سخت ترین روزهای مهاجرت در ایران

دولت ایران به حساب هر خانوار ۵ نفره ایرانی مبلغ حدودا چهارصد هزار تومان برای دو ماه یارانه واریز نموده است در حالیکه براساس آمار تقریبی در آمد نسبی هر خانواده افغانی در ایران بصورت متوسط بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است. یعنی سرپرست هر خانواده باید هر ماه بیش از نیمی از درآمد خود را هزینه آب و برق و گاز پرداخت نماید.

سرانجام پس از گمانه زنی های فراوان در مورد یارانه های نقدی یا همان سوپسید کالا در ایران، روز گذشته مبلغ ۸۱ هزار تومان به حساب شخصی هر ایرانی واریز شد.

با این توضیح که از این پس دولت ایران به برخی از کالاهای خود سوپسید یا یارانه نمی دهد ( البته در این مرحله یارانه حامل های انرژی مثل آب و برق و گاز حذف شده است) و به جای آن پول برآورد شده آن را به هر شخص می دهد تا بدین طریق مردم را تشویق نماید در نحوه مصرف کالاها، صرفه جویی نمایند. یعنی هرچه کمتر برق و آب و گاز استفاده نمایند ما بقی این پول واریز شده به خود آنها تعلق می گیرد.

از دو سال قبل به این طرف که این موضوع بصورت جدی در ایران مطرح شده، بسیاری از مهاجرین افغانستانی به دلیل ترس از ایجاد تورم حاصل از این طرح و بخاطر فرار از هزینه های سنگین زندگی، جمهوری اسلامی ایران را ترک کردند و چون امیدی به بهبود زندگی در کشورشان نداشتند، عازم کشورهای اروپایی شدند.

می توان گفت از سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید و همزمان با آن حکومت داود خان توسط کمونیست ها سرنگون شد و شوروی به کشورمان تجاوز نمود، در حدود بیش از دو میلیون نفر به کشور همسایه ایران مهاجرت نمودند.

در مدت این سی سال فراز و فرود بسیاری در این موضوع در سطح بین المللی و منطقه‌ای به وجود آمد که گاهی موضوع انسانی و اسلامی مهاجران تبدیل به یک موضوع سیاسی و اجتماعی گردید. بسیاری از مهاجرین افغانی در ایران به خاطر دارند که دهه اول مهاجرت خیلی سخت نبود و شاید دهه دوم سخت ترین روزهای این مهاجرت اجباری محسوب می شد. زمانی که اداره اتباع طرح اجباری اخراج مهاجرین را اجرایی می نمود و روزها کارگران افغانی از خیابانها بدون اینکه حتی به خانواده هایشان اطلاع داده شود،بازداشت شده و به اردوگاه ها منتقل می شدند و شبها کامیونهای اداره اتباع به زور اسباب و اثاثیه این مهاجرین را بار زده و به مرز افغانستان حمل می نمودند.

خاطرات آن روزها بسیار تلخ بود ولی باید گفت که اکنون قریب به ده سال است دیگر این طرح انجام نشده و بازگشت به کشور داوطلبانه صورت می گیرد. ولی به جای آن مسئولان ایرانی با اجرایی کردن طرح هدفمند کردن یارانه، تقلیل مهاجرین خارجی و اتباع بیگانه در کشورشان را پیش بینی نمودند.

زیرا با اجرای هدفمندسازی یارانه‌ها و آزادسازی قیمت‌ها روند مهاجرت به کشور معکوس می‌شود چون هزینه‌های زندگی و معیشت برای اتباع خارجی بالا می‌رود و در مقابل ایرانیان از یارانه هدفمند استفاده می‌کنند. از این پس با حذف سوپسید دولتی قیمت کالاهای عمومی افزایش می یابد که با پرداخت کمک‌های نقدی به شهروندان ایرانی بخشی از آن جبران خواهد شد اما وضعیت اتباع خارجی و به‌خصوص مهاجرین افغانی دارای مدرک اقامتی دچار مشکلات عدیده خواهد شد.

