نقل از منابع خارجی
برگردان به فارسی: عباس دلجو
اسناد و مدارک تاریخی گواهی میدهند که امیر عبدالرحمان جابر برای تعمیل اراده انگلیس و بقای تاج و تخت خودش، جوی خون از مردم افغانستان اعم از پشتون و تاجیک و هزاره و اوزبیگ و نورستانی و … جاری نموده و از سرهای بریده آنان کله منار به پاکرد. پشتونهای شینواری، نصیری، سلیمان خیل، دره حصارک، اچین، منگل، انبه خیل، ترهکی، هوتکیان و … به مدت ده سال به صورت متناوب، با لشکریان امیر عبدالرحمان جنگیدند، اما از آن جایی که آنان متعلق به قوم پشتون بودند، نه تنها زمینها و مایملک آنان به زور از آنان گرفته نشد و فرزندان آنان به بردگی و کنیزی فروخته نشدند، بل از پرداخت خراج و مالیه به دولت، نیز معاف شدند. همچنان تعدادی از تاجیکها و اوزبیگها نیز علیه حاکمیت ظالمانه امیر عبدالرحمان قیام کردند و با لشکریان او جنگیدند و عبدالرحمان آنان را نیز قتلعام کرده و از سرهای آنان کلهمنار به پاکرد، اما هیچگاه آنان را به عنوان برده و کنیز دربازارهای برده فروشی به فروش نرساند.
اما مدارک و شواهد تاریخی زیادی گواهی میدهند زمانی که نوبت به کشتار جمعی و قتلعام هزارهها رسید، اینبار عبدالرحمان خان نه تنها به صورت بسیار بیرحمانه و شنیع، بیش از نیمی از نفوس هزارهها را قتلعام کرده و زندانها را از زندانیان هزاره انباشت. در این مورد در نوشتهی تحقیقی که در سایت «Tribal Analysis Center» به نشررسیده است، عمق کینه، عداوت و دشمنی امیر عبدالرحمان علیه هزارهها را در صدور فرمان او عنوانی پشتونهایی که در جنگ علیه هزارهها بسیچ شده بودند به وضاحت میتوان مشاهدهکرد. امیر با صراحت به لشکریانش فرمان کشتار و نابودی کامل هزارهها را چنین صادرکرده است: ” شما برای کشتن و نابود کردن این قوم )هزاره(، بیشترین تلاش تان را آن چنان به خرچ دهید تا دگر هیچ یادی از آنان در داخل مرزهای افغانستان باقی نماند. حتا آنانی که به قدرت من تسلیم شوند، باید خلع سلاح شده و بر طبق آن مجازات شوند. به یاددارید در کشتن و نابودکردن هیچ یک از کسانی که شورش کرده اند، دریغ نکنید …”۱
امیر عبدالرحمان تنها به نسلکشی و قتلعام بیش از نصف جمعیت هزارهها بسنده نکرده حتا از سرهای کشته شدهگان هزاره، کلهمنار درست کرده و اسرای هزاره را اعم از زنان، مردان و حتا اطفال، نه تنها به عنوان برده و کنیز به لشکریانش به عنوان پاداش شرکت در جنگ هدیه داد، بل، دهها هزار از آنان را در بازارهای بردهفروشی به عنوان برده و کنیز به فروش رساند. در این زمینه در نوشتهی تحقیقی تحت عنوان « The Fate of Hazaras in Afghanistan» چنین میخوانیم: ” امیر عبدالرحمان بسیاری از گروه های مستقل و نیمه مستقل را در طول این زمان تحت انقیاد خویش درآورد. اما مبارزه علیه هزارهها به دلیل وابستگی آنان به مذهب اقلیت شیعه، واقعا شدید بود. آنها را با زور از سرزمین مادری شان به بیرون راندند، به عنوان برده به فروش رساندند، تعداد زیادی از آنان را قتلعام کردند. …” (۲)
در مورد فروش اسیران هزاره اعم از زن و مرد و کودک به عنوان برده و کنیز، در بخشی از نوشته تحقیقی « SETTING ORUZGAN’S VIOLENT STAGE THE HAZARA WARS »، چنین میخوانیم: ” همان طور که قبلا توسط امیر وعده داده شده بود، هر کس که در این جنگ شرکت کرده بودند اجازهداشتند تا هزارهها را به بردگی گرفته و زمینهای آنان را به عنوان غنیمت جنگی تصاحب کنند. در حکومت وی )امیر عبدالرحمان( به طور موثر با تحمیل مالیات بر یک دهم از فروش بردگان هزاره و مالیات پنج یک بر زمینهای غصب شده آنان، تجارت فروش برده رو به رشد نهاد. از جولای ۱۸۹۲م تا جون ۱۸۹۴م تعداد ۹۰۰۰ هزاره اعم از زن و مرد )تنها( در بازار کابل به عنوان برده و کنیز به فروش رسیدند. حکومت تنها از فروش بردههای هزاره در قندهار بیشتر از هفتادهزار روپیه مالیات اخذکرد …” (۳)
در رابطه با فروش اسیران هزاره، در در روزنانه «دایلی پاپلیک ایجر» چاپ کلکته– CALCUTTA,19 Oct 1983 Daily public ledger – درباره فروش اسیران هزاره به عنوان برده و کنیز توسط امیرعیدالرحمان خان چنین میخوانیم: “ اسیران جنگی به عنوان برده فروخته شدند. کلکته ۱۹ اکتبر: چنین آمده که امیر افغانستان، دههزار تن را که توسط سربازانش در جریان قیام طوایف هزاره دستگیر شده بودند، به عنوان برده به فروش رساند. ” (۴) همچنان این خبر در ماه اکتبر سال ۱۸۹۳ در رسانه The Mercury (Hobart, Tas. : 1860-1954) نیز منتشر شده است: ” فروش عمده انسانهای زندانی: امیر افغانستان (عبدالرحمان) ده هزار زندانی هزاره را به عنوان برده فروخت تا هزینه های جنگ را پرداخت کند. ” (۵)در اینجا در گزارشی از یادداشتهای روزانه بریتانیا « HAZARAS In the View of British Diaries» در باره اسرای هزاره شیخ علی که به بردگی کشیده شده اند، چنین میخوانیم: ” مطابق با سفارشات دریافتشده از حضرت امیر )عبدالرحمان(، تعداد ۱۳۰۰ اسیران هزاره شیخ علی از کابل به قندهار فرستاده شد تا به عنوان برده در میان قبایل بارکزی و نورزی توزیع شوند. منظور امیر این بود که ۱۳۰۰ اسیری که متشکل از ۳۵۰ خانواده )هزاره( بود، به این قرار توزیع شوند: ۲۰۰ فامیلی در بین قبیله بارکزی و برای پوپلزی، الکوزی و نورزی هریک ۵۰ فامیلی. مطابق این دستورالعمل در قندهار، مردان به عنوان برده و زنان به عنوان کنیز به یک افغان داده میشود…..
اما توزیعی که در قندهار انجام شده است، مطابق با این دستورالعملها نیست. به عنوان مثال: در قندهار، یک مرد )هزاره( به عنوان برده به یک افغان داده میشود، در حالی که همسر و فرزندانش به شخص دوم و سوم داده میشوند. مردم فکر میکنند که عملکرد امیر در این زمینه مبتنی بر انگیزههای سیاسی است، یعنی با توجه به این که لشکرکشی در اورزگان در حال انجام است، مردم قندهار را با پاداش دادن بردگان )هزاره(، )وامیدارند( تا در صورت نیاز با اختیار خود داوطلب جنگ علیه هزارهها شوند.” (۶)
داکتر «جان آلفرد گری» که به عنوان جراح امیر عبدالرحمان خان حکمران افغانستان از سال (۱۸۴۴-۱۹۰۱م)، خدمت کرده است، خاطراتش را در کتابی تحت عنوانی « At the court of the Amir » به نشر رسانده و در بخشی از این کتاب، چشمدیدش را از مظلومیت جامعهی هزاره آن زمان چنین شرح داده است : ” … به هر حال چندی قبل در کابل یک طفل کوچک هزاره به قیمت نیم کرون و مادر بیچاره اش در بدل ۱۵ شیلینگ و یک پسربچهی شش ساله در بدل پنج شیلینگ فروخته شدند. این زن با فرزندانش متعلق به خانواده هزارههایی بودند که بدبختانه مردان شان به جرم شورش همه کشته شده و زنان و اطفال شان به عنوان برده و کنیز در بازار در معرض فروش گذاشته شده بودند. پسر بچهی شش ساله را من معاینه کردم مصاب به مرض مننژیت و آماس پردههای مغزی بود و بدون معالجه در فردای آن روز مرد و مبلغ پنج شیلینگ به مالک ضرر رسید …” (۷)
باز هم داکتر «جان آلفرد گری» جراح امیر عبدالرحمان خان حکمران افغانستان، در بخشی از خاطراتش در کتابی تحت عنوانی « At the court of the Amir »، چشمدیدش را از مظلومیت جامعهی هزاره آن زمان چنین شرح داده است : “اخیرا در کابل، دیدن گروهی از زنان اسیر هزاره با چهرههای بدون حجاب و لباس های آبی تیره رنگ پاره پاره و کثیف که توسط تعدادی کمی از نگهبانان مسلح همراهی میشوند، بسیار معمول شده است . با پیشرفت جنگ، تعداد )اسیران هزاره( زیادشده و امیر )عبدالرحمان( اکثرا آنان را به عنوان هدیه به آن عده از افسران و عمال با وفایش میدهد که یک یا جند تن از این اسیران را به حرم او جهت خدمت فرستاده باشد .” (۸)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
۱-
SETTING ORUZGAN’S VIOLENT STAGE THE HAZARA WARS
Tribal Analysis Center, 6610-M Mooretown Road, Box 159. Williamsburg, VA, 23188
Setting Oruzgan’s Violent Stage The Hazara Wars – Tribal Analysis
۲-
Melissa Chiovenda –PhD candidate in anthropology at the University of Connecticut-
Aug 2015 – The Fate of Hazaras in Afghanistan
۳-
SETTING ORUZGAN’S VIOLENT STAGE THE HAZARA WARS
Tribal Analysis Center, 6610-M Mooretown Road, Box 159. Williamsburg, VA, 23188
Setting Oruzgan’s Violent Stage The Hazara Wars – Tribal Analysis
۴-
Prisoners of War Sold as Slaves
CALCUTTA, Oct, 19- It is stated that the Ameer of Afghanistan, has sold as slaves 10.000 persons who were captured by his forces during the recent rebellion of Hazara tribes
۵-
WHOLESALE SALE OF HUMAN CAPTIVES
The Ameer of Afghanistan has sold ten thousand Hazara captives as slaves to pay the expenses of war
۶-
WHOLESALE SALE OF HUMAN CAPTIVES
The Ameer of Afghanistan has sold ten thousand Hazara captives as slaves to pay the expenses of war.
۷-
WHOLESALE SALE OF HUMAN CAPTIVES
The Ameer of Afghanistan has sold ten thousand Hazara captives as slaves to pay the expenses of war.
۸-
John Alfred Gray – At the court of the Amir – A Narrative – PP 212 – 213 – London 1901