارم که شما این تصاویر را زیبا بیابید.
تذکر: دوست داشتم تا این کار را روی الفبای فارسی انجام دهم. اما میدانید که با قرار دادن کلمات فارسی در کنارهم نمیتوان کلمه ای خلق نمود. اگر کسی مایل باشد تا جمله ای فارسیی را با این دیزاین دریافت نماید، میتواند برایم ایمل نماید.
از این الفبا میتوانید برای نوشتن نام و جمله های دلخواه تان استفاده نمایید.
از این حروف میتوان با ترکیب نیز استفاده نمود.
برای سهولت، مابقی این تصاویر در فوتوباکیت قرار داده شده است. تمام تصاویر کامل الفبا یک روز(وشاید ساعاتی) پس از انتشار این مطلب در آدرس ذیل قرار داده میشوند.
برای دریافت تمام این الفبا اینجا کلیک نمایید.
استفاده از این الفبا آزاد و رایگان است.(بجز موارد مذهبی)
استفاده از این الفبا برای نوشتن کلمات وجملات مذهبی اکیدا ممنوع است.
۲. دوستی در مورد “مطلب کاشی کاری هزاره گی” پیام گذاشته و گفته که به نظر او این طرح در قالین های ترکمنی دیده میشود و نسبت به هزاره گی بودن محض آن اظهار تردید نموده است. یادآوری این موضوع شاید اصلا ضرورت نباشد. در این جنگل پهناور انترنت هرکه هرچه خواست می نویسد. اما ریشه صحبت جای دیگر است. هزاره ها در یک سده گذشته پیوسته سوژه تحقیر و اتهام بوده اند. و مرز این خوار شمردن و اهانت آنقدر وسیع و بی انتهاست که کمتر کسی در آن سرزمین بی رحم و انسان آزار انتظار شنیدن گپ خوشی در مورد هزاره ها را دارد.
می بینید و می شنوید که بیشرمانه، رو بروی شما، میگویند: بشردوست خانه لوکس و موتربنز در وزیراکبرخان دارد و برای مردم فریبی تظاهر به ساده زیستی میکند. و پیروزی روح الله نیکپا یک تصادف بود اگر نه هزاره کجا و مدال المپیک کجا. خوب تهمت و دشنام سیما سمر و دیگران که نقل مجلس این جماعت است. بهرحال، خوار دانی، جفا و بی فرهنگی اکثریت(لطفا به قید اکثریت توجه نمایید، در اینکه مردمان شریف و انسان دوست نیز داریم شکی نیست) مردم افغانستان نسبت به هزاره ها سوژه ای است که باید مستقلا و در جای دیگری به آن پرداخته شود. من صرفا برای آنکه از شایعه یک اتهام دیگر در مورد هنر دست دوزی هزاره ها جلوگیری نموده باشم (چون در ذهن بی فرهنگ و انسان آزار اکثریت افغانی ها هزاره ها از پیش مجرم شناخته میشوند و کافی است تا کسی چیغ بزند که هله هزاره چنین و یا چنان کرد.) توضیح کوتاه ذیل را می آورم.
این دست دوزی میراث کهن هزاره گی و در میان هزاره های ساکن هزاره جات و جمعیت قابل توجه هزاره های شهرنشین شایع و مروج است. فرض کنید اگر کسی برای انکار هزاره گی بودن این دست دوزی به خانه خانه هزاره ها برود و آنرا از تن، جیب و بکس هزاره ها بدزدد، چگونه میتواند آنرا از ذهن میلیونها انسان حذف نماید؟ اتفاقا همان موسسه خارجی که در مورد دست دوزی هزاره ها تحقیق مینماید و عکسهای آنرا گذاشته است، عکسهای دست دوزی ترکمنها را نیز گذاشته است.میتوانید ببینید که شباهت کمی بین این دست دوزی ها وجود دارد.
در مورد طرح قالین ترکمنها من به هردو زبان فارسی و انگلیسی جستجو نموده ام، شما نیز میتوانید این کار تکرار نمایید، میتوانید بینید که طرح قالینهای ترکمن ها حتا پنجاه درصد به این دست دوزی شبیه نمی باشد.
