نویسنده:- محمد عوض نبی زاده
اقای دونالد ترامپ به دنبال جایگزین کردن سیاست جدید برای پایان دادن بحران افغانستان است که طرح صلح این کشور در افغانستان پیشبرد اهداف با کمترین هزینه و نیروی انسانی است . از نظر آمریکاییها گزینه سیاسی بدون پذیرفتن شکست باواگذار کردن هزینههای جنگ به کشورهای عربی، آمریکا میتواند به نفوذ خود در افغانستان ادامه دهد.از سوی دیگر امریکا میخواهد نفوذ چین، روسیه و ایران در افغانستان راکاهش دهدواز طریق دخالت کشورهای عربستان، پاکستان و امارات متحده عربی به دنبال تحقق این هدف است.
افغانستان چهل سال در جنگ دست و پا میزند وصلح در افغانستان به یک نیاز ملی تبدیل شده، ولی مردم افغانستان نمیخواهد حکومت سیاه طالبان را به نام صلح تجربه وقانون اساسی کنونی، حقوق بشر، آزادیهای مدنی، آزادی احزاب ورسانهها، گسترش آموزش و پرورش ، حقوق زنان، انتخابات وغیره را قربانی کننداما هدف طالبان تشکیل نظامی اسلامی با قرائت افراطی از اسلام بوده و در این نظام استبداد حاکم خواهد شد. در طرح صلح آمریکا ، کشورهای همسایه و قدرتهای منطقه مانند روسیه، ایران، هند و چین نادیده گرفته شده که تأثیر این کشورها در افغانستان به مراتب از ممالک پاکستان، عربستان و امارات قویتر است. بنابراین طرح صلح آمریکا برای افغانستان با مشکلات زیادی روبهرو بوده و وروند فعلی به مقصد نخواهد رسید. نخستین گام باید در ایجاد تفاهم جهانی و منطقهیی در رابطه با صلح صورت ګیرد که تمام بازیگران منطقهیی و جهانی در یک راستا عمل نمایند . امروز هر کشوردرحالِ گفتوگو با گروه طالبان است که هرکدام منافعِ خود رادراین گفتوگوها جستجو میکنندو آنچه به آن توجهی نمیشود، منافع مردم افغانستان است که عملاً درآتش جنگ میسوزندو از مردمِ آن قربانی میگیرد .اما حالا اقای ترامپ پس از هجده سال مبارزهی بیثمر با خروج نیرو ها از افغانستان قصد پایان دادن به “جنگ شکست خورده” را دارد.
امریکا پس ازهژده سال حضور ویرانگردرافغانستان ، با ارمغان هایِ نا میمونی چون ۱۴۸ هزارکشته اعم از نظامی وغیرنظامی ، میلیون ها معتاد مواد مخدر ، بیکار و آواره ی افغان ، گسترش بی سابقه ی کشت و قاچاق مواد مخدر، ترویج فساد ، ؛ خودرا در آن باتلاق گیرمانده ،میبیند. چون، مجموع هزینه جنگ افغانستان میتواند از مرز دوهزار میلیارد دلار هم عبور کندو اگر کمکهای امریکا به کابل قطع شود، به احتمال زیاد شاهد فروپاشی دولت کابل خواهیم بود وافکار عمومی آمریکانیز دیگر طاقت تشییع تابوتهای سربازان خود را ندارد که در ایالتهای مختلف تشییع کنند . کشورهایی چین، پاکستان، هند و ایران همگی پروژههایی در حوزههای انرژی و معدن را در داخل و اطراف افغانستان با رقابتی جدی پیگیری میکنند، اما آمریکا آینده تجاری چندانی در این کشور ندارد و لی سالانه ۴۵ میلیارد دلار در آنجا هزینه میکند. در عین حال مذاکرات پیدا و پنهان ممالک ذیدخل دربحران افغانستان که طی روزهای اخیر با ګروه طالبان شدت بیشتریافته ، که تمام کشورهای ذیدخل درمسایل افغانستان ، میخواهند از میدان رقابت ، سود بیشتر به چنگ آورند . ګرچه ، هیچ کدام از این کشورها از تصمیم ایالات متحده به ترک افغانستان خشنود نیستند، زیراتمایل به مستقر کردن نیرو برای پر کردن جای خالی نیروهای آمریکایی را ندارند. اسلام آباد ترجیح می دهد توافقی هوشمندانه از طریق مذاکره را با سهمی قابل توجه برای طرف های مطلوبش در کابل، شاهد باشد. به نظر میرسد که تلاش هابراى صلح و جنگ در سرزمین ما توسط خارجى ها در راس امریکا صورت میگیرد و سرنوشت این سرزمین از جانب خارجی ها تعیین میشود.
