نویسنده: ملکه قاسمی
کمیسیون مستقل حقوق بشر با درخواست منع قرار دادن آزمایش اجباری نسایی و پرده بکارت دختران و زنان از دولت، مهمترین حمایت اش را از حقوق بشر به نمایش گذاشت. این موضوع، موضعی آزار دهنده هزاران زن و دختر سرزمین ما برای داشتن یک حق بشری شان بوده، اما در سنت های خرافاتی دختران در خفقان و جبر و اکراه به دور از حق آزادی شان بسر برده اند. صحبت از پرده بکارت در بین جامعه حتا بین زنان و دختران یک تابو تلقی میشود، و قربانی های این مسأله بخاطریکه از آسیب ها و تبصره های ارعاب آور و سیاه بختی سنت جامعه به دور باشند همیشه سکوت را اختیار نموده و جبراً به این جنایت تن داده اند.
پرده بکارت در بسیاری از جوامع سنتی و محافظه کار مخصوصاً افغانستان، یکی از موضوعات بسیار حساس است. سلامت و عدم سلامت پرده بکارت برای دخترانی که قانوناً ازدواج نکرده باشد، مساوی به آبرو و حیثیت او، خانواده و حتا قوم و قبیله آن دختر و به مثابه پاکی و ناپاکی او محسوب می شود. درصورتی که تثبت شود که یک دختر قبل از ازدواج بکارتش از بین رفته است، ناپاک تلقی شده و آبرو و حیثیت او از بین میرود، حتا در اغلب مواردی هست که مورد مجازات خانواده و قوم قبیله قرار میگیرد. چنانکه در بعضی موارد این دختران به قتل میرسند و از دست دادن بکارت بنا به هر دلیلی علت ختم حیات شان میشوند. تفریق اجباری شوهر از زن پس از شب عروسی در صورت عدم مشاهده خون پس از اولین مقاربت جنسی یک امر شایع است.
بکارت، انواع مختلف دارد. برخی از انواع آن حتا در حالت مقاربت جنسی هم آسیب نمی بینند و در آزمایش نیز قابل تشخیص نیستند. و حالتی هم هستند که از بدو تولد بدون این غشاء میباشد. بنابر درک این موضوع نادرست است بگوییم که عمل جنسی همیشه تغییرات در پرده بکارت را به دنبال دارد، ویا علت پاک بودن یک دختر حتمی بودن پرده بکارت و یا آن خونی در این جامعه رسم پاکی را دارد باشد. همچنان بعضی از فعالیت ها و حوادثی که مانند افتادن روی کدام شی، ورزش های ژمناستیک، بایسکل سواری و یا وسیله دیگری علت از بین رفتن این غشا شود، و یا جبر و اکراه در مواردی هستند که پاکی دختر را زیر سوال میبرد، و در بعضی حالت خود آزمایش نسایی، داخل کردن وسایل طبی، و یا یک جسمی خارجی دیگر نیز سبب ایجاد تغییرات و یا پاره شدن این غشا میگردد. که این واقعیت ها اهمیت درستی طب عدلی و یا آزمایش پزشکی را زیر سوال میبرد. به این ترتیب اصولا نمیتوان با اتکا به سالم بودن یا نبودن پرده بکارت وجود پاکی و ناپاکی، تقوا و پاک دامنی یا سابقه رابطه جنسی یک دختر قضاوت کرد.
