[follow_me]نویسنده: توسط نسیم ابراهیمی
جامعۀ هزاره، بیش از هر زمان دیگر در تنگنای زندگی قرار گرفته است.اکنون جای امنی برای این گروه قومی وجود ندارد. مناطق مسکونی شان،تحت محاصره شورشیان قرار دارند، از مسیر راه ها ربوده می شوند و در دستگاه حکومتی نیز جای مناسبی برای شان وجود ندارد. با اندکترین بهانه،به بیرون رانده می شوند. در حال حاضر، مردم هزاره در یک وضعیت کاملااضطراری به سر می برند. پس از گذراندن یک دوران دشوار تاریخی، مردم هزاره در نظام پسا طالبانی،در یک آرامی نسبی دست یافتند.
اما با سخت کوشی های خویش کوشیدند به یک موقعیت بهتری دست یابند. در تمامی بخش های زندگی، تلاش های خستگیناپذیر انجام دادند و برای همه افتخار آفریدند. برای اولین بار بود که در تاریخ کشور، فردی از همین گروه قومی، مردم را همه غرق در شادی نمود و همۀ مردم را بدور از همۀ تعلقات و دغدغه های دیگر در زیر پرچم کشور جمع نمود. مردم هزاره اولین گروه قومی است که با جان و دل، همیشه از نظامحمایت و دفاع کرده است. فرصت های دست یافته اگر چند اندک ولی زود گذر بود.
مردم هزاره در برابر دشمنان مضاعف قرار گرفتند. به هر نحو ممکن، کوشیدهشدکه از این مردمقربانی گرفته شود. هدف، سیاه نمایی و حکومت ستیزی نیست. این یک واقعیت تلخ است که هزاره ها طعم زهرآگین آن را هر روز می چشد. در واقع،اولین قربانی را از مردم هزاره، خود نظام گرفته است/ می گیرد. جوانان هزارهکه در صف نظام امنیتی صادقانهشبانه روز در تامین امنیت مردمکوشیدند،اما نظام، هدفمندانه به دست دشمن، از میان آن ها قربانی گرفت/ می گیرد.
جوانان هزاره، در ناامن ترین و پر خطرترین مناطق، در خط مقدمجنگ فرستاده شدند.استخدام جوانان هزاره در مناطق ناامن هدفمندانه بود.نیروهای امنیتی توان و بازوی ملت است. اما مثل همۀ مسایل، برخوردهادر برابر این نیروها، همهرنگ و بوی عمدی دارد. حتا در تقدیر از سربازانتبعیض صورت می گیرد. سربازان هزاره، با تمام افتخار آفرینی و خدماتصادقانۀ خویش نمی توانند که از حمایت و تشویق مقامات مسئول برخور دار شوند. انگار مدال افتخار و تقدیر، در تقدیر سرنوشت سرباز هزاره رقم نمی خورد.قتل هدفمند و کشتار بی رحمانۀس فاجعۀ خونبار ولسوالی جلریز و ولسوالی دایچوپان،برخورد واقعی نظام را در برابر سربازان هزاره به نمایش گذاشت.
چنین فاجعه در برابر سربازان هزاره در تاریخ افغانستان بیگانه نیست. شاهان قدیم نیز، سرباز هزاره را بخاطر تنبیه، در ناامن ترین محل،آن جا که زنده ماندن محال بود بود، فقط سرباز هزاره استخدام می شد. تبعیض در دیگر ادارات دولتی در برابر هزاره را هرگز نمی توان کتمان کرد.علاوه برتبعیض و برخوردهای تبعیض آمیز آموزگاران در مکتب و دانشگاه در برابر دانش آموزان و دانشجویان هزاره، سهمیه بندیراهیابی کانکوریان در دانشگاه ها، عریان ترین تبعیضی است که می خواستند در برابر هزاره ها اعمال کنند. اکنون در برابر این تبعیض هزینۀ هنگفتی را دانشجویان ما می پردازد. اما وضعیت رقت بار در این جا خلاصه نمی شود.
