بسم ربّ الشّهداء و الصدیقین
در آستانه دوم اسد و دومین سالگرد شهادت نزدیک به یکصد تن از جوانان عدالتخواه در میدان دهمزنگ قرار داریم. جوانان آگاه و دردمندی که به مصاف تبعیض و بی عدالتی رفتند و برای تحقق عدالت ،برادری و برابری جان شان را فدا کردند.
اینجانب دومین سالگرد شهادت این جوانان پاکباخته را به مردم شریف افغانستان و خانواده معظم شهدا تسلیت گفته و از خداوند برای آن شهدای عزیز علو درجات مسئلت می نمایم.
به موازات استبداد و انسداد سیاسی در تاریخ افغانستان همواره حرکت های عدالتخواهانه به صورت انفرادی یا گروهی، تشکیلاتی و یا مردمی نیز وجود داشته است. ترور انقلابی نادر توسط عبدالخالق، بدین معنا بود که روح عدالتخواهی مردم افغانستان حتی در دوره خفقان و استبداد سیاسی نیز به کلی محو نگردید وشماری از مورخان تیزبین این اقدام را به «شلیک گلوله بر فرق استبداد» تعبیر کردند. تاریخ، نقش پیش کسوتان جنبش مشروطیت، ابراهیم خان گاوسوار، شهید بلخی، شهید مزاری و سایر مبارزان راه آزادی و عدالت را از یاد نخواهد برد.
با ورود افغانستان به دوره جدید، هرچند مردم افغانستان به دستاوردهای ارزشمندی دست یافتند و به صورت نسبی حضور اقوام و نحله های مختلف فکری در قاعده حکومت تمثیل یافت اما سنت سیاسی دیرپا مبتنی بر تبعیض و نابرابری همچنان پا برجا ماند و به صورت طبیعی زمینه را برای بروز و ظهور جنبش های عدالتخواهانه فراهم ساخت.
به این ترتیب موجی از نفرت و سرخوردگی را در جامعه ما که قرن ها از استبداد و تبعیض رنج برده است به وجود آورد و شنیده نشدن صدای مردم منجر به فاجعه دردناک دوم اسد ۱۳۹۵ گردید. فاجعه دوم اسد نشان داد که هرچند روبنای سیاسی افغانستان با قانون اساسی جدید، حکومت و نهادهای دموکراتیک تغییر کرده اما زیربنای فرهنگ سیاسی افغانستان همچنان بر انحصار قدرت ، خشونت ساختاری و استبداد سیاسی استوار است.
درس حادثه دردناک دوم اسد ۱۳۹۵ برای ما این است که وجود شاخصه های تبعیض و تعصب در فرهنگ سیاسی یک کشور چقدر می تواند خطرناک باشد. تاریخ تحولات سیاسی معاصر افغانستان نشان داده است که تعصب و تبعیض جز آنکه افغانستان را از رسیدن به کاروان تمدن بشری باز دارد، ارمغان دیگری نداشته است. وضعیت اسفبار امروز کشور ما محصول استبداد و انسداد سیاسی می باشد که آورده ی آن انقطاب های قومی ، گسست هویتی و مداخله خارجی است. افغانستان امروز به دلیل فرهنگ سیاسی متصلب در بحران های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و اجتماعی گرفتار است و تنها راه رهایی از این وضعیت دشوار و اسفناک تلاش برای ایجاد روحیه برادری و برابری در کشور خواهد بود.
در اخیر بار دیگر ضمن اظهار همدردی و غم شریکی با خانواده های محترم شهدای فاجعه دوم اسد ۱۳۹۵ به روح بلند شهدا اتحاف دعا نموده و از خداوند متعال برای شهدای عزیز علوّ درجات و برای افغانستان چشم انداز روشن، ترقی و تعالی آرزو دارم.
والسلام علی جمیع عبادالله الصالحین
عبداللطیف نظری
رییس هیات موسسان دانشگاه غرجستان
صاحب امتیاز روزنامه اصلاحات
وموسس اندیشکده علمی، پژوهشی طلوع