نویسنده: جهانگیر تورانی
۱۸سنبله سال گذشته بود؛ میخواستم از دشت برچی به طرف کارته سه بروم. نزدیک تانک تیل رسیدم که مردم از موترها پیاده می شوند. موتروان می گوید: برادرا پیاده شوید که راه بسته است. پیاده شدیم و از مردم در مورد دلیل بسته بودن سرک پرسیدیم. مردم از درگیری تعدادی از طرفداران انجنیر مسعود با مردم در پل سوخته خبر دادند. مجبور شدیم پیاده مسیر تانک تیل تا پل سوخته را بپیماییم. وقتی نزدیک های مصلی بابه مزاری رسیدم راه بند شد و اجازه نداد ما به سمت پل سوخته برویم. یکی از دوستانم زنگ زد و گفت طرفداران مسعود دو نفر را کشته و ۱۳ نفر زخمی شده است.
او گفت یکی از کشته شدگان جوان دانشجویی است که گلوله مغز اش را دریده است. نمیدانستم چرا طرفداران انجنیر مسعود روز مرگ او را با کشتن هزاره ها تجلیل می کند. به هرطوری به پل سوخته رسیدیم . پل سوخته را افشار کوچکی دیدم و برای لحظه ای به یاد افشار افتادم. یادم آمد که مسعود هزاران هزاره را در افشار قتل عام کرد و اینک پیروانش هم به همان شیوه با هزاره ها برخورد می کنند. من مسعود را می دیدم که در پل سوخته تکثیر شده بود. پل سوخته افشار کوچکی شده بود که طرفداران مسعود میخواستند آنجا هزاره بکشند. از افشار که همه میدانند و نیاز نیست من بیشتر بگویم.
بعد ها وقتی قضیه روشن شد، دیده شد که امرالله صالح در پشت این اوباشی گری قرار داشته است. هرچند صالح هیچ وقت این را نپذیرفت و طرفداران جبهه ملی ( که صالح نیز عضو این جبهه است) گفتند مارشال فهیم عقب اوباشان قرار دارد ولی شواهد کافی در باره دخالت مارشال وجود نداشت.
همه شواهد نشان میداد که امرالله صالح و روند سبز اش عقب این حادثه خونبار بوده اند. امرالله صالح در زمان مسعود، یکی از چریک های بود که صد ها راکت به سوی کارته سخی و افشار شلیک کرده است. هرچند صالح در این اواخر روابط نزدیکی با تعدادی از جوانان ساده لوح هزاره ایجاد کرده است، اما هنوز نتوانسته است از تفکر مسعود که خواهان حذف فزیکی هزاره ها از مرکز افغانستان بود، خود را رها کند. امرالله صالح زمستان امسال مقاله ای در سایت پشتوی بی بی سی نوشت و هزاره ها را نوکر ایران خواند. نوشته امرالله صالح هیچ تفاوتی محتوایی با پیام عیدی گلبدین حکمتیار نداشت. امرالله خارجی ها را تشویق به حذف هزاره ها از قدرت سیاسی کرده بود ولی گلبدین از آدرس خودش این تهدید را برای هزاره ها فرستاده است.
حادثه سال گذشته پیگیری نشد و هنوز قاتل دو جوان هزاره معلوم نیست. دولت و سیاستمداران هزاره هیچ کاری برای تعقیب عدالی قاتلان ۱۸ سنبله انجام ندادند. افکار عامه شاید حادثه سال گذشته را فراموش کرده باشد، چون حتا جوانان ما پروفایل فیسبوک شان را عکس مسعود گذاشته اند، پیام تسلیت نشر می کنند و او را که قاتل هزاران هزاره در افشار کابل است، قهرمان خطاب می کنند.
فضای مجازی منعکس کننده بخشی از افکار عامه است و نمی توان نسبت به آن بی اعتنا بود. این جوانان سیاستمدار نیستند که به خاطر ملاحظات سیاسی پیام تسلیت نشر کنند و مجبور هم نیستند تا پروفایل فیسبوک شان را عکس مسعود بگزارند؛ اما این ها حافظه تاریخی شان را از دست داده اند، اینها جنایت یکسال قبل افراد وابسته به شورای نظار را از یاد برده اند. اینها از یاد برده اند که مغز دانشجوی دایکندی را همین افراد وابسته به شورای نظار در پیش میدان شهید مزاری به سرک ریختند. از افشار سالها گذشته است ولی از ۱۸ سنبله پارسال فقط یکسال گذشته است. آیا حافظه تاریخی ما یکسال قبل را هم به یاد نمی آورد؟
میدانم این روزها بازار ائتلاف های سیاسی گرم است ولی این ائتلاف ها تا انتخابات عمر خواهند کرد. بعد از انتخابات عبدالله و امرالله صالح دست محقق را و تیم کرزی دست بقیه سیاستمداران ما را به گرمی نخواهد فشرد. امروز از تجربه سال گذشته بیاموزیم، تا عبرتی برای نسل آینده نشویم.