از یک سال به این سو،هزاره ها اسف بار ترین وضعیت را سپری می کنند و با شرایط ناگوار دستو پنجه نرم می کنند.هزاره ها به شکل گروهی به رگبار بسته می شوند و موجخونین هزاره کشی شکل گرفته است.اکنون هزاره ها به شکل بی سابقه ای به بی رحمانه ترین شیوه فقط بخاطر تعلق تباری خویش، ربوده می شوند و به قتل می رسند.راه های مواصلاتی منتهی به سرزمین هزاره هیچ کدام امن نیست.اکنون هیچ جای این سرزمین برای هزاره امن نمانده است.با روی کار آمدن دولت اشرف غنی وضعیت بیش از پیش برای هزاره ها وخیم شده است.در همین زمان است هزاره ها با مشخص شدن هویت شان از میان دیگر مسافران جدا ساخته می شوند و به کام مرگ فرو برده می شوند.سال گذشته،۱۷ هزاره در مسیر دایکندی، همه سر بریده شدند.
پس از آن، چهار مسافر هزاره در ولایت غور از میان دیگر مسافران جدا ساخته شدند و همگی به رگبار بسته شدند. دامنۀ قتل آشکار از این جا گسترده شد. در زمستان سال گذشته، در مسیر جاغوری ۹ سرنشین یک موتر فلانکوچ به اثر ماین گذاری جاده از سوی دشمنان،همه به کام مرگ فرو می روند. چندی از آن نمی گذردکه رویداد غم بار ۳۱ مسافر هزاره در ولایت زابل اتفاق می افتد. هنوز از این رویداد چند روزی نمی گذرد که ۱۲ نفر هزاره از یک خانوار شامل زن و کودک که به هدف اشتراک در یک مراسم فاتحه خوانی از ولسوالی قرباغ غزنی به سوی سراب این ولایت می رفتند، موتر شان انفجار داده می شود و همه را نیست می کند. فاجعه این جا تمام شدنی نیست.
سریال گروگان گیری ادامه پیدا می یابد. از مسیر قرباغ و جاغور دوباره چهار مسافر که دوتن آن ها از هنرمندان مشهور محلی بودند ربوده می شوند، ناخن های آن ها کشیده می شود اما تا هنوز از سرنوشت آن ها معلوم نیست.سکوت در برابر این ماجراها، دشمنان را جسور تر ساخت، این بار شش تن هزارۀ اهل جاغوریکهزنان و کودکان نیز در میان آن ها بودند، ربوده می شوند.مسئلۀ گروگانگیری هزاره فقط در این جا باقی نمی ماند، پای این ماجرا به غرب و شمال کشور نیز می رسد. هزاره ها در ولایت هرات نیز به خاطر تعلق تباری شانربوده شدند اما خوشبختانه به زودی رها شدند. این واقعۀ دردناک پای خود رادر ولایت بغلان نیز رساند اما در این ولایت پس از چند شبانه روز، مسافران هزاره دوباره رها می شوند.
تا هنوز سرنوشتی تعدادی از این مسافران معلوم نیست که در کجا و چگونه نگهداری می شوند. تعدادی از خانواده های ربودهشده،ماه ها است که با کودکان و زنان خویش چشم انتظار برگشت عزیزانخویش در پارک زرنگار کابل، در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری شب و روزخویش را سپری می کنند. این ماجرای غم انگیز دوباره اتفاق افتاده است.
دشمنان خون آشام چهار جوان و نوجوان هزاره را که از شهر غزنی از مسیر ولسوالی ناور به سوی جاغوری به دیدار خانواده های شان می رفتند، آن ها را از ساحۀ قیاق می ربایند و با خود می برند. اما پس از آن، بی رحمانه پیکرهای تکه تکه شدۀشان را در ساحۀ ده سفید (سپین ده) در حومۀ شهر غزنیرها می کنند. محمد علی احمدی گفته است که پولیس غزنی، جسدهای این جوانان راصبح روز سه شنبه، از حومۀ شهر غزنی پیدا کرده اند و سپس آن را به شفاخانۀ ملکی این ولایت انتقال می دهند.