فرزند هنر باش نه فرزند پـدر
فـــرزند هنر زنده کند نام پدر
او دیگر در بین ما نیست،او را دست دشمنان فرهنگ مردم ما ناجوانمردانه از ما گرفت. باد خزان با نا جوانمردی گلی دیگری از گلستان هنر و فرهنگ هزارستان را پرپر کرد. او را به جرم این که می خواست با صدای بلند و رسایش دردهای جامعه خود را فریاد بکشد محکوم به خاموشی کردند.
حالا سالهاست که دیگر صدایی از او شنیده نمی شود،دیگر استاد سرور سرخوشی و جود ندارد که با صدای زیبا و دلنشینش و با نغمه دل انگیز دمبوره و غیچکش گوش های مردم مارا نوازش دهد.
او اکنون آرام و خاموش است،دیگر نه آوازی می خواند و نه دمبوره و غیچکی می نوازد. بارها آرزو کرده ام کاش می توانستیم به گذشته برگردیم،آنگاه استاد سرور سرخوشی داشتیم که با صدای گوش نواز و دل نوازش برای ما می خواند:
چشمان مست یارم چـــــــون آهویی رمیده
سرمست و پرخماست ابرویی کج کشیده
امروز با وجود هنرمندان بزرگی چون: استاد داوود سرخوش،استاد صفدر توکلی،استاد علی دریاب،استاد یعقوب لعلی و بسا هنرمندان خوش آواز دیگر هزارستان بازهم جای استاد سرور سرخوش خالیست،چه خوب بود اگر در کنار دیگر هنرمندان مشهور هزارستان شهید استاد سرورسرخوش هم زنده می بود، تا با صدای رسایش قوم را به وحدت و یکپارچه گی دعوت می کرد و می خواند:
او بیرار بـیــا بیشینی روی د روی
یگ گبه ما موگویوم دو تو بـوگوی
بیشینی و پگ مو رازی دیل کــنی
چـــــاره یی ازی غـمی سبیل کـــنی
اگر بخواهم بازهم درباره این هنرمند محبوب و خوش صدای هزارستان بنویسم شاید مقاله بسیار طولانی شود. پس من دیگر سخنی نمی گویم و شما را به خواندن گوشه هایی از زندگی این هنرمند زیبا کلام دعوت می کنم:
شهید استاد سرور سرخوش مرد پیشگام در عرصه موسیقی مقاومت است که همزمان با ورود شوروی به افغانستان راه و روش خود را تغییر داده و با سرودن و اجرای قطعات حاوی مظامین سیاسی شور خاصی به جامعه ملتهب آن زمان بخشید. شهید سرور سرخوش برادر کلان استاد داوود سرخوش بوده و در ولایت دایکندی بدنیا آمده بود و نهایت در سال ۱۳۶۲ بدست یک ملای متعصب به قتل رسید.
شهید استاد سرورسرخوش آغاز گر موسیقی مقاومت در افغانستان، درد اجتماعی، سیاسی و تاریخی ملتش را نخستین بار با زبان وبیان موسیقی بازتاب داد. متاسفانه این بزرگ مرد سیاسی سرا فرصت دیر ماندن برای رشد موسیقی افغانستان را نداشت و قربانی جهل و کوری حاکم بر مرز وبوم کشور گردید، جای بسیار تاسف است که شهید سرور سرخوش شاید بدون کدام دلیلی، تنها به خاطر فریاد درد مردمش توسط کوران فرهنگ کش ملتش به شهادت می رسدو قربانی بی شعوری ، نافهمی و کج اندیشی یک تعداد بی خردان پست که یاد از درد مردم را گناه کبیره شمرده وخنجر به روی فرهنگیان و ناجیان واقعی ملت می کشیدند.
وجود احمقان، درد همیشۀ تاریخ هر ملت است. این موضوع زخم ژرفی بر دلی موسیقی ما بوده این ژرف زخم التیام نخواهدیافت یعنی جای سرخوش شهید در موسیقی هزارستان باوجود حضور هنر مند برومند، داود سرخوش همچنان خالی است.
شهید استاد سرور سرخوش می خواست که با نوای دمبوره خود فرهنگ مردم خود را توسعه دهد و صدای عدالت خواهی و وحدت ملی را با تارهای دمبوره به گوش جهانیان برساند اما حیف که متحجرین نتوانستند صدای نغز و نازک تارهای دمبوره او را تحمل کنند و او را به تاریخ ۲۵ سنبله سال۱۳۶۲ در شب عید قربان در خانه اش به شهادت رساندند.
http://urozgan.org
روحش شاد و یادش گرامی باد!
آزره بامیانی
sakhi
mard na mirad ba marg marg azo nam jost @ nam cho jawid shod mordanah asan kojast@ bali sarkhosh jayash khalist amma dar qalb ha mahfoz ast ao hamisha ba ma wa dar miyan mast ham chinan saday dil nawaz wa ghazal hay zibayash dar fazay watan hamisha tanin andaz ast