خانم میشیل دیماسی بتاریخ ۶ اکتوبر امسال ۲۰۱۰ از کابل مینویسد!
ترجمه و برگردان توسط احمد حسین امانی/ مردم هزاره افغانستان که توسط طالبان نشانه میروند هنوز هم دلایل محکم و قوی برای جستجو و حمایت پناهندگی از کشورهای چون آسترالیا دارند.
پنج شنبه ۱۱ نوامبر ۲۰۱۰, بوسیله ى احمد حسین امانی
تصویر بالا نوجوان محلی ای را نشان میدهد، که میخواهد صندوقهای رأی دهی را از یک هلیکوپتر ام-۱۷ برای انتخابات تاریخ ۱۸ سپتمبر در ولسوالی جاغوری در افغانستان پایین بیاورد.بیشتر هزاره هاییکه در آسترلیا درخواست و تقاضای پناهندگی داده اند نیز در این ولسوالی بدنیا آمده اند.اما متاٌسفانه آنانیکه در آنجا مانده اند مشکلات قابل ملاحظۀ برای رأی دادن شان دارند.
آنروز قبل از آنانیکه این گزارش را بنوسم.من و دوستم نفیسه جان توسط تکسی کرایی در شهر کابل گشت و گذار میکردیم.شروع عید بود.جشن سه روزه ایکه پایان ماه مبارک رمضان را جشن میگیرند. مردمان با لباسهای شاد و نو شان در کوچه ها و سرکها ی آمیخته از گرد و غبار همراه با ساختمانها و خانه های ویران شده از جنگ در گذر اند.اما در میان انبوهی از زباله و ساختمانهای ویران شده اطفال و کودکان تفنگهای پلاستیکی و ساختگی را که با پول عیدی شان خریده اند همدیگر را تعقیب و میدوانند.حتی یکبار یک گلولۀ پلاستیکی به شیشه دروازه تکسی مانیز اصابت کرد. و جالبتر اینکه وقتی خانۀ نفیسه جان رسیدیم پسر۷ سالۀ او نیز با تفنگ کلاشینکوف پلاستیکی برچه دار ایکه درازتر از قدش بود مارا استقبال کرد!
متاٌسفانه بعد از سی سال جنگ و مناقشه این جای تعجب نیست که ذهنیت جنگ و پرخاشگری حتی از ذهن کودکان هم زدوده نشده است. دوام زمانی، عدم نبودن امنیت،وخامت اوضاع بخصوص در اواخر سال ۲۰۰۱ یعنی بدین معناست که جابجایی و فرار افغانها چه در داخل چه در کشورهای همسایه و ماورای آن به یک پدیده فرا گیرو دوامدار تبدیل شده که فعلاٌ از جمله بزرگترین کتله مهاجرین در سراسر دنیا میباشد.تنها در مدت نظام طالبان حدود شش میلیون از خانه های شان آواره و بی جا شده بودند .آنهم اواخر ویا شدت کشمکشها یعنی سال ۱۹۹۹ بود که مردم آسترلیا برای اولین بار در بارۀ مهاجرین افغانی که با کشتی های نا قابل وناامن برای سفرخطرناک دریایی بطرف سواحل ما پناه آوردند.
بیشتر پناهندگان که از ملیت هزاره که یکی از گروههای قومی افغانستان است و بیشتر در مرکز افغانستان بنام هزاره جات نام برده میشود زندگی میکنند.برخلاف اکثریت اقوام افغانستان مانند پشتون،تاجیک و ازبک که پیرو مذهب اهل سنت میباشند بسیاری هزاره ها پیرو مذهب شیعه میباشند و بهمین دلیل بود که هزاره ها توسط طالبان تحت تعقیب،شکنجه ،اذیت و آزار قرار میگرفتند.
اما نکته قابل توجه اینست: قبل از آنکه هزاره ها به آسترلیا پناهنده شوند قربانی ظلم و ستم قرار داشتند. منظورم شخص عبدالرحمن خان که بین سالهای ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ میلادی حکومت میکرد و زمانیکه به اصطلاح خودش حکم جنگ با هزاره های “کافر” را دستور داد. قرار مطالعات و یادداشتهای آقای نعمت الله ابراهیمی یک مححقق ” مرکز تحقیقات حوادث “در دانشگاه مطالعات اقتصادی لندن بعضی ازطایفه های هزاره بین ۶۰ تا ۹۰ فیصد نفوس شانرا از دست دادند و یا کاملاٌ نابود گردیدند.تقریباٌ بیشتر از نصف نفوس هزاره ها قتل و عام شده سر بریده شدند و باقی ماندگان مجبور به غلامی و کنیزی شدند ویا اینکه مجبور به پرداخت مالیات هنگفت و کمر شکن محکوم شدند.
