نویسنده: عباس دلجو
نقل از کتاب: «تاریخ باستانی هزارهها»
هزارهها تقریبا در بیست یک ولایت افغانستان حضور چشمگیر فیزیکی داشته و از هزاران سال به این سو، در آن مناطق مسکنگزین بوده اند. به همین دلیل آقای «بارتولد» حتا در قرن نوزدهم میلادی، شمار هزارهها را بیشتر از تعداد قبایل و طوایف دیگر افغانستان دانسته و درین باره چنین نوشته است: ” هزارهها شماری بیشتر از سایر اقوام و طوایف افغانی دیگر داشتند. آنان در این زمان، جز هزارستان در اغلب شهرها و آبادیهای افغانستان پراکنده بودند و محل زندگی خود را به هزارستان محدود نکرده بودند…”
بارتلد، ویلهلم – تذکرهء جغرافیائی ایران، ص ۹۲-۹۱ ترجمه همایون صنعتی زاده، تهران، بنیاد موقوفات دکتر افشار یزدی،۱۳۷۷،
در رابطه با کمیت نفوس هزارهها پیش از قرن نوزدهم، گروه بینالمللی حقوق اقلیتها مربوط کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز در سال ۲۰۰۸ میلادی بیانیه ای تحقیقی را در این زمینه به نشرسپرد. در این بیانیه، هزارهها را یکی از بزرگترین گروهای قومی در افغانستان خوانده و چنین نوشته است: ” هزارهها یکی از بزرگترین گروپهای قومی در افغانستان میباشند که قبل از قرن نوزدهم حدودا ۶۷٪ از کل جمعیت افغانستان را تشکیل میدادند و بیش از نیم آنان در سال ۱۸۹۳ میلادی، قتلعام شدند…”
World Directory of Minorities and Indigenous Peoples – Afghanistan : Hazaras
http://www.unhcr.org/refworld/docid/49749d693d.html
خانم «ماری آن ستون» نیز در نوشته ای تحقیقی خویش تحت عنوان « Hazara of Afghanistan» به صراحت نوشته است که هزارهها قبل از قتلعام آنان توسط امیرعبدالرحمان خان، ۶۷٪ نفوس کل افغانستان را تشکیل میدادند: ” هزارهها قبل ازقرن نوزدهم میلادی بزرگترین گروه قومی افغانستان بودند و ۶۷٪ از کل جمعیت کشور را تشکیل میدادند. در سال ۱۸۹۳بیش از نیم آنان قتلعام شدند.”
Joshua Project -Hazara of Afghanistan – Text source: Mary Ann Stone –
http://www.joshuaproject.net/people-profile.php?peo3=12076
آقای « James B. Minahan » نویسنده «دایره المعارف ملل بدون دولت» در بخشی از نوشته تحقیقی اش « Ethnic Groups of North, East, and Central Asia»، نفوس هزارهها را پیش از نسلکشی آنان توسط عبدالرحمان، ۶۷٪ از کل نفوس افغانستان در قرن نوزدهم و در زمان کنونی هشت ملیون نفر ذکرکرده است: “به دلیل فقدان یک احصائیه دقیق سرشماری، نفوس هزارهها در افغانستان به طور تخمینی از پنج تا هشت ملیون نفر ذکر شده است. قبل از قرن نوزدهم نفوس هزارهها به طور تخمینی ۶۷٪ از کل نفوس افغانستان را تشکیل میداد که در آن زمان آنان قوم بزرگ افغانستان بودند… “
James B. Minahan – Ethnic Groups of North, East, and Central Asia: An Encyclopedia, Pg
۹۹
«گروپ بینالمللی دفاع از حقوق اقلیتها» نیز در نوشته ای تحت عنوان « Afghanistan Hazaras» به صراحت تذکرداده که هزارهها قبل از سلطنت امیر عبدالرحمان نزدیک به ۶۷ درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل میدادند . تا اینکه در زمان حاکمیت امیر عبدالرحمان خان بیش از نصف جمعیت هزارهها قتلعام شدند : ” آنها{هزارهها} یکی از بزرگترین گروه قومی در افغانستان بودند که نزدیک به ۶۷ درصد از کل جمعیت کشور را قبل از قرن نوزدهم تشکیل میدادند . اما در سال ۱۸۹۳م، بیش از نیمی از جمعیت آنان قتلعام شدند .”