غالباً در فرهنگ ها باور براین است که داشتن بکارت بیانگر پاکدامنی و تقوای زن مجرد است؛ باور قاطع از مردم بر این است که از بین رفتن بکارت باعث خونریزی میشود درحالی که گاهی چنین نیست. در این فرهنگ ها فوراً پس از محفل عروسی از شوهر تقاضا میشودکه دست مال خون آلود را به خانواده دهند که مطمین شوند با دختری ازدواج کرده، پاک و کامل بوده است. این موضوع سبب خشونت های جدی علیه دختران تازه عروس میشود. مورد لد و کوب شدید قرار می گیرند، دوباره در خانه پدرش بر گردانده می شوند، و حتا خواهر دیگر را به عنوان عوض میخواهند، یا درخواست تمام مصارف عروسی به عنوان جبران خساره مطالبه می کنند، گاهی هم باعث نزاع میان خانواده ها میشود، و یا هم قربانی را به قتل میرساند. لد و کوب کردن به عنوان قصد گرفتن پرده بکارت و توهین کردن در طول زندگی میان مردان شایعترین حالت برای آزار یک زن بوده است. در این فرهنگ خرافاتی زندگی و حیات یک زن به پرده بکارت و ایام جواب گویی او وابسته است، از ایام کودکی تا شب زفاف استرس و هراس از امتحان سخت سنت گرایی هست که برای او هزاران هزار محدودیت ها از فعالیت های اجتماعی، سپورتی، و آزادی های انسانی را میگیرد، و گاهی هم ناخود آگاه و یا تحث شرایط جبر و اکراه اگر از دست دهند باید تمام عمر سیاه بختی را قبول نمایند و یا هم از ازدواج سر باز زنند و تنها زندگی کردن را ترجیح دهند تا اینکه پاسخی قناعت بخش برای پاکی شان نسبت به موضوع را داشته باشد؛ چون تمام دلایل در مقابل فرهنگ و رسوم عاجز اند، فرهنگ قسمی هست که وجود آن و حالت خون بودن حتمی تلقی میگردد و هیچ استثنای مورد پذیریش نمیباشد. و یا اگر هم تن به ازدواج دهند یعنی اینکه آغاز سیاه بختی زندگی را مهر و امضا نموده اند. سوال دختران در این است که چرا جنس مخالف بکارت ندارند، ویا چرا جویای آزمایش پاک بودن و نبودن آنها نمیشوند؟ اگر موضوع صداقت و اعتماد در میان باشد، پس به شوهر آینده چگونه اعتماد خواهیم نمود؟ پس اگر فکر و عقلی این را قبول کرده میتواند که اعتماد، صداقت و پاک بودن یک دختر در داشتن بکارت آن حتمی هست، این را نیز باید تایید کند که شیوه عملی آزمایشی را برای یک پسر نیز باید تعیین نمود و در آن صورت به جنس مخالفت نیز اعتمادی موجود نیست. و یا اگر عقلی تنها داشتن بکارت را برای آوردن خوشبختی به زندگی فکر می نمایند و تحت آزمایش قرار میدهند؛ این را هم قبول نمایند که شیوه های باز سازی و مصنوعی سازی پرده بکارت نیز موجود هست، اگر قرار است فقط به چالش کشیدن یک زندگی باشد، این فریب نیز نوعی از خوش چانسی آوردن و ایجاد اعتماد کاذب که عقل ناسالم به خود منحیث قناعت قبول می کند محسوب میگردد. پس آغاز زندگی را به اساس صداقت و اعتماد ایجاد کرد نه بر اساس به چالش کشیدن هم و تعیین خطوط سرخ برای خوش بختی و بد بختی یک انسان در داشتن یک غشای احتمالی که ممکن در فرد مورد علاقه افراد متفاوت از فکر یک مرد باشد و یا هیچ موجود نباشد، باید کسی که ازدواج میکند به شخصیت دختر مورد نظرش توجه کند و براساس اعتماد متقابل ازدواج کند. به عبارتی، این اعتماد باید در ذهن مرد شکل بگیرد نه در بحث باکره بودن.