گرچه تقریباٌ تمامی آسترلیایی ها در بارۀ طالبان شنیده اند اما متاٌسفانه کمتر کسی در بارۀ تاریخ قتل وعام هزاره ها در دوران زمامداری عبدالرحمن خان اطلاع دارند. طالبهای تندرو که پیروان مکتب دیوبندی هستند هزاره ها را به چشم کافر دیده و بدین باور ند که آنها مستحق مرگ و یا کشته شدن اند و یا اینکه مذهب شانرا به اسلام سنی تغییر دهند.بناٌ به این دلیل بسیاری از هزاره ها زندانی شده و یا شکنجه شده اند.بسیاری از آنها در قتل و عام عمومی مزار شریف در ماه آگست ۱۹۹۸ و در یکاولنگ در ماه جنوری ۲۰۰۱ کشته شدند و در گور های دسته جمعی دفن شدند.
در بین کشورهاییکه هزاره ها برای پناهجویی فرار نموده اند آسترلیا نیز میباشد. بجای اینکه ما آنها را با آغوش باز و سخاوتمندی پذیرایی کنیم دولت جان هوارد سیاستهای سخت و خشن را در پیش گرفت. در نتیجه بسیاری از هزاره ها در توقیفگاهها و اردوگاههای پناهندگی برای دوسال و یا بیشتر از آن زندانی شدند،تنها فقط برای اینکه به آنها بعد از آزاد شدن ویزه های مؤقتی داده شود! امابهرصورت رویهمرفته سه رویداد و واقعه یعنی اول:سقوط رژیم طالبان. دوم:برخورد دولت جان هوارد با کشتی “تمپا” و سوم غرق شدن دسته جمعی و تکان دهند پناهجویان در کشتی بنام “سی-یف ایکس” کمک نمود تا روند آمدن پناهجویان را بپایان برساند.
اما دوسال پیش زمانیکه دوباره کشتی سواران مسافربطرف سواحل ما هجوم آوردند باز بحث پناهندگان شروع شد.تعداد اندکی که توسط نیروهای دریایی آسترلیا توقیف شده به جزیره کریسمیس آورده شدند اکثریت آنها یا هزاره بودند و یااز قومیت تامیل سریلانکا بودند.اکثر افغانهای که فرار نموده بودند از ولایت غزنی هستند، جاییکه طالبان تسلط بلامنازعۀ شانرابیشتر در ولسوالی های غیر هزاره نشین در سال ۲۰۰۸ قایم نموده اند.حکومت مرکزی که ساحۀ کنترول و تسلط آن محدود به مرکز ولایت میباشد موقعیت خوبی را برای طالبان فراهم نموده تا مردم هزاره را تهدید،تحقیر توقیف و اسیر نمایند. باقی آفغانهاییکه در شهر کویته در شمال غرب پاکستان جاییکه مهاجرین هزاره و افغانی در آن زندگی میکنند نیز به آسترلیا پناه آورده اند.
با تغییر سیاست های بشر دوستانه دولت آقای کیون راد موج تازۀ از پناهندگان بطرف آسترلیا سرازیر شد.گروههای طرفدار مهاجرین و پناهندگان و طرفداران حقوق بشر تغییرات را از نزدیک زیر نظر گرفتند که آیا دولت نوین چگونه برخورد ایرا با این پناهندگان بخصوص بعد از اعلان لایحه نوین “ارزشهای نوین توقیفگاهها و بازداشتگاههای پناهندگی” انجام خواهد داد.لایحه نوین ایکه توسط وزیر مهاجرت آقای کریس -ایوان که بیشتر تاٌکید بر برخورد با نحوه بررسی فوری درخواست دهندگان در توقیفگاهها و جلوگیری از خطرات احتمالی بر اساس بررسی پرونده های مهاجرتی داشته باشد نه اینکه آنها را جزا و شکنجه داد.بدین اساس بود که از جزیره کریسمیس با نهایت تدابیر امنیتی که ۵۰۰ میلیون دالر مصرف شده است استفاده نماید.
