نبی قانع زاده
۲۱ فبروری بنام روز جهانی زبان مادری نام گذاری شده است و از این روز در جوامع چند فرهنگی و از طرف یونسکو (سازمان تربیتی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد) تجلیل می گردد.
تاریخچه روز جهانی زبان مادری:
بتاریخ ۲۱ فبروری در سال ۱۹۵۲ دانشجویان بنگلادیشی که در آن زمان بنام پاکستان شرقی یاد می گردید در اعتراض به ممنوعیت تحصیل به زبان مادری شان ، دست به تظاهرات زدند خواستار به رسمیت بخشیدن زبان بنگالی به حیث زبان دوم در کنار زبان اُردو بودند. سرانجام برای اولین بار بعد از استقلال بنگلادیش از پاکستان در سازمان یونسکو در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۹۹ روز ۲۱ فیبروری (دوم حوت) به نام روز جهانی زبان مادری نامیده شد. و از سال ۲۰۰۰ به بعد این روز گرامی داشته میشود و سازمان ملل هم سال ۲۰۰۸ را سال زبان مادری اعلام کرد.
در سال ۲۰۱۹ سازمان ملل متحد شعار روز جهانی زبان مادری را روز زبانهای بومی برای توسعه و برقراری صلح و آشتی انتخاب کرده بود و از مردم جهان خواسته شده بود که ضرب المثل های موجود در زبان های مادری شانرا با موضوع صلح به این سازمان ارسال کنند. تا در جهت رفع نگرانی های موجود که زبانهای بومی را تهدید می کند گامهای برداشته شود.
چرا زبان مادری می گویند؟ زبان مادری چیست ؟
زبان مادری زبانی است که مادر در دوران حاملگی با کودک سخن می گوید و میتوان آنرا اولین صدای دانست که کودک آنر در رحم مادر درک می کند در زمان تولد اولین آواز که نوزاد می شنود صدای مادر است که با شنیدن صدای مادر کودک گریه اش آرام میگردد چون این صدا برایش آشناست و تمام عاطفه های مادرانه به کودک به زبان مادری به کودک منتقل میگردد قشنگ ترین حس ها ، محبت ها و عاشقانه ترین کلمات را کودک با زبان مادری از جانب مادر تجربه می کند و کم کم کودک از مادر ، پدر و بقیه نزدیکان با زبان آشنا می شود این در حالی است که شخصیت کودک با ارتباط برقرار کردن با نزدیکترین خویشاوندان شکل میگیرد کودکان خوشبخت از نظر روانی کودکانی هستند که از اینگونه محبتها محروم نیستند و ارتباطات عاطفی خود را از طریق زبان مادری برقرار می نمایند.
در همین راستا “سوسانه ماریانه امپراطوری” می گوید: “زبان مادری وسیلهای است که کودک با آن هویت خود را میسازد”.
و یا در رابطه به اهمیت زبان مادری “نلسون ماندلا” گفته است: “اگر با یک انسان به زبانی که آن را می فهمد سخن بگویید، سخن شما به مغزش راه خواهد یافت. اما اگر با زبان مادری اش سخن بگویید، آن سخن به قلب او نفوذ خواهد کرد.”
کشور های چند زبانه:
این کشورها به دو دسته تقسیم می شوند:
۱. یکتعداد کشورهای که تکثر قومی ، نژادی و زبانی دارند و افغانستان یک نمونه از آن می باشد و این تکثر از ویژگی های برجسته آن محسوب میشود که باعث زیبایی فرهنگ این کشور می باشد و این تنوع در زبان مادری آشکار میگردد در این کشور زبان های فارسی دری و پشتو در قانون اساسی به حیث زبان رسمی درج شده است در کنار این دو زبان زبانهای دیگری نیز وجود دارد که مردم به آن زبان ها صحبت می کنند.
دکتر مجاور احمد زیار، زبانشناس افغان میگوید: “به طور کل زبانهای رایج افغانستان ۴۷ زبان است که در چهار گروه منقسم شده است.”