گپی با فرهنگیان همتبارم
۳. ما در دهه های گذشته، جسته و گریخته، به فکر ابراز هویت خویش بوده ایم. ما گاهی با بلند نمودن پرچم های زرد رنگ (اگرچه با شعار های شیعی) خواسته ایم تا هویت قومی خود را ابراز نماییم. پوشاندن “چپن َبرَگ” هزاره گی بر قامت رهبران احزاب جهادی هزاره به مشوره تحصیل کرده ها صورت گرفت. اما، به دلایل زیادی، و به ویژه هجوم فرهنگ ستیز و هویت برانداز اسلام، هرگز مجال آنرا نیافته ایم تا به کاوش گوشه های فرهنگ خود بپردازیم و نشانه های هویت ساز آنرا بیابیم و بشناسیم.
ما، از آنروزی که به آغوش خرافات فرهنگ سوز شیعی خزیده ایم، آنقدر مصروف از بر نمودن جملات جاهل پرور عربی، و بزرگ نمودن مراسمات محرم و رمضان بوده ایم که خود، تاریخ و اصالت فرهنگی خویش را پاک از یاد برده ایم. اگر کمی، لااقل برای امتحان، فکر نماییم، میدانیم که این چهار ضلعی های ساده تا چه حد در خور توجه است. این طرحی که از متن فرهنگ خودما استخراج شده میتواند حوزه کاربرد بسیار وسیع داشته باشد.
علاوه بر خودی بودن، آشنابودن و تاریخ دار بودن آن، چگونه میتوانیم زیبایی و مرغوبیت آنرا انکار نماییم؟(برای امتحان روی لینک بالا کلیک نموده و دست دوزی ها را مقایسه نمایید) چرا زمینه وسیع کاربرد آنرا نمی بینیم؟ دیجیتالی نمودن آن فرصتی بود که من توانستم تمام خطوط آنرا موازی بیابم، از کجا معلوم که محاسبه و دقت بیشتر آن چیزی های بیشتری را برملا نماید. میدانم که این جملات بسیاری ها را از خنده روده بر می سازد.
اما چنان نیست. مگر ما تا هنوز گذشتۀ تاریخی خود را خوب شناخته ایم؟ مگر ما به طور نیمه جدی، جدی که هیچ، به کاوش لهجه و اختلاط زبانی خود پراخته ایم؟ روزی خود را مغول میدانیم، فردای آن ترک، و کمی بعدتر مبدع زبان فارسی دری، بی آنکه بدانیم این جامه ها را کی ها برای ما می دوزند. این آخری را که خوب میدانیم که چنگیز پهلوان برای تهی کردن ما از خود ما و لاغر نمودن و نرم نمودن گردن ما برای زنجیر اطاعت فرهنگی-مذهبی جمهوری اسلامی ایران دوخته است، اما باز چه جاهلانه برآن اصرار می نماییم. بهرترتیب، گپ و گفتِ زیادی در این موارد وجود دارد، باشد برای فرصت های دیگر.
تنها تقاضا، تامل به این طرح و امکان کاربرد وسیع آنست. واین بسیار کودکانه، لجوجانه و بیفکرانه است که به صرف مطرح شدن آن از سوی فردی با دیدگاه های خاص، آنرا نادیده بگیریم و یا به خنثی نمودن مشغول شویم. همه واقف است که جریان فعال و چیزدان ما “شهادتین نو قومی”(ابراز ارادت به مزاری و تایید و تکرار شعارهای شیعی از نوع شریعتی-سروشی) طرح نموده اند، و افراد تنها پس از خواندن آن دیده میشوند. خوب اگر کسی و کسانی به راستی، فکر کنند، بیندیشند، و دغدغه ای بیداری فرهنگی قوم شانرا در سر داشته باشند، جلوه های هویت ساز یک فرهنگ را می بینند.
مطالب مرتبط
شبکه سرتاسری مردم هزاره
Asef
کارت خیلی خوبش بود ما واقعا فر هنگ و هویت خودرا کنار گزاشتیم و دنبال مذهب رفتیم همیشه