بنابراین به اساس یافته های کمیسیون مستقل حقوق بشر، اکثریت قربانیان بکارت بصورت جبری مورد آزمایش قرار میگیرند و اندکی هم ظاهراً با رضایت ولی رضایت با ارعاب و اکراه این عمل بالای شان صورت گرفته است. و این را میدانیم که جبر، اکراه و عدم رضایت شخص باعث پیامد های ناگوار در یک شخص، یک خانواده و در یک جامعه میشود، آزمایش اجباری به دلیل اینکه ماهیت تهاجمی دارد، و اندام جنسی فرد بدون رضایت او مشاهده و لمس میگردد، تاثیرات منفی شدید برجسم و روان شخص می گذارد. چی بسا ممکن هست که تاثیرات چنین آزمایشها مانند سایر اشکال خشونت های جنسی به زودی التیام نیابد؛ بلکه برای مدت های طولانی ادامه یابد. تاثیرات منفی روانی مانند افسردگی، اضطراب و نشانه های اختلالات روانی ناشی از استرس پس از چنین ازمایش ها، به شمول تکرار خاطرات ناراحت کننده در ذهن، کابوس های شبانه، ناراحتی عاطفی و واکنش های فزیکی، تغییرات منفی در خلق و خوی، رفتار پرخاشگرانه و احساس گناه شدید، و شرم و احساس ناامیدی از جمله اثرات آزمایش اجباری بکارت و همچنان تحت فشار قرار دادن یک فرد بخاطر پرده بکارت محسوب میشود. علاوه براین قربانی این موضوع اعتماد به نفس شان به شدت صدمه میبیند و انزوا و گوشه نشینی را برایش ترجیح میدهد. چون شخصیت ، آبرو و حیثیت شان مورد حمله قرار میگیرد و دیگر نمیتواند روابط اجتماعی شانرا با سایر مردم بطور معمول ادامه دهند و آزادانه گشت و گذار نمایند. و گاهی منجر به نقض حق ازدواج میگردد و چانس آنها در از دواج کاهش یافته و افراد علاقه مندی ازدواج با او را نخواهد داشت. ملاک تشخیص نجابت یک زن به مثابه بکارت حقارت آمیز ترین حسی است که به یک دختر و یک زن رخ خواهد داد .
و یکی از اولین اثرات و پیامد های حقوقی آزمایش اجباری نقص حقوق بشری یک دختر و نقص عدالت است. به همین اساس کمیته تبعیض علیه زنان سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۵ از کشور ترکیه خواست که قوانین که در مورد آزمایش پرده بکارت مجاز دانسته بود را هرچه زودتر متوقف نماید. همچنان سازمان صحی جهان، گزارشگر سازمان ملل متحد در مورد شکنجه و گزارشگر ویژه سازمان ملل درمورد خشونت علیه زنان، همه آزمایش های پرده بکارت را ازجمله خشونت جنسی علیه زنان تلقی کرد.
با این حال در شرایط فعلی وضعیت کمی بهتر از قبل بنظر میرسد، به ندرت کسانی هستند که مسله صداقت و اعتماد را در زیر بنای زندگی شان اصل قرار داده و بکارت و امثال آن دلیل خوشبختی زندگی زن و شوهری شان به حساب نمی آیند، زمینه های رشد فکری و تشخیص ازادی های فردی سبب شده که اندک کسان واقعیت های عینی طبیعت را در نظر گرفته و زندگی را با اصول اخلاقی درونی ایجاد نمایند. که این حالت امیدوارکننده بنظر میرسد. البته چنین موارد نادر و در فیصدی اندکی ملموس است.
بنابر عوامل و پیامد های فوق آزمایش اجباری پرده بکارت برخلاف موازین حقوق بشر و روحیه قانون اساسی وسایر قوانین نافذه کشور است. آزمایش طب عدلی بدون رضایت اولین بار در کنوانسیون بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ممنوع گردید و از جمله رفتار های غیر انسانی قرار گرفت. در ماده هفتم این کنوانسیون چنین آمده «هیچ کسی را نمیتوانم مورد ازار و شکنجه و یا مجازات های ظالمانه یا خلاف انسانی قرار داد، مخصوصا قرار دادن یک شخص تحت آزمایش طبی یا عملی بدون رضایت آزادانه او ممنوع است». افغانستان نیز به این کنوانسیون ملحق شده ودر سال ۱۹۶۶ تصویب نموده است. علاوه بر اینکه آزمایش پرده بکارت از جمله نقص آزادی و کرامت انسانی است، میتوان گفت که چنین عمل برخلاف احکام قانون اساسی افغانستان نیز است. قانون اساسی صراحت دارد «که آزادی حق طبیعی هر انسان است، این حق جز آزادی دیگران و مصالح عامه که توسط قانون تنظیم میگردد، حدودی ندارد. آزادی و کرامت انسان از تعرض مصون است، دولت به حمایت از کرامت و آزادی انسان مکلف میباشد.» و از نظر قانون منع خشونت علیه زنان نیز یکی از اشکال خشونت و تحقیر شمرده میشود. زیرا ماده ۳ این قانون میگوید «ارتکاب اعمال و حرکات که موجب اهانت، کوچک ساختن شخصیت زن گردد جرم پنداشته میشود.» بدیهی است که هرکس اختیار بدنش را دارد و شخص دیگر نباید دخل و تصرف داشته باشد. این آزمایش نقص حریم شخصی افراد است و به مثابه تجاوز جنسی بر یک دختر است و هیچ مرجع و شخصی نباید حق تعرض بر حریم شخصی افراد را داشته باشد.
