زندگی در بامیان بدون واهمه و ترس. زندگی در بامیان با تمام مظاهرش موج می زند. صلح، امنیت، کار، آزادی، تساهل، موسیقی، رقص، سازندگی، خنده و شادی؛ این است شکل زندگی در بامیان.
جشنواره راه ابریشم که از پنجم ماه جاری در بامیان به همت برنامه اکوتوریزم بامیان با کمک تخنیکی بنیاد انکشافی اقاخان و کمک مالی کشور دوست نیوزیلند و به مدیریت امیر فولادی مسؤول برنامه اکوتوریزم و تیم کاری اش، تیمی که شبانه روز و بدون وقفه و عاشقانه برنامه را به پیش برده است، و همکاری گروه های مختلف مانند ریاست اطلاعات وفرهنگ ولایت بامیان،اتاق تجارت افغانستان، زنان تجارت پیشه بامیان و سایر نهادها و مراکز کلیدی تجاری تادهم اسد در مرکز بامیان و ولسوالی یکه ولنگ جریان داشت، شادی ها را بین مردم تقسیم کرد و خنده ها را بر لبانی که سال ها پیش بر اثر جنگ و خشونت از دست داده بود، کاشت.
جشنواره راه ابریشم ابتکاری بود تا به تمام مردم کشور و کلیه ملل جهان و کشورهای دوست و همکار اعلام کند: این است زندگی در بامیان؛ صلح، امنیت، ازادی، تساهل، موسیقی، رقص، خنده و شادی. جشنواره شامل برنامه های رسمی شامل سخنرانی والی بامیان و سخنرانی رئیس اطلاعات وفرهنگ، اتاق های تجارت، سخنرانی رئیس یوناما دفتر بامیان، سخنرانی اقای باب مسؤول بنیاد انکشافی آقاخان و سخنرانی نماینده کشور نیوزیلند و سخنرانی امیر فولادی مسؤول برنامه اکوتوریزم بامیان و همچنین بخش های اصلی و کلیدی که در مرکز بامیان اجرا شد مانند بخش های چون اجرای موسیقی توسط اساتید دمبوره، اجرای موسیقی توسط شاگردان موسیقی هزارگی، اجرای موسیقی توسط ستاره های جوان دمبوره، معرفی ستاره دمبوره هزارگی، تجلیل از دو تن که در حفظ آثار فولکلوریک مناطق مرکزی سهم بسزایی داشته است. و نیز بخش های مانند مسابقه ماچوک دوانی، مسابقه سنگ پرتاب کنی، مسابقه لنگی، مسابقه ریسمان کشی بین تیم های محلی و تیم پی. آر.تی (تیم بازسازی ولایتی = نظامیان کشور دوست نیوزیلند مستقر در یکه ولنگ) اجرای موسیقی توسط اساتید دمبوره در محل چمن بند امیر و همچنین مسابقه بزکشی بین تیم های محلی، مسابقه یرغه دوانی در چمن حوض شاه در منطقه فیروزبهار یکه ولنگ.
تحلیل جشنواره
جشنواره دارای ابعاد قابل تحلیل و تجزیه است که نباید از کنار آن به راحتی عبور کرد. اولا این برنامه نشان داد که پول در افغانستان زیاد است. اما راه پیدا کردنش را باید جستجو کرد. راه اندازی برنامه ای با این حجم وسیع که هزاران نفر را در طی چند روز گرد هم بیاورد، نشان می دهد از یک سو هزینه هنگفتی باید در میان باشد و از طرف دیگر مدیریت و تدبیر پروژه باید قوی باشد.
دوم، نفس تقدیر و تجلیل از کسانی که عاشقانه در حفظ و ثبت ارزش های فرهنگ مردم و دانش سینه به سینه کار کرده اند، نیز کار قابل ستودنی است. در این برنامه از صفدر توکلی دمبوره چی معروف مناطق مرکزی که عمری را در این راه صرف کرده است و همچنین محمدجواد خاوری به خاطر گردآوری و ثبت ادبیات شفاهی مردم مناطق مرکزی تجلیل به عمل آمد که نشان دهنده ظرفیت و ذهن ستایشگرانه مثبت است.
سوم، ظرفیت سازی اقتصادی و کشاندن افراد و نهادهای ملی و بین المللی در نقاط مختلف بامیان در نفس خود ظرفیت سازی اقتصادی را می رساند. طوری که در ورزشگاه بزرگ شهر بامیان در محل اجرای برنامه غرفه های فروش محصولات تجاری و صنایع دستی به نمایش گذاشته شده بود، معرف اقتصاد محلی می باشد
چهارم، گردآوری چهره های سرشناس و برج های دمبوره هزارگی مانند استاد صفدر توکلی، سیدانور آزاد، علی دریاب، میرچمن سلطانی، همایون لعلی و استاد عبدالوهاب مددی در برنامه واحد در نوع خودش ارجگذاری به هنر و ارزش های فولکلوریک مردم مناطق مرکزی است.
پنجم، این برنامه عملا و عینا وجود ضریب بالای صددرصدی امنیت را در بامیان به نمایش گذاشت. سفیرانی زیادی این خبر را به نقاط مختلف دنیا خواهد برد. قاصدهای ملی و بین المللی امنیت خواهی و صلح طلبی و تساهل و تسامح و فرهنگ مداری و سازندگی و زندگی بر وفق ارزش های مدنی مردم و حکومت محلی بامیان را به هر جای از این کرهه خاکی اطلاع رسانی خواهند کرد.