زمانیکه اولین کشتی در آنجا رسید من در جزیره کریسمیس بودم.در آنزمان تغیرات و پیشرفتهای خوبی در نحوه برخورد با پناهندگان مشاهده میشد.بیشتر درخواستهای آنها در مدت تقریباٌ۱۲۰ روز تکمیل شده و آنها را به مراکز توقیفگاههای اجتماعی و یا جامعه منتقل میساختند.بدین اساس است که اکثر پناهندگان خاطرۀ خوش و مثبت از جزیره کریسمیس دارند. به یاد دارم وقتیکه گروهی از پناهندگان هزاره را در شهر ادیلاید دیدم.آنها مشتاق بودند تا بدانند که مردم جزیره کریسمیس چطور هستند؟سوالی جالبی بود. یکی از پناهندگان قبلی از من پرسید: قیمت تکت طیاره چند است؟ زیرا وقتیکه فامیل ما به آسترلیا آمدند ما میخواهیم دسته جمعی به جزیره کریسمیس با هم بیاییم.اما بعد از دوسال فکر نمیکنم که گروههای فعلی پناهندگان شوق و علاقۀ افراد قبلی را داشته باشند.
امکانات نظر به تعداد مهاجرین تقلیل یافته وقایع نا خوش آیند مانند خودزنی،تظاهرات و نا آرامی زیاد شده است.زمانی این مسئله حاد شد که وزارت امور مهاجرین و تابعیت یا” دایاک” در ماه اپریل اعلام کرد که درخواستهای پناهندگی افغانیها تا مدت شش ماه و افراد سریلانکایی تا سه ماه دیگر به حالت تعلیق در آمده است.اتباع افغانستان و سریلانکا که بعد از این اعلان یعنی تاریخ ۹ اپریل سال ۲۰۱۰ توسط کشتی های گشت زنی نیروهای دریایی دستگیر شده اند یا به نحوی آمده اند باید وقفه و تعلیق درخواستهای شانرا در نظر داشته باشند. وزیر مهاجرت هوشدارداد که نظر به شرایط پیش آمده و یا بهبود اوضاع در کشورهای نامبرده مانند افغانستان و سریلانکا امکان رد شدن درخواستهای پناهندگان بیشتر خواهد شد.او مشخصاٌ در باره افغانستان یاد آورشده گفت: سقوط طالبان،امنیت نسبی دوامداردر بعضی از نقاط کشور،اصلاحات قانون اساسی و قوانین حمایت از اقلیتها بشمول اقلیت هزاره ها در افغانستان بهتر شده است.
اما اعلان چنین نظر با مخالفت گروههای حمایت از پناهندگان ،افراد اکادمیک و وکلای مدافع روبرو شد. برخلاف بیان دولت در مورد مهاجرین “اداره کمیساری عالی پناهندگان ملل متحد” هدایات و برداشتهای امنیتی در مورد بررسی اوضاع افغانستان و پیشبرد درخواستهای پناهندگان افغانی را تغییر نداده بود و نه قبل از اعلان وموافقه با آنها مشوره نموده بودند.آقای پروفیسور “ویلیام میلی” استاد دانشگاه ملی آسترلیا که یک چهره شناخته شده و با تجربه در مسایل افغانستان است برایم وضعیت شرح و برداشت آسترلیا را در مورد بهبود وضعیت هزاره ها در افغانستان را تشبیه به رویا ی تخیلی و سورریالیست نمود تا واقعیت!
در روز اعلان نمایندگان رسمی “دایاک”به پناهجویان یاد آور شد که اعلان بالای درخواستهای شما تاٌثیر نخواهد داشت!اما بهر صورت وقتی من همانروز از کمپ بازدید کردم نگرانی همه جا را فراگرفته بود.پناهجویان سوالات متعددی را از من با نگرانی و شک درمورد اعلان یک شبه آسترلیا در مورد بهبود وضعیت هزاره ها در افغانستان پرسیدند که چگونه یک شبه و ناگهان وضعیت هزاره در افغانستان بهبود یافته است؟ آیا واقعاٌ دولت آقای راد فکر میکند که وضعیت امنیتی نا گهان و یک شبه بهبود یافته است و یا اینکه یک بازی سیاسی است که میخواهد به مردم بگوید که ما مرز ها را در اختیار و کنترول داریم؟ آنها دلیل موجه برای نگرانی داشتند.بزودی نحوه برخورد و رسیدگی به درخواستهای پناهندگی افغانیها رونما شد.هزاره بودن و شیعه بودن دلیل قانع کننده برای کسب درخواست پناهندگی و ماند ن در آسترلیا بودو به دلایل فوق اکثریت مردم هزاره جهت کسب پناهندگی مؤفق شدند.