از آنجایی که هیچ شیوه و میکانیزم خاص، و هیچ مرجع معین دارای مقررات خاص در مورد آزمایش طب عدلی، در قوانین و مقررات موجود در کشور نداریم، بخاطر احترام و کرامت انسانی و ارزش حیاتی اشخاص و همچنان بخاطر کنترول از نقض کنوانسیون های بین المللی که افغانستان عضویت آنان را دارند و همچنان بخاطر حاکمیت قوانین، مادر قوانین (قانون اساسی) و قوانین عادی کشور، جرم انگاری موضوع یک امر ضروری و جدی محسوس است، و از حامیان حقوق بشر نیز تقاضا میشود که نسبت به این موضوع سکوت نکرده و حامی طرح وخواست کمیسیون مستقل حقوق بشر از دولت افغانستان که یک خواست منطقی و حامی حق بشری زنان که نصف بیشتر از پیکره جامعه را تشکیل میدهد شوند، تا به نتیجه نشاندن آن مورد حمایت بیشتر قرار گیرد.
فضل
افسوس که مردم افغانســـــــــــــــــــــــتان بسیار جاهل است ایا با نداشتن بکارت یک انسان اینقدر بی قدر میشود :»مقاله راجع به خشونت علیه زنان
ترتیب کننده انجنیر فضل الرحمن :
مقدمه : قســــــــــــــــمیکه نیک میدانید افغانستان یک کشور کوهستانی دارای آبشار های خروشان ، کوه های سر بر فلک ، چشمه های با آب های صاف ، سبزه زار های طبیعی و زیبا ، آب و هوای گوارا و یک جغرافیائی زیبا و خشن را دارا بوده در اینجاه شک نیست که مردم افغنستان و ارتباط مستقیم با جغرافیائی زیباه کشور عزیز ما افغانستان همیشه تند ، خشن ، اعصاب خراب ، کم حوصله ، زور گوی ، و احساساتی میباشد .
قابل یاد آوریست که طی چهار دهه جنگ های داخلی در کشور و استفاده از انواع و اقسام سلاح ها که افغانستان را جایگاه آزمایشگاه موشک ها و سلاح های خارجی به یک لابراتوار مبدل ساخته مستقیماٌ بر روح و روان این سر زمین تاثیر گذاشته که امروز عملاٌ نتایج آنرا میبینیم که به امراض گوناگون از روانی شروع الی معتاد به مواد مخدر مواجه هستند .
نکته اصلی :- اگر ما و شما بشـــــــــــــکل علمی در نظر بیگیریم از ۱۰۰ فیصد جوانان مجرد طبقه ذکور و مظلوم این کشور طی سال ۱۳۹۴ الی ۱۳۹۵ ۴۰ فیصد آن راهی دیار هجرت شدند که حدود ۳۰ فیصد آن به کشور های اروپائی رسیدند و ۱۰ فیصد ان در آبها و در جریان را جان های خود را از دست دادند .
از ۶۰% باقی مانده در حدود ۳۰ فیصد ، ۱۰% در اردو ،۱۰% در پولیس ،۱۰ % در امنیت هر روز در مقابل دشمن و به انواع مستقیم جان های عزیز خود را از دست میدهند .
از ۳۰ % باقی مانده بیشتر از ۲۰% جوانان مجرد ما معتاد به مواد مخدر میباشند و فقط ۱۰% اهل و صالح در بسته افغانستان داریم که یا در دکانداری ، یا معتلم ، یا محصل یا موتروان ، و یا بیچاره خانه نشین و بیکار میباشد.