براساس آمار وزارت خارجه ایران هم اکنون یک میلیون مهاجرین دارای مدرک اقامتی در ایران وجود دارد. اگر هر خانوار را ۵ نفر در نظر بگیریم میشود ۲۰۰ هزار خانوار. دولت ایران به حساب هر خانوار ۵ نفره ایرانی مبلغ حدودا چهارصد هزار تومان برای دو ماه یارانه واریز نموده است. در حالیکه براساس آمار تقریبی در آمد نسبی هر خانواده افغانی در ایران بصورت متوسط بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان است.

به زبان ساده تر سرپرست هر خانواده باید هر ماه بیش از نیمی از درآمد خود را هزینه آب و برق و گاز پرداخت نماید که این سبب افزایش فاصله طبقاتی فراوان بین ایرانیان و مهاجران میگردد تازه این در حالی است که این مهاجرین قانونی بجز استفاده از کالاهای عمومی یارانه‌ای از حمایت قانونی از قبیل بیمه درمانی، بیمه بیکاری، بیمه تأمین اجتماعی و از کمک و مساعدت ارگان‌های حمایتی از فقرا و افراد بی‌بضاعت از قبیل کمیته امداد، سازمان بهزیستی و سازمان‌های خیریه بین المللی برخوردار نیستند.

و این یعنی یک سونامی خاموش. بسیاری از مهاجرین و همچنین فرزندان آنان که در ایران به دنیا آمده اند با فرهنگ کشور میزبان انس گرفته اند و از فرهنگ مصرفی آنان تأثیر پذیرفته اند ولی از اکنون سطح امکانات موجود در اختیار آنها با این افزایش قیمتها بسیار کاهش می یابد و برخی از مهاجرین که اندوخته و پس‌انداز اندکی دارند در فرایند زمانی نه چندان طولانی از دست خواهند داد.

همین نگرانی از بی توجهی همگان نسبت به یک میلیون مهاجر قانونی در ایران بود، که سبب شده تا این مهاجرین با پذیرش خطرهای فراوان از راه های غیر قانونی به ترکیه و یونان و دیگر کشورها مهاجرت نمایند و مابقی که هنوز در ایران مانده اند از این روزها و استرس و اضطراب حاصل از اجرای این طرح، به عنوان سخت ترین روزهای مهاجرت یاد نمایند زیرا طبق ضرب المثل معروف؛ شبنم در لانه موریانه طوفان است.

برخی از مردم عوام ایرانی همیشه گفته اند که مهاجرین سربار مردم و موجب مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستند، لذا با اجرایی شدن این طرح سبب میشود از تعداد مهاجرین کاسته شده و بازار کار برای ایرانیان بیشتر فراهم آید. مختصرا در پاسخ به این سوال باید که گفت که وجود نیروی کار ارزان در بازار کار هر کشور یک فرصت هست نه یک تهدید، از سوی دیگر افغانها کارهای سخت و دشواری را با حقوق حداقل انجام می دهند که شاید هیچ ایرانی حاضر به انجام آن نشود.

به هر حال در آستانه آمایش شش و طرح شناسایی و ثبت نام مجدد از مهاجرین دارای مدرک اقامتی، در حالی که افغانها باید به فکر پرداخت هزینه های این طرح باشند، در سه ولایت خراسان ایران یارانه های نقدی به حساب مردم واریز شده و به زودی در بقیه ولایتهای ایران نیز اجرا می شود و مهاجرین افغانی بدون هیچ گونه امیدی منتظر سرنوشت نامعلوم خود خواهند بود.

بخش سیاسی شبکه اطلاع رسانی افغانستان

In this article

Join the Conversation

1 comment

  1. sdavood پاسخ

    نه برادر، اون پول مثلا هدفمند کردن یارانه قابل برداشت نیست. گول زنی بزرگ است.