هرچند که برخی محققان شمار گروههای زبانی افغانستان را بیش از این دانستهاند ولی در کل زبانهای رایج این کشور را در این چهار گروه میتوان یافت. دکتر مجاور احمد زیار همچنان میافزاید:
“از جمله یک گروه آریایی است که شامل زبانهای دری، پشتو، بلوچی و دوازده – سیزده زبان پامیری میشود. گروه دوم گروه زبان ترک و مغولی است که شامل زبانهای ازبکی، ترکمنی، قیرغیزی، قزاقی، ایغوری و غیره میشود. گروه سوم گروه هند و آریایی است که شامل زبانهای گجراتی، سندی، پنجابی و براهوی است و گروه چهارم گروه زبان سامی است که عبارت از عربی و عبری میباشد و در حال حاضر عبری در افغانستان موجود نیست چون گویشورانش از افغانستان رفتهاند.
افغانستان بنا به دلایل متعدد نتوانسته است که به گویندگان غیرزبانهای رسمی خود یعنی به بقیه زبانهای مادری فرصت دهد تا بتوانند زمینه های رشد شان فراهم شود تا رسیدن به این مرحله و فرصت پیدا کردن بقیه زبانها فاصله طولانی دیده میشود. و حتی شاید بعضی زبانها در مراحل نا بودی قرار بگیرند. چنانچه امروزه در جهان مردم به ۶۷۰۰ زبان تکلم می نمایند و نصف تعداد از این زبانها در خطر نابودی قرار دارند چنانچه در چند دهه ای اخیر بیش از دو صد زبان از بین رفته اند به باور کارشناسان تا پایان قرن ۲۱ نصف از زبانها نابود خواهند شد.
زبان وسیله و بازتاب دهنده فرهنگ مردمش است که با آن سخن می گویند و مانند یک جاندار با گویندگان خود زندگی می کند رشد و تکامل می یابد و گاهی هم می میرد و مرگ هر زبان مانند نابودی بخشی از فرهنگ بشری می باشد.
نکته قابل توجه در اینجا اینست زبانهای که در بستر یک فرهنگ ، یک کشور و یک حوزه تمدنی قرار دارند در معرض بی مهری ، تبعیض و نابودی قرار میگیرند که اینها به سیاستهای حاکمیت و ضعف گردانندگان فرهنگی آن جامعه بر میگردد. ولی کشور های چند زبانی زیادی وجود دارد که تمام مردم آن کشور مکلف است تا در محوریت یک زبان آموزش ، پرورش ، تعلیم و تربیت کودک منحصر به همان یک زبان باشد که یکی از نمونه ها کشور همسایه ما ایران است در حالیکه گویندگان میلیونی غیر از زبان فارسی وجود دارد اما هیچگاه به آن زبانهای مادری دیگر فرصت داده نشده است تا کودک به زبان مادری خود درس بخواند که البته این سیاست منطق خود را دارند حالا چقدر این منطق علمی و مطابق معیارهای سازمان ملل است ؟ جای بحث دارد!
۲. یک تعداد کشورهای اکنون وجود دارد که برای شهروندان خود حد اکثر تلاشهای را می نمایند تا شهروندانش از تمام مزیت های انسانی ، حقوقی و ……برخوردار شوند. که بخشی از اینها ، کشورهای مهاجر پذیر می باشند تعدادی از کشورهای مهاجر پذیر علاوه بر مزیت های انسانی ، حقوقی ، تحصیلی و کاری برای شهروندان مهاجر -اش آموزش زبان مادری نیز در چهارچوب سیستم تحصیلی بخش آموزش و پرورش اش گنجانیده شده است که سویدن ، فنلند و ناروی از جمله این کشورها هستند که شهروندان مهاجر اش از این مزیت ها برخوردار هستند در این سه کشور هر کودک مهاجر و غیر مهاجر حق دارند در مکاتب دولتی بطور رسمی در هفته دو ساعت زبان مادری خود را بیاموزد. که مطابق “ماده ۳۰ پیمان نامه حقوق کودک” که کودک حق دارد زبان و فرهنگ خود را یاد بگیرد.
که البته آموزش چند زبانه در دوره تحصیلات ابتدایی در سالهای اخیر مورد توجه کشور های دیموکرات قرار گرفته است. که حالا چقدر اقلیتهای زبانی از این فرصت و این حقوق بهره مند شده اند که جای بحث دارد و متاسفانه جامعه مهاجر به ویژه مهاجر افغانستانی نتوانسته بطور شایسته از این حقوق استفاده نمایند و والدین افغانستانی اهمّیت این مهم را نتوانسته اند درک کنند و تعدادی زیادی از اطفال از آموختن زبان مادری ، در اثر غفلت والدین محروم می شوند که نگارنده این سطور به حیث معلم زبان مادری در فنلند سالهاست که شاهد این تغافل هستم.