بهترین مثال زنده وعینی این است که در روز مسابقه ریسمان کشی در بندامیر یکه ولنگ؛ این منظره طبیعی بی نظیر دنیای خاکی در حضور هزاران نفر که بدون تلاشی و تانک و خطر و واهمه و برچه و نظام آمده بودند، تیم نظامی کشور دوست نیوزیلند مستقر در یکه ولنگ در بین انبوه جمعیت تماشاچی تفنگ های خود را از دوش گرفتند و در یک گوشه انبار کردند و سپس بدون هیچ ترس و واهمه ای شروع کردند به مسابقه ریسمان کشی با تیم محلی. تیم نظامی و همکاران بین المللی مستقر در بامیان دوستان صمیمی با بومی ها و افراد محلی هستند. در این سرزمین نه تانک است و نه زره پوش و نه برچه و نه گارد و نه واهمه وترس. این سرزمین مکتب صلح خواهی و امنیت طلبی در سطح کشور است.
مثال دوم، در چمن حوض شاه در منطقه فیروزبهار ولسوالی یکه ولنگ در مسابقه بزکشی زمانی که معاون نماینده خاص سازمان ملل متحد در امور افغانستان به اتفاق ۱۹ نفر در هشت موتر در محل مسابقه امدند، نه تانک بود و نه تفنگ و نه ترس انتحار و انفجار. به راحتی مهمانان در قعر جمعیت حضور یافتند و مثل هر فرد ملکی دیگر در بین جمعیت تماشاچی به تماشا ایستادند.
علاوه بر این ها مقامات بین المللی مانند رئیس یوناما دفتر بامیان، رؤسای سایر دفاتر سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی و ملی و مقامات دولتی همانند هر فرد تماشاچی به چشم می خورد که شریک شادی و خنده مردم بودند.
ششم، جشنواره خنده های گم شده مردم را پیدا کرد و بر لبان شان کاشت. در برنامه های اجرای موسیقی جوانان رقصیدند. رقص، تبارز نهایی شادی است. خنده و شادی حق مردم است. این حق سال ها بود که توتیا گشته بود و گم شده بود. سلب کردن شادی و خنده و نشاط از جزو مظاهر اعمال مجرمانه است.
هفتم، در کنار سایر برنامه ها فعالیت های آموزشی نیز مشهود بود. مانند آگاهی عامه برای حفظ محیط زیست. اگرچند نهادهای مانند حفظ محیط زیست می بایست از این عرصه بیشترین آگاهی عامه را با پخش بروشورها و سایر فعالیت های آموزشی و آگاهی دهی می برد که نبرد. با این حال، توصیه می شود که نهادهای مختلف درگیر با موضوعات چون حفظ محیط زیست و سایر برنامه های اجتماعی از این عرصه ها بیشترین سود را ببرند.
البته بی گمان یکی از کمبودهای جشنواره فقدان عرضه محصولات فرهنگی مانند نمایشگاه کتاب بود. تا جایی که این قلم در جریان است قرار بوده است که یکی از ناشران نمایشگاه کتاب در کنار محصولات اقتصادی برگزار کنند اما معلوم نیست از چه روی این امر مهم انجام نشده است.
هشتم، جشنواره بزرگ راه ابریشم حافظه تاریخی را یک بار دیگر زنده کرد. نشان داد که بامیان در مسیر شاهراه ابریشم روزگاری دارای مدنیت، زندگی، اقتصاد، تجارت، فرهنگ و زندگی بوده است. راه ابریشم خطی است که از گذشته تاریخی این سرزمین پیوند خورده است تا بامیان را به شمال و جنوب وصل کند.
نهم، جشنواره راه ابریشم نشان از توانمندی و مدیریت و برنامه ریزی مدیران محلی این سرزمین می دهد. در حالی که غزنه و بلخ و هرات و کاپیسا و نیمروز در غفلت به سر می برند. در حالی که هیچ کسی از تمدن بزرگ “شهر سوخته” نیمروز خبر ندارد که روزی و روزگاری دارای زندگی و تاریخ و فرهنگ بوده است.
دهم، برنامه چند روزه بامیان نشان داد که در بامیان مردم در جزیره امن و صلح و زندگی به سر می برند، اما در بخش عظیم کشور سر بریده می شود. قطاع الطریقی می شود. اما نکته قابل یاد آوری این است که دولت و کشورهای دوست بایستی روی آن نقاطی که همپای کاروان زندگی و صلح و سازندگی حرکت می کنند، متمرکز شوند. با آن که مردم مناطق مرکزی اگر صلح خواه و امنیت طلب و اهل سازندگی و کار و زندگی و فرهنگ هستند نه به خاطر تجارت پیشگی شان است. نه بدین خاطر که صلح طلبی و امنیت خواهی و همراهی با استراتژی انکشاف ملی و حرکت های مدنی را در بدل پول تدارک ببینند. بلکه خوی مدنیت خواهی آنان اعمال نهادینه آنان است.
بامیان را درک کنیم. مردم بامیان و حکومت محلی و برنامه ریزان و مدیران آنان را کمک کنیم. تا باشد که بامیان مدل نیکوی باشد برای تمام ولایات کشور.
منبع: هفته نامه مشارکت ملی.