Minority Rights Group International 2008 – World Directory of Minorities and Indigenous Peoples – Afghanistan Hazaras
https://www.refworld.org/docid/49749d693d.html
خوانندگان عزیز توجه کنید که در این مدارک ما به روشنی و صراحت درمییابیم که:
اول) هزاره ها ۶۷٪ از کل نفوس افغانستان را قبل از قرن نوزدهم (پیش از قتلعام آنان توسط امیر عبدالرحمان) تشکیل میدادند.
دوم) حتا در زمان امیر عبدالرحمان که بیش از نصف جمعیت هزارهها، قتلعام شدند باز هم نصف جمعیت هزارههای آن زمان ۳۳/۵ درصد در این کشور زندگی میکردند.
با ذکر اسناد و مدارک بالا به روشنی مشخص شده است که هزارهها پیش از قتلعام آنان توسط امیر عبدالرحمان خان، بیشتر از نصف جمعیت افغانستان را تشکیل میدادند. به همین دلیل در سرتاسر افغانستان پراگنده بوده و تا کنون به زندگی شان مشخصا به نام هزاره، ادامه میدهند. با پیگیری مدارک و اسناد معتبر تاریخی در مورد جمعیت هزاره، درمییابیم که هزارهها در قرن هژدهم و نوزدهم میلادی دارای نفوس زیادی بودند. چنانچه قاضی شوشتری نیز هزارهها را طایفه بیشمار خوانده است: “هزارهها طایفه بیشمار اند.”
{ قاضی نورالله شوشتری – مجالس المؤمنین، ج۱، ص۱۵۲ شیرمحمدخان ابراهیم زی ۱۸۳۷-۱۹۰۲}
بازهم پروفیسور بارتولد محقق روسی هزارهها را پرجمعیتترین قوم افغانستان دانسته و درین زمینه چنین گفته است: ” ایل هزاره پرجمعیتترین و مقتدرترین قوم افغانستان بوده است.”
{واسیلی بارتولد – جغرافیای تاریخی ایران، ص۱۳۳- ترجمه: حمزه سردادور چاپخانه اتحادیه-۱۳۰۸}
در کتاب «تواریخ خورشید جهان» که نویسندهی آن یک مورخ پشتون میباشد، هزارهها را قوم عظیم نوشته است: ” هزاره ساکنان هزارستان بس قوم عظیم است. تعداد خانوارشان سه و نیم لک (۳۵۰۰۰۰) خانوار خواهد بود.”
{ابراهیم زی شیرمحمد – تواریخ خورشید جهان – ص ۳۱۵ – چاپ پاکستان ۱۳۱۱ ه ق}
باید متذکرشوم که کتاب متذکره در سال ۱۳۱۱ هجری قمری چاپ شده است و طبق این سند تاریخی، نفوس هزارهها حتا در دونیم قرن قبل، سه و نیم لک خانوار میشدند. اگر میانگین نفوس هر خانوار هزاره، شش نفر تخمین زده شود، آن گاه تعداد نفوس کل هزارهها در آن زمان به دوملیون و یکصدهزار میرسید.