اما فعلاٌ درخواستهای هزاره ها رو به مؤفقیت نیست.در ماه جولای “اداره کمیساری عالی پناهندگان ملل متحد” از وزارت مهاجرت در جریان یکی از موارد درخواست مجدد پناهندگی پرسید که چرا نا گهان و دراماتیک قسمت اعظم از پناهندگان نسبت به سال گذشته مؤفق به کسب ادعای پناهندگی نشده اند؟ قبلاٌ قبولی صد در صد بود اما بدون آنکه ما کدام هدایات و نظر نو داده باشیم نرخ قبولی به سی درصد تقلیل یافته است؟ ——————————————-
بنظر من هیچ چیزی نمیتواند که شما را از شاکها و تفاوت های فرهنگی نسبت به آمدن در افغانستان آماده نماید.امسال در ماه جولای من جزیره دور دست کریسمیس که ۱۳۰۰ نفر نفوس دارد و ۲۵۰۰ پناهجو در آن پناه آورده است بمقصد شهر |پر آشوب ،بی نظم و شهر جنگزده کابل که ۲.۸ میلیون نفوس دارد ترک کردم.شهریکه زیر بنا های آن بشدت آسیب دیده و از بین رفته و هنوز هم بشدت از ناآرامی و عدم امنیت رنج میبرد.در کابل سازمان تحقیقات و پالیسی عامه افغانستانAfghanistan Public Policy Research Organization یعنی “ای پی پی آر او” در بارۀ هزاره هاییکه در غزنی ، بامیان و کابل زندگی میکنند و به آسترلیا مهاجرت میکنند معلومات جمع آوری نموده و ماهانه وضعیت را احصائیه و بررسی میکنند.همچنان با هزاره هاییکه به مالیزیا و اندونیزیا در راه آسترلیا میایند مصاحبه نموده و گزارش تهیه میکنند.
از مصاحبه کنندگان راجع به وضعیت امنیتی در افغانستان سوال شده که اکثریت پاسخ داده اند که وضعیت در افغانستان بدتر شده است تا بهتر. از آنها نیز در بارۀ دلیل اصلی سفرشان به آسترلیا پرسیده شده است. درجواب آنها گفته اند که تنها دلیل عمده آنها وضعیت امنیتی است و بس.البته جای تعجب نیست. در یک گزارش ایکه در ماه مارچ بنشر رسیده است سرمنشی ملل متحد آقای بان کی مون گفت: وضعیت امنیتی در افغانستان رو به وخامت ادامه دارد،سال ۲۰۰۹ بدترین سال خشونت از زمان سقوط طالبان بشمار میآید.سه ماه بعد در گزارش شش ماهه اداره کمک به ملل متحد در قبال مسأله افغانستان وضعیت افغانستان باز دوباره روبه وخامت و خشونت گزارش داده شده است.تلفات انسانی در دوران کشمکشهای نظامی در سال ۲۰۱۰ سیر سعودی داشته است.در شش ماه اول سال تلفات ملکی بشمول کشته شدن و مجروح شدن ۳۱فیصد نسبت به عین زمان در سال ۲۰۰۹ شدت گرفته است. همزمان با بالا رفتن میزان کشته و زخمی شدگان در نیمه های سال ۲۰۱۰ نسبت بسال ۲۰۰۹ تعداد زیادی آنها را زنان و کودکان تشکیل میدهد.سازمان تحقیقات و پالیسی عامه افغانستان گفت: زنان و کودکان بیشتر قربانی خشونت و عدم نداشتن امنیت ها ی لازم و اولیه در مناطق نا آرام و پر تنش بوده اند. نقص حقوق انسانی و اولیه در سراسر کشور ادامه دارد.در این زمینه بخصوص آقای پروفیسور ویلیام میلی در بارۀ وضعیت هزاره ها در مطبوعات و جراید اظهار نمودند.”افغانستان خطرناک ، پرمخاطره و مملو از حوادث احتمالی باقی مانده است”.