گاهی این سوال مطرح میشود که کودکانی که در محیط چند زبانه قرار میگیرند و باعث سرگردانی کودک میگردد ؟ و یا اینکه والدین شان به دو زبان گپ میزنند یعنی پدر متعلق به یک زبان و مادر متعلق به زبان دیگر میباشد ؟
تحقیقات نشان میدهد که مغز کودک این توانایی را دارد که همزمان چند زبان را یاد بگیرد و یاد گیری زبان دوم و سوم تحت تاثیر زبان اول یا همان زبان مادری میباشد.
قابل دقت است که تحکیم و ترویج زبان مادری برای حفظ هویت و استحکام شخصیت کودک ، نو جوان و جوان نقش ارزنده ایی را بازی خواهد کرد.
کم توجهی ارباب امور در جامعه افغانستان نسبت به زبان مادری:
در اواخر سال ۲۰۱۴ طی سفریکه به افغانستان داشتم ملاقاتی که با یکی از شخیصت های طراز اول دولتی و از چهره ای های فرهنگی نیز است ، داشتم خارج از حوزه سیاست و……این دغدغه را برایش مطرح کردم متاسفانه از کنار این قضیه بی خیال و بی توجه گذشت برایش یادآور شدم اگر شما برای تقویت زبان مادری کودک مهاجر در کشورهای غربی طرح داشته باشید که کودک همزمان با تحصیل اکادمیک با زبان و فرهنگ خودش رشد کند شما در آینده ده ها ، صدها و…..متخصص را به کشور جلب کرده اید این جلب و جذب متخصص بستگی به وسیله ارتباطی یعنی زبانی ، فرهنگی ، عاطفی است که کودک در ابتدای زندگی تحصیلی خود با آن آشنا گردد بقیه کشور ها که در کشور های مهاجر پذیر شهروندان شان زندگی می کنند در این راستا برنامه دارند مثلا کشور رومانیا برای دانش آموزان رومانی تبار هر ساله محموله ها و بسته های کتاب اموزشی زبان مادری را بطور مجانی ارسال می کند.
من به این باور هستم که ادارات مربوطه افغانستان طرحی و برنامه ای در این راستا که ندارند حتا در مخیله شان خطور نکرده است.
و در سال ۲۰۱۸ با جمعی از عزیزان بخاطر مشکلات مهاجرین طی سفریکه در سویدن و ملاقات با سفیر وقت افغانستان داشتیم علاوه برای بحثهای دیگریکه مطرح شد ضرورت و جدی گرفته شدن زبان مادری را یاد آور شدم این سفیر که آدم فرهنگی است قضیه برایش قابل درک بود و کوشش کرد که به نحوی فرار کند و بگوید ده ها مشکل دیگر وجود دارد که ما در این وادی نمی توانیم وارد شویم.
محافل فرهنگی و انجمنهای ما هم متاسفانه در این رابطه حرفی برای گفتن ندارند و کانون افغانستانی های فنلند بیش از یک دهه است که برنامه ها و کلاسهای زبان مادری را برای اطفال عزیز برگزار می کند و جوانان داو طلب هفته یک روز برای تدریس زبان مادری وقت می گذارند اَما اهمّیت این قضیه و همگانی شدن اش نیاز به درک آن در جامعه دارد خانواده ها در محافل خوشی و مذهبی سهم فعال دارند اما برای رشد شخصیت و هویت کودک و اطفال شان در تقویت زبان مادری کمتر توجه می نمایند در حالیکه مذهبی های عزیز اگر بخواهند خود و اطفال شان عقیده و باورهای دینی خودرا خوب بشناسند یکی از آن وسیله زبان مادری است.
به امید آن روز های که نقش زبان مادری را در شکل گیری هویت اطفال خود در خارج از کشور محور توجه جدی قرار بدهیم!
یا هو
این مطلب با استفاده از مقاله های که در این موضوع در سایتهای افغان پیپر ، پارس امروز و ویستا نشر شده بود تحریر شده است.