پس سوال پیدا میشود که طبقه اناث که اصل مقاله ما عنوان دارد چی میشوند :-؟ و چرا زنها و دختران قربانی اینهمه رنج ها هستند ؟
اگر علمی بسنجیم : همانطور که در بالا ذکر گردید جوانان ذکور ما بخاطر ازدواج ، یک زنده گی مرفع جانهای عزیز خود را از دست میدهند اما طبقه اناث ما نظر به احصائیه سال ۱۳۹۵ دو برابر طبقه ذکور میباشد آیا سر نوشت اینها بدون اینکه کدام ضعیات داشته باشد به استثنای ۲۰% که آن هم در اثر انفجار دیگ بخار بوقوع بپیوندد .
اما میدانیم این طبقه ۱۰۰% جوان اناث همه و همه قربانی رسم و رواج های نا پسندیده ، عروسی های گزاف در هوتل های گوناگون و مجلل که باعث از بین رفتن هر دو خانواده ، مانند تغجمعی ، شب خینه ، شب شش ، پای وازی ، شیرنی خوری ، و غیره و غیره میباشند . با وجود اینکه افغانستان یک کشور مصرفی بوده و اقتصاد آن متکی به کمک های بین المللی میباشد و اساس و بنیاد خانواده را در هر کشوری اقتصاد آن تضمین میکند .
پس حقوق زنان را کی ها پامال میکنند ؟ جواب :- همین زن ها و خانم ها این همه رسم و رواج ها را پیدا کرده اند و زمانیکه مرد از پوره نکردن این ها باز میماند متهم به نقض خشونت علیه زن میباشد . پس گناه مایان چی است ؟
در کشــــــــــــــــوریکه از ۱۰۰% مردم آن یا به عباره دیگر از چهار حصه مردم این کشور تنها یک حصه آن با سواد و تحصیل کرده بوده و مابقی بیسواد میباشند پس پروسه منع خشونت علیه زنان با این همه رسم و رواجهای نا پسندیده و غیر اسلامی در این چنین کشور امکان پذیر است ؟
پیشنهادات بمنظور منع خشونت علیه زنان :
۱. باز نگری و تعدیلات در بعضی موارد قانون منع خشونت علیه زنان و قانون جزا دولت جمهوری اسلامی افغانستان .
مثلاٌ : موضوع ازاله بکارت از نگاه علم طب هیچ نوع اساس و بنیاد علمی و طبی ندارد و همچمان دختران هستند که فاقد پرده بکارت از بدو تولد میباشند و خداوند هیچ انسان را پوره بدنیا نمیارد آیا دختریکه پرده بکارت نداشته باشد مجرم است ؟ و یا اینکه در اثر فعالیت های فزیکی پرده بکارت خویش را بدون اینکه بفهمد از دست میدهد چون پرده بکارت ۸ نوع است و یک غشاء بسیار نازک و لطیف میباشد بناٌ موارد ذکر شده باید اصلاح شود .
۲. طبق همه قوانین کشور های اسلامی در مورد تجاوز جنسی در قانون متجاوز چنین آمده : متجاوز یا متضرر جنسی باید در ظرف ۲۴ ساعت الی ۷۲ ساعت باید در مراجع مربوطه عدلی و قضائی ، پولیس و امنیت خبر بدهد در غیر آن هیچ نوع شکایت بعد از مدت تعین شده مدار اعتبار نبوده و به رضایت انجام یافته جرم پنداشته نشود .
۳. رسم و رواج های نا پسندیده مانند عروسی های گزاف ، شیرنی خوری ، ملور بلند ، تغجمعی ، پای وازی ، و دها مورد خلاف احکام دین اسلام باید بشدت کاهش یابد . اساس ازدواج درک ، تحصیل ، احساس ، انسانیت و تعهد باشد . نه پول و دارائی .
۴. جلو گیری از ازدواج اجباری (زمانیکه دختر و پسر بشمول مرد زن دار و بیوه ) در خصوص ازدواج طرفین به موافقه برسد باید هیچ نوع ممانعت از طرف فامیل دختر وبچه و مرد نباشد در قانون باید سریع شود .
۵. تجاوز دو نوع است الف : به زور . ب : به رضایت زمانیکه به رضایت بوده باشد باید بدون هیچ نوع قید و شرط نکاح صورت بیگیرد . و هیچ جناح حق مداخله در مورد را نداشته باشد .