من زمانیکه میخواستم تصمیم سفر به جاغوری را تهیه کنم هنوز هم مسایل امنیت راه و تاٌمین امنیت های لازم شخصی مانع از رفتن من شد.با هر شخصی ایکه در مسیر راه جاغوری رفت و آمد داشت صحبت کردم .همگی بمن مشوره دادند که رفتن به جاغوری خیلی خطرناک و مشکل است.طالبها راه را بسته اند بخصوص سرک جاغوری و قره باغ که به شاهراه کابل و قندهار وصل میشود .کشتن و اسارت رسم معممول و دوامدار این مسیر شده است.در نامه ایکه سه ماه قبل از طرف طالبان صادر شده بود به مردم جاغوری هوشدار داده بودند که هیچکس نمیتواند در مسیر راه جاغوری و قره باغ تردد نماید. در صورت نادیده گرفتن این دستور مسؤلیت عواقب بعدی آن بدوش خود شما خواهد بود.همچنان طالبان ساکنین ولسوالی جاغوری را درمورد استفاده از موبایل هوشدار داده افزودند ، کسانیکه تخطی مینمایند بجزای اعمال شان خواهند رسید. دایاک درست میگوید که برسمیت شناختن حقوق انسانی هزاره ها در روی کاغذ بهبود یافته است!تعداد سازمانهای دفاع از حقوق بشر و فعالیتهای آنها در کابل قابل ملاحظه است و همچنان شرکت و سهم گیری هزاره ها در چوکات جامعه مدنی و ملکی چشمگیر است. اما برای من مثالهای بیشماری از تبعیض و تعصب عمیق و دوامدار در ابعاد و بخشهای تعلیمی ،کاریابی و زندگی روزمره گفته وبیان شده است.البته خوشباورانه است که ما بپنداریم که بعد از آنهمه سالهای تضاد قومی توقع داشت که یک شبه روابط و برخوردها در مقابل هزاره ها تغیر کند.
علاوه بر آن در این روزها جامعه جهانی وآقای رئیس جمهور کرزی در مورد گفتگو و شریک نمودن طالبان درتقسیم قدرت در افغانستان صحبت میکنند.رویهمرفته ما میتوانیم حدس بزنیم در بارۀ آنانیکه سالها قربانی خشونت و مظالم طالبان بوده اند و اکثر اعضای فامیل و اقارب شان توسط طالبان بشکل بسیار فجیع و ظالمانه بشهادت رسیده اند ، راجع به گفتگوها ومذاکره با طالبان چگونه احساس و دلهره دارند.
من در دوران انتخابات پارلمانی در کابل بودم،اما در دوران انتخابات بخاطر مسایل امنیتی به من مشوره دادند تا در خانه بمانم.رخصتی ملی و عمومی اعلان شد و مردم نهایت احتیاط و تدابیر امنیتی را اتخاذ نمودند.البته بیشتر از ۲۰۰۰ مراکز راٌی دهی بخاطر تهدیدات امنیتی مسدود شد . بعضی از مراکز راٌی دهی قربانی خشونت شده و جراید و مطبوعات بحالت تعلیق درآمده تا با نشر گزارشهای خشونت آمیزو صحنه های دلخراش مانع از شرکت راٌی دهندگان بپای صندوقهای راٌی گیری نشوند.طالبان به آنانیکه انگشتهای شان را در دوران رایگیری رنگ نموده اند اخطار دادند که درصورت مشاهده باید قطع شود.
با توجه به این پس منظر دولت آسترلیا اعلام نمود که روند تعلیق بررسی درخواست پناهندگان را دوباره از سر خواهد گرفت.البته این خبر خوشی برای هزاره ها است چه آنانیکه در دوران تعلیق آمده اند و چه آنهایی که در آینده میایند.اما بازهم وزیر جدید مهاجرت آقای کریس بوون اعلام نموده است که قمست اعظم از درخواستهای پناهندگان مؤفق نخواهد بود زیرا وضعیت در کشورهای اصلی رو به بهبودی است.با این حال مشکل است که توجیهات و انکار عدم پذیرش درخواستهای پناهندگی هزاره ها را باور کرد و پذیرفت، البته با توجه به وضعیت شکننده و روبه وخامت اوضاع امنیتی افغانستان و حضور رو به گسترش طالبان در ولایات مختلف افغانستان.
یادداشت:
فعلاٌ خانم میشیل دیماسی در جزیره کریسمیس زندگی میکند جاییکه می خواهد پایان نامه و یا رسالۀ دوکتورایش را در بارۀ برخورد ویا نحوه بررسی پناهندگان در جزیره کریسمیس بنویسد.او مدیر مرکز حمایت ا ز پناهندگان در جزیره کریسمیس مرکزایکه پناهندگان را در توقیفگاه مهاجرتی کمک میکند ،نیز هست. Asylum Seekers Christmas Island,
خانم میشیل دیماسی دراین اواخر افتخار تجربه کاری با یکی از سازمانهای حقوق بشر در افغانستان را نیز داشته است.
پایان ترجمه.