… و باغ گل سرخ
حرمت نهادن به شهدای جنبش روشنایی و تجلیل از مقام آنها جز با پذیرش مطالبه عدالتخواهانه آنان و تأکید بر تحقق آن مطالبه ممکن نیست.
این موضوع اولین بحثی بود که در آغاز مذاکره با حکومت داشتیم. تلاش ارگ و اصحاب آن بر این بود تا طی یک مراسم دولتی در ارگ از شهدای جنبش روشنایی تجلیل شود؛ آن هم پیش از تشکیل کمیسیون و بحث بر سر مطالبه جنبش. جانب حکومت و خصوصا تیم شورای امنیت بر این موضوع اصراری عجیب می ورزید. هیأت مذاکره کننده جنبش روشنایی اصل طرح تجلیل رسمی از یاران شهید خود را پذیرفت؛ اما زمان آن را موکول کردیم به پس از تکمیل کار کمیسیون بررسی کننده مطالبه جنبش روشنایی.
برای ما واضح بود که تجلیل واقعی و حرمت نهادن به شهدایی که آگاهانه برای تحقق عدالت، برابری و رواداری در سرزمین شان جان داده اند، با تزویر و دو رویی ممکن نیست. حکومت نخست باید نشان دهد که به آنچه می گوید وفادار است و نتایج بررسی های کمیسیون را تطبیق می کند؛ پس از آن است که می توان فارغ از «عوامفریبی» به سراغ تجلیل از شهدا رفت.
پس از چهار ماه تلاش و پیگیری مذاکرات میان جنبش روشنایی و حکومت٬ حدس ما درست بود؛ ارگ و حواریون اش در پی حرمت گذاشتن به شهیدان، تأمین منافع عمومی و تحقق مطالبات عدالتخواهانه مردم نبودند. ارگ می خواست سیاست تبعیض و تعصب خود در برابر انسان هزاره را در پس مراسم تجلیل از شهدای جنبش روشنایی بپوشاند و حواریون ارگ نیز می خواستند بابت همراهی شرمگینانه شان با تبعیض و تعصب قومی، پاسخی به وجدان های ملتهب شان داشته باشند. با این حساب تکریم و تجلیل از شهیدان برای جبهه تبعیض و تزویر فقط یک وسیله بود. نپذیرفتیم و اطمینان داریم که جامعه ما نیز این تزویر را برنمی تابد.
همچنان بر این باوریم که حرمت نهادن به مقام شامخ شهدای همیشه جاوید جنبش روشنایی از رهگذر پذیرش مطالبه آنان و تأکید بر تحقق آن ممکن است. برای پاسداشت از حریم این شهدا و جلوگیری از پامال شدن خون شان، می توان همکاری با حکومت را منوط به تحقق مطالبه آنان کرد. این انتظار نامعقول و ناممکنی نیست. به صلاح ملک و مردم و به خیر سیاسیون ماست.