۶. خارنوال های محترم باید این حقیقت را درک کند که هر نوع تجاوز جنسی به هیچ وجه به زور انجام نمیابد در چنین موارد نقش دو طرف بلخصوص زن ها و دختر ها میباشد .
۷. باید یک مرکز ثبت و ازدواج در چوکات دولت ایجاد شود که بر اساس آن دختران و زنان همچنان پسران و مردان هویت و مشخصات خویش را ثبت نمایند تا از طریق آن سهولت در ازدواج و شکستن رسم و رواج های فعلی و از سوی دیگر به همسر آینده خویش دست بیافن.
۸. ای کاشکی یک قانون منع خشونت علیه مردان هم به تصویب میرسید خو نمیرسد.
هشت ماده فوق الذکر را از تمام مراجع محترم ذیصلاح امید منحیث یک فرد جوان این جامعه در نظر گرفته شود و در قوانین کشور نافذ گردد انشاء الله این مشکل حل میشود .
اگر از حقیقت نگذریم آیا منحیث یک شخص تحصیل کرده حقوق دان و بیطرفانه که این مقاله برای شما ارسال میگردد آیا حقوق زن در این کشور اعدا نمیشود ؟ جواب میشود بلکه به بهترین وجه . آیا مشکلات فعلی که در جامعه ما بوده ۶۰% آن از دست همین خانم ها نیستند ؟ هستند . اما باوجود این همه مشکلات فعلی جامعه ما آفرین به همین مردم ما خصوصاٌ طبقه ذکور ما که خواهشات ایشان را اعدا میکنند .
موضوع ننگ و غیرت :
• ما داد از غیرت میزنیم کدام روز از دختر خود پرسیدیم که امروز مکتب رفتی چی خواندی ؟
• آیا کدام روز از دختر خود پرسیدیم که حجاب اسلامی همین است ؟ (پطلون و جراب)
• آیا کدام روز از خانم خود پرسیدید که چرا نماز نمیخوانی.
• آیا در موسسه های که فحشاء جریان دارد پرسیدید که همرای کی رابطه داشتید ؟
• آیا تلیفون دختر خود را چک کردید ؟
• آیا اعتبار و اعتماد دختر خود را واقعاٌ دارید ؟
• آیا زن شما را احترام میکند ؟
• آیا انسانیت و شرافت و احساس متقابل در چنین شرایط که جامعه جهانی و ایالات متحده امریکاه در افغانستان است و همه امکانات ما تمویل میشود باید پسر های که ازدواج میکند از داشتن پرده بکارت در دختر خاطر جمع باشد .
• حکم اعدام باید از قانون جزا افغانستان باید برطرف باشد .
• ما در کشور زنده گی میکنیم که هیچ کس باید از کسی گله نکند و هیچ کسی با کسی دیگر بلخصوص اعقارب نزدیک آزرده نباشد و هیچ کس ملامت هم نیست .
کشور ما ، مردم ما ، چه مرد ، زن ، دختر و پسر ، پیر ، جوان ، مویشسفید ، طفل همه و همه مظلوم هستند ، بیچاره هستند ، مجبور هستند ، دربه در هستند ، اگر شما خارنوال صاحب ها این چنین قوانین ناقذ را بالای افراد این جامعه تطبیق کنید در حقیقت به حق خود و روز مبادا (آخرت) ظلم کردید.
خوب از اینکه زن مادر است ، زن مظلوم است و زن افغان همیشه مانند هر مرد هر روز مرگ تدریجی دارد به امید اینکه این احساس در دل آنها پیدا شود که مرد ها هم بیچاره هستند . بیچاره هستند . جای شک نیست که دنیا سر چپه است یکی که لیاقت یک دختر را دارد در اثر مداخلات قسمت او را به کسی میرساند که صد افسوس میکند از ظلم .
و مردیکه ارزش علم و دانش را دارد زن نصیب اش میشود که دنیاه او را الی مرگ او به ظلمت میرساند چیز ایست که حقیقت دارد
تشکر از همه شما بلخصوص فیاض صاحب عزیز