علامه فیض محمد کاتب در اوایل قرون بیست، شمار هزارهها را ششصد و پنجاه هزار خانه و دومیلیون و دویست و پنجاه هزار نفر ذکرکرده است و چنین نوشته است: ” این قوم که از فِرَق های مغول و تاتار اند و در افغانستان توطن و قرار دارند؛ فعلاً چه در موطن و مقام خود و چه در شهر و ولایات و بین دیگر قبایل و ایلات افغان و تاجیک و اوزبک، از جور و ستم حکومت و نهب و غارت افغانان بادیه نشین ییلاق گزین و افزون ستانی و بیرحمی اربابان و کدخدایان و سرکردگان قومی، ترک منزل و مسکن نموده، روز ذلت و مغلوبیت به همسایگی به سر میبرند، ششصد و پنجاه هزار خانه و دومیلیون و دویست و پنجاه هزار نفر و همه شیعهی امامیهی اثنا عشریه، … به جز قلیلی از هزارهی شیخ علی و هزارهی بهسود که اسماعیلیه و مرید و پیرو آقا خان محلاتی مقیم بمبئی و معروف به غالی اند .”{ملا فیض محمد کاتب – نژادنامه افغان – صص ۱۳۵ و ۱۴۰}دهها شواهد دیگر تاریخی نیز حاکی از آنست که قبل از تهاجم افغانان (پشتونها) به خراسان، هزارهها برعلاوه هزارستان در شمال و شمال شرق و جنوب غرب و غرب کشور نیز زندگی میکردند و حضور گسترده و قابل ملاحظه ای داشتند. بعدآ قبایل محتلف پشتون، تدریجآ با حمایت استعمار انگلیس و با زور، تجاوز، جنگ و حتا کشتار، هزارهها را از سرزمین اصلی و دایمی شان بیرون کرده و آن سرزمینها را از آن خودکردند. حتا درین اواخر علیرغم آن که بیشتر از نصف نفوس هزارهها توسط امیرعبدالرحمان قتلعام شده است. بازهم آقای «پیتر مارسدن» هزارهها را یکی از اقوام پرشمار افغانستان دانسته و کمیت نفوس آنان را چنین ذکرکرده است: “شمار هزارهها را بین ۲۰ تا ۲۷ درصد از کل جمعیت افغانستان تخمین زدهاند.”پیتر مارسدن، طالبان، جنگ، مذهب و نظام جدید در افغانستان، ترجمه: کاظم فیروزمند، نشر مرکز، ۱۳۷۹«ماریسا لارسون» هزارهها را سومین گروپ بزرگ قومی در افغانستان نوشته است: “هزارهها سومین قوم بزرگ کشور هستند که ۲۰٪ نفوس {افغانستان}را تشکیل داده است.”ماریسا لارسون – مردم هزاره – مجله نشنل جیوگرافیک – نسخه الکترونیکیhttp://ngm.nationalgeographic.com/geopedia/Hazara_Peopleناگفته نماند که در این سرشماریهای اخیر فقط هزارههایی را که پیرو مذهب تشیع هستند، درنظر داشته اند. در حالی که بخش عظیمی از پیکر جامعهی هزاره را هزارههای سنی مذهب و شیعههای اسماعیلی تشکیل میدهند که در شمار تاجیکها محاسبه شده اند. این یک واقعیت غیرقابل انکار است که اگر تمام هزارههای افغانستان صرف نظر از وابستگیهای مذهبی شان اعم از شیعه، سنی و اسماعیلی، شمارش شوند، به طور قطع اگر از حیث شمار از پشتونها بیشتر نباشند، هیچگاه کمتر از جمعیت آنان نیستند. زیرا تمام هزارههای افغانستان شیعه نیستند و جمعیتی پرشماری از هزارهها، از نگاه وابستگی مذهبی، سنی مذهب اند و بخشی دیگری از هزارهها، اسماعیلیه میباشند. امروز مجموع هزارهها، اعم از شیعه و سنی و اسماعیلیه در بیست و یک ولایت افغانستان، حضور پررنگ فیزیکی داشته و مشخصا به نام هزاره یاد میشوند. پس با این حساب به جرئت میتوان گفت که تنها هزارههای سراسر افغانستان اعم از شیعه و سنی و اسماعیلی، اولین گروپ بزرگ قومی را در افغانستان تشکیل میدهند.