بیایید به جای روز قدس از شهدای میلیونی خود یاد کنیم

نویسنده: سیما سحر
در آخرین جمعۀ ماه رمضان هرسال، درد و غم،اشک‌های مادران را که روزِقدس سال ۲۰۱۰ نثارما نموده است تازه تر می‌شود. ما همه، شاهد حادثه خونین اخیر ماه رمضان مصادف با سپتامبر سال ۲۰۱۰ که در شهری کویته پاکستان اتفاق افتاد و منجر به کشته و زخمی شدن صدها تن از افراد بیگناه مردم هزاره گردید هستیم و هرگز آنرا فراموش نخواهیم کرد.

افشار، غرب کابل و بهسود فلسطین هزاره ها است
افشار، غرب کابل و بهسود فلسطین هزاره ها است

سه سال از این حادثه مرگبار می‌گذرد، نمی‌دانم خانواده‌های آن شهدای که از بین رفتند و یا آن‌های که زخمی شدند در چه وضع بسر می‌برند. چیزی که باعث رنج و آزار روحی من می‌شود این است که هنوز هم هستند کسانی که چشمشان را به مال و جان این مردم غریب جامعۀ ما دوخته‌اند و منافع شخصی خودشان را مهم دانسته، بی سر و پا دنبال همچون سیاست‌های مانند روزِقدس و حمایت از بیت المقدس و مردم فلسطین می‌گردد؛ در حالیکه ما همه میدانیم بیت المقدس که قبل به عنوان نخستین قبلۀ مسلمانان بوده و امروز تحت کنترول حکومت اسرایل می‌باشد؛ از ایالت بلوچستان «کویته»، هزاران کیلومتر فاصله داشته و در فاصله که بین این ایالت کشور پاکستان و فلسطین رقم خورده است، ملیون ها انسان مسلمانان مشمول اعراب و غیر اعراب که اکثراً هم نسل و هم زبان مردم فلسطین هستند زندگی می‌کنند و من به عنوان یکی از شاهدان عینی از مدت زمان که در امارات عربی هستم، شاهد چنین عملِ که علیه اسرایل به حمایت ملت فلسطین از مردم ما سرمیزند همانند راهپیمایی و سردادن شعارهای مرگ بر فلسطین و …، نبوده‌ام.
با بدست گرفتن بیرق و تصاویر رهبران و ملاهای ایران و ریختن به جاده‌ها جُز ایجاد هرج و مرج و برهم زدن آرامش در زندگی مردم، دیگر هیچ دردِ را هم نتوانسته‌ایم علاج کنیم؛ اما نمی‌دانم مردم ما تا بکی شکارِ مجریان «تیکه داران دین» قرار گرفته و فریب این‌های را که استفاده‌های از دین و مذهب را برای خود منابع درآمد مالی ساخته‌اند می‌خورند و نهایت جای تأسف است به خاطر مردم و سیاستِ که خانواده‌های مارا در صف ماتم نشانده؛ و در جامعه ما جوی خون را جاری ساخته و صد هاجوان را از میان همقطاران شان ناپدید ساخته و صدهایتم و بیوه را از آن‌ها بجا مانده است؛ اما کشوری ایران و فلستین یک بار احساس همدردی را هم به خود اجازه ندادند و نه عالمان دینی جامعه ما برای آن حاثه خونین پاسخ گفتند بر عکس تلاش داشته مردم را بیشر به این نوع از خود کوشی تشویق نمایند تا بازار تجارتشان را رونق بدهند پس این گونه اقدام احمقانه کاری بیش ازخود فروشی نیست و این یک دردی از دردهای بی درمان ماست که هرگز به هیچکسی نباید اجازه داد که با تیغ خنجر بیگانگان مارا گردن زَنَد و خود کیسه اشرا از بهای خون مردم پُر کرده ویا از همین خون دستانش را رنگین بسازد. در چنین وضعیت و شرایط حساس سیاسی اجتماعی که مردم هزاره در کویته گیر افتاده‌اند، دشمنانشان سعی می‌کنند که با در نظرداشت چنین شرایط و در ضمن از کوچک‌ترین سهل انگاری ما به نفع خود سؤاستفاده کرده ما را به نابودی بکشانند؛ و این یک واقعیت تلخ تاریخی ماست کا بارها تجربه نیز شده است اما برای من هنوز هم مبهم است که جنگ فلسطینی‌ها با کشور اسرایل و از بین رفتن این مردم، چی امتیازی برای «آه و ناله یتمان و بیوه زنان بی گناه مردم هزاره در کویته» دارد؟ چرا تا هنوز یک شخصی از عالمان دینی که از خود احساس و علاقه به «روزِقدس» نشان میدهند و به پیوستگی نشان می‌دهند، به روزهای افشار، غرب کابل، قتل‌های زنجیره‌ای کویته، هجوم طالبان کوچی نما بر بهسود که همه ساله در چور و چپاول قرارمیگیرد و همچنان یوم تاریخ و هویت کتمان شده هزارساله مردم خود ندارند و خود را پیوسته به آن نمی‌دانند؟ آیا آنان عضو این جامعه و مردم نیستند اگر قتل و غارت در دین وآیین خود ساخته آن‌ها حرام است پس چرا تا هنوز کشوری اسلامی ایران صدایی مظلومیت مردم هزاره و کشتار سیستماتیک چندین ساله این مردم را در کویته وجنایات که علیه همین مردم در افغانستان ادامه دارد نادیده گرفته و در وقت شنیدن آن ابأ می‌ورزد؟ چرا تا به حال هیج گونه حمایت از مردم هزاره در بدترین شرایط که لبیک یا حسین صدا می‌زنند، نکرده است؟ (درحالیکه سیاسیون ایران خود را یگانه حامی حسین می‌دانند)؟! پس ما چرا دستان کثیف کسانیکه بنام دین و مذهب نقاب… برچهره نموده از هیج گونه خیانت و بی درایتی دریغ نکرده است بوسیده و از ایشان پیروی کنیم؟
Pakistani Shiite Muslim men help injured
در پایان من به عنوان عضو این جامعه از مردم تقاضا دارم نگذراید بیش از این قربانی سیاست‌های شوم بنیاد گرایان افراطی شویم. در وضعیت بحرانی که قرار داریم اگر بدتر از وضعیت مردم فلسطین و قدس نباشد خوب‌تر نیست و پیش از اینکه به حال دیگران ترحم داشته باشیم باید هرلحظه به وضعیت کنونی وتاریخ گذشته خود نگاه کنیم وآزادی مردم کویته و بهسود را بر روزِقدس ترجیح دهیم و یک کلام باید تذکر دهم که این «روز» به ما هیچ ربطی ندارد!
بیایید اول خود را از زنجیر اسارت و جنایات ضد بشری رها سازیم علاوه بر این اکنون ما سخت نیازمندی بسیج شدن در یک مسیری که سرنوشت ساز و تعین کننده می‌باشد هستیم جهت و تعین این مسیر مسولیت هر کدام ما در جامعه می‌باشد امیدوارم که مردم هزاره از شریک شدن در این راهپیمایی که جُز استفاده سؤ سیاسی نبوده و نخواهد بود، خود داری نموده در موضع گیری‌های آینده خود متفکرانه و قاطعانه ایستادگی نمایند.

In this article

Join the Conversation