اګرچه ازوابستگی مالی و سیاسی دسته های مختلف طالبان به کشور های پاکستان ، چین ، عربستان سعودی، امارات ، روسیه ،قطر ، ایران و حتی ترکیه به عنوان کشور های تاثیر گذار در پروسه صلح افغانستان یاد میشود که رهبری مرکزی طالبان ، در شهر کویته پاکستان بنام ” شورای کویته که ملا هیبتالله آخوندزاده ، رهبر فعلی آن میباشدولی بدنه ی جداګانه ی رهبری طالبان، شامل شورای پیشاور، شورای میران شاه، شورای شمال و شورای مشهدوهم چنین شورای ملا محمد رسول هستند. شورای مشهد” گروه طالبان از اوایل سال ۲۰۱۴ میلادی درشهر مشهد ایران حضور داشته و ازسال ۲۰۱۸ میلادی جنگجویان طالبان در ایران آموزشهایی جنګی می بینند. اګرنیروهای امریکایی در نبود یک توافق جامع سیاسی و پایان جنگ خارج شوند، روایت شکست قدرتهای خارجی در افغانستان بیشتر طرفدار پیدا میکند و جهادیستهای منطقه تلاش خواهند کرد تا پای کشورهای منطقه را به میدان افغانستان بکشانند. در چنین وضعیتی کشورهای منطقه وقدرتهای بزرگ، ناگزیرند تابرای یک راهحل سیاسی معقول در افغانستان تلاش کنند.حالا آمریکا ناچار به بستن پرونده حضورش در افغانستان با کسب توافق صلح با یکی از دهها گروه متخاصم است زیرا به جز ازطالبان بیش از ۲۹ گروه تروریستی دیگر در افغانستان فعال هستند.ګرچه طالبان مدعی است که بر همه گروه های دیگر تسلط دارد و قادر به مدیریت همه آنهاست اما باید منتظر ماند. صلح افغانستان مانند جنگ در این کشور یک معادله ی چند مجهوله است و تا زمانیکه تمام سهامداران جنگ در افغانستان به یک نقطه مشترک در مورد افغانستان نرسند، صلح در این کشور برقرار نمیشود.زیراافغانستان به میدان تسویه حساب قدرتهای بزرگ و کشورهای قدرتمند منطقه و فرا منطقه تبدیل شده که حاضر نیستند از رقابت دست بردارند.
واشنگتن در پس پرده مذاکره با طالبان سعی داردتا گروه طالبان را قانع کند که با استفاده از امکانات مالی و تسلیحاتی واشنگتن علیه کشورها و قدرتهای همسایه افغانستان وارد عمل شود وضمنا آمریکایی ها باور دارند که اگر گروههای جهادی را بتواند به صلح راضی کنند بدنه ناراضی این گروهها به سوی دیگر گروههای جهادی کوچ خواهند کرد و ناخواسته این گروهها با فروپاشی روبه رو خواهند شد. آمریکا میخواهد که بازیگران جنگ را تغییر دهد که طالبان ادامه سیاست خارجی آمریکا و پاکستان عامل اجرای آن در منطقه است ، از همینرو صلح با این گروه یک مبحث آمریکایی است که خود آنان شروع کردند و خودشان باید ختم کنند.بدین لحاظ اهداف وچالشهای صلح آمریکا در افغانستان بغرنج است وکاخ سفیدبه دنبال تغییر بازی سیاسی کشورهای منطقه و جهان به نفع خود است ولی دولت کابل در هیچ جای داستان صلح و جنگ آمریکا قرار ندارد و فقط نقش یک پاسبان را برای منافع واشنگتن بازی میکند. چنانچه منابع آگاه ، میگویند که در نشست چندروزۀ در شهر دوحه روی تامین صلح در افغانستان ، نمایندهگان هشت نفری طالبان ویازده نفری ایالات متحده در بارۀ اعلام آتشبس، رهایی زندانیان طالبان، بیرون کشیدن اعضای این گروه از فهرستهای سیاه گفت وگونمودند وقسما بدون صدور اعلامیه به توافق رسیده است. اماکابل هم با ادامه مذاکرات پنهانی امریکا با طالبان، شاهد بازی با استقلال سیاسی خود است که باید کابل و واشنگتن ازهمه اولتر روند صلح را از دوراهی انتخاب میان اشغال و استقلال رهایی بخشد.زیرا امریکایی ها از سوی دولت کابل ، تحت فشار اند تا هرچه سریع تر گفتگوهای مستقیم طالبان با نمایندگان حکومت، مبنی بر «تسهیل» این روند را مشخص سازند.اما از سوی دیګر طالبان نه حاضر به پذیرش حضور نیروهای خارجی اند و نه دولت کابل را به رسمیت می شناسند.
از انجاییکه کامیابی روسیه در برابر هراسافگنی در سوریه و ناکامی امریکا در مبارزه با هراسافگنی در افغانستان را با پرسش جدی روبرو کرده است. چین ،نیز، میخواهد با توسل به راهبرد اقتصادی و علمی،خاموشانه به عنوان رقیب راهبردی از امریکا در افغانستان جلو برود. افزایش تنش بیسابقه میان ایران و عربستان و بیم ایران از نفوذ عربستان در منطقه، این کشور برای کاهش نفوذ راهبردی عربستان- در افغانستان آمادهگی میگیرد وهندوستان با آنکه متحد امریکا در افغانستان است؛ اما هدفش خصومتورزی با پاکستان، است. استمرار رابطهی خصمانه میان افغانستان و پاکستان چالشزا است که امریکا، بدون راضی کردن کشورهای منطقه نمیتواند راهبردیش را در افغانستان عملی کند زیرا منازعه افغانستان نزدیک به دو دهه نهتنها برای مردم و حکومت افغانستان، بلکه برای شرکای ائتلافی این کشور نیز بسیار پرهزینه بوده است. ایالات متحده، تنها کشوری نیست که به صلح و ثبات در افغانستان علاقهمند میباشد قدرتهای منطقهای مانند روسیه، چین، هند و ایران، نیزدر مورد وضعیت فعلی افغانستان، به شدت نگران برایند این منازعهاند.چون یک افغانستان آرام و صلحآمیز برای ثبات در منطقه همهی بازیگران منطقهای را وارد توافقات دوجانبه و چندجانبه میکند تا در مورد مسأله افغانستان همکاری کنند.افغانستان برای همه این کشورها اهمیت زیادی دارد و در عین حال، هیچ کدام نمی خواهند در پی خروج نیروهای آمریکایی حضور بیشتری در افغانستان داشته باشند. این احتمال وجود دارد که آنها روابط خود را با مهره های غالب در افغانستان تقویت و ، مناطق نفوذی در این کشور ایجاد کنند.
نهاد تحقیقی( رند) rand’ ، یکی از نهادهای معتبر پژوهشی امریکاست که در حوزۀ سیاست گذاریها ی کاخ سفید فعالیت دارد. بربنیاد یافته های این نهادتحقیقی ، پس از پیوستن طالبان به روند صلح و ایجاد حکومت انتقالی هژده ماههٔ دارای رییس، چند معاون و اعضا، روی چگونگی خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز تصیمم گرفته میشود؛.در این سند، به آوردن تغییرات در نظام ریاست جمهوری، از جمله کاهش قدرت رییسجمهور و افزایش تعادل قدرت در مقایسه با نظام کنونی، نیز پرداخته میشود و از نیاز به ایجاد یک شورای عالی علما با نقش ارزیابی سازگاری قانون با اصل های دین اسلام یاد میگردد که مشوره دهی به حکومت را داشته باشد. ګرچه قبلا اقای روباکرسناتور امریکایی و شما ر دیگری از پژوهشگران آمریکایی ویک تن از ژورنالیستان برجسته ی کاخ سفید واقای فیشر وزیر خارجهی سابق آلمان نیز برضرورت ایجاد دولت فدرال و فدرالی شدن افغانستان تأکید داشته است . آوردن تغییرات در قانون اساسی، در دورۀ حکومت انتقالی و ایجاد یک گروه نظارتی بی طرف، برای بررسی چگونگی عملی شدن جزییات توافقات صلح، از مهم ترین بندهای این سند است که در آن بر نقش سازمان ملل متحد در این زمینه، تأکید شده است.در بخش پایانی این سند، جاهایی برای امضای سران کشورهای افغانستان، پاکستان و چند کشور دیگر منطقه وگزینه هایی برای امضای جناح های دخیل در داخل افغانستان تا آنان تأیید کنند که حکومت افغانستان میتواند از آنان نمایندگی کند. البته ادامۀ کمکهای غیرنظامی امریکا و کشورهای دیگر به افغانستان هم، بخشهای دیگری از این سند را میسازند .
– بیست وهفتم – جنوری – سال ۲۰۱۹- میلادی