متن دادخواهی سارنوالی علیه واحدی بهشتی

صورت دعوا
حضور محترم رییس صاحب دیوان (جزا) محکمه ابتداییه حوزه چهارم و اعضای محترم جلسه قضایی، السلام علیکم!
اینجانب سارنوال مؤظف قضیه، که شهرت ام درج فورم هذا بوده و نافذ بر جمیع تصرفات شرعی و قانونی خویش می باشم، علیه متهم قضیه هذا که شهرت آن نیز درج همین فورم بوده و نافذ به تمامی تصرفات شرعی و قانونی خود بوده و می باشد ذیلا اقامه دعوا می نمایم.
اوراق قضیه قتل به اتهام اسامیان عبدالوهاب ولد محمد نسیم و غیره ذریعه صادره نمبر(۲۰۹) ۱۸-۰۲-۱۳۹۲ مدیریت عمومی تحریرات زون شمال غرض تعقیب عدلی به این سارنوالی واصلت ورزیده است.
جریان قضیه به رؤیت اوراق مرتبه (این) طور است:
31
قضیه قتل به مظنونیت قربان ولد موسی، انضمام مکتوب (۴۸۵) مؤرخ ۹-۱۱- ۱۳۹۰ مدیریت جنایی بامیان غرض تحقیق مواصلت ورزیده بود. طوری که پیرامون قضیه تحقیقات صورت گرفت، در نتیجه علیه قربان ولد موسی به جرم قتل شکیلا اتهام نامه تاریخ ۲-۱۲-۱۳۹۰ مندرج اوراق (۵۹-۶۴) دوسیه ترتیب و غرض تعقیب عدلی به محکمه گسیل گردیده که محکمه محترم بعد از بررسی های لازمه و دایر نمودن چندین جلسه علنی محاکماتی، به این نتیجه رسیدند که اجراآت سارنوالی محترم پولیس جنایی و نظریه کریمنال تخنیک همه ناقص بوده و دوسیه قابل غور و بررسی جدید می باشد، تا قاتل اصلی معلوم و هیچ بیگناهی به ناحق مجازات نگردد و دوسیه را طی قرار قضایی به منظور تحقیقات همه جانبه نظر به بروز دلایل جدید که همانا ادعای مستقیم محمد علم برادر مقتوله بالای آقای واحدی مبنی بر ارتکاب قتل وشهادت شهود مبنی بر این که اسامی قربان در حین وقوع واقعه به داخل حویلی نبوده بلکه در شورای ولایتی بوده است.
ثریا نام، خواهر مقتوله، طی اظهارات و ورقه عرض مطبوع خویش عنوانی ریاست محترم محکمه استیناف ولایت بامیان تذکر به عمل آورده که آقای واحدی مارا فریب داده، برایم گفت که از ما نزد هیأت تحقیق در ارتباط قضیه چیزی نگویید، شوهر شما را رها می سازم. زمانی که سه ماه گذشت، نزد آقای واحدی مراجعه نمودم برایم گفت بگذاز محکمه فیصله نماید. بار دیگر مراجعه نمودم گفت پول بدهید تا شوهرت را خلاص نمایم.
و نیز نگاشته: در زمان وقوع واقعه، من پهلوی نل آب بودم. مرا وهاب صدا کرد بیا! وقتی داخل حویلی شدم برایم گفت که شکیلا خود را کشته است. وقتی من به دهلیز خانه محل قتل داخل شدم، خانم شفیقه از داخل خانه محل قتل بیرون شد و مرا گفت که بیا که شکیلا خود را کشته و هر سه ما با هم داخل اطاق شدیم. آقای واحدی اسلحه را از پهلوی شکیلا گرفت. خانم آقای واحدی گفت اسلحه را دست نزنید که مرمی تیر شده است.

آقای واحدی طی اظهارات خویش بیان داشته که ” تمام ادعای مطرح شده را علیه خودش عاری از حقیقت دانسته و گفته روز جمعه من مشغول نماز خواندن بودم که ثریا گریه کنان آمده گفت بیایید که شکیلا خود را کشته است. رفتم از دهلیز، اطاق قتل را نگاه کردم و داخل نرفتم، دیدم که زنده است و وظیفه شرعی خود دانستم که در قدم نخست جان شکیلا را از مرگ نجات دهم و به همین دلیل به عبدالله دریور شورای ولایتی زنگ زدم که موتر را بیاورد. موتر را آوردند. با قربان همکاری نمودم و به موتر سوار کردم و قربان به شفاخانه انتقال داد. ودیگر خبر ندارم. این که از سوی محمد علم برادر مقتوله بالایم ادعای قتل صورت گرفته حقیقت نداشته و توطیه ی رقیبان ما هست، که قربان را فریب داده اند.
994_414845198569121_413615047_n
این در حالی است که محمد بخش پدر مقتوله در جلسه علنی محاکماتی در محضر دو صد نفر گفت که دخترم به قتل نرسیده بلکه در جریان بازی با اسلحه خودش را از بین برده است. بناأ نه واحدی و نه هیچ کس دیگر قاتل نیست. در ضمن محمد علم “ولی” ام نبوده و با موجودیت پدر حق ادعا را ندارد. وگفته که قربان را من خبر نکرده ام بلکه قربان را خانم شان از قضیه آگاه نموده و در همان روز مولوی یوسف مهمان ام بود. وقتی آن ها رفتند، مشغول نماز خواندن شدم و هیچ صدای فیری به لحاظ این که در ها بسته بوده و متوجه نماز خواندن بوده ام، نشنیده ام. وی تحریر داشته که در حین وقوع واقعه قتل، من و فامیل ام و عبدالوهاب و فامیل قربان در داخل حویلی بودیم.
وی در جواب سؤالی که: آیا خانم شما اولین کسی بوده که داخل اطاق محل واقعه گردیده؟ جواب داده: زمانی که من از اطاق بیرون شدم خانم من در آشپزخانه بوده، علاوتا به تأکید از داخل شدن به خانه محل قتل و دست زدن به اسلحه منکر بوده ولی تحریر داشته که از دهلیز نگاه کردم، اسلحه در پهلوی دختر روی زمین بوده و هیچ کس از اعضای فامیل من دست نزده اند. این در حالی است که عکسی که از سلاح گرفته شده، نشان دهنده این است که سلاح بالای ماشین خیاطی در کنج اطاق تکیه داده شده است. که بیانگر انتقال سلاح از موقعیت اولی اش می باشد. ورق۸۹ دوسیه قابل ملاحظه است.

هم چنین اسامی واحدی از تجاوز بالای شکیلا منکر و معتقد به خودکشی شکیلا می باشد و از مخشوش کردن صحنه جرمی کاملا منکر و ادعای ثریا را مبنی بر این که آقای واحدی باعث شده که ما در تحقیقات خویش حقیقت رانگوییم و آن ها را دخلی قضیه نسازیم و باعث فریب ایشان گردیده اند را رد نموده و خواهان ارائه دلایل شرعی اثبات کننده می باشد. ورق(۱۳۸-۱۵۹) دویسه قابل ملاحظه است.
شفیقه، خانم واحدی طی اظهارات ابتدایی خویش گفته “من مصروف شستن ظروف در اطاق خود بودم که از فیر مرمی و یا قتل شکیلا چیزی نشنیده ام و ثریا در دهلیز خانه ما آمد که آقای واحدی را صدا داشت که بیا، شکیلا خود را کشته است و آقای واحدی در نماز بود و همین بود که ما هر سه نفر در دهلیز خانه یی که قتل در آن صورت گرفته آمدیم. من داخل خانه نشدم و از دهلیز دیدم که شکیلا به زمین افتیده و ثریا داخل خانه شد و پهلوی شکیلا نشسته و دوسه سیلی به روی خواهر خود زد وگفت آبروی خود را هم بردی و آبروی ما را هم بردی. ولی آقای واحدی را ندیدم که کجا شدند. وقتی که بیرون شدم آقای واحدی را در پیش خانه دیدم که تلفن به دست اش بود و با اطمینان می گویم که به قربان زنگ نزده است، چرا که ثریا گفته بود که به قربان زنگ نزنند، چون من زنگ زده ام.”
ولی –شفیقه، خانم واحدی- طی اظهارات بعدی خویش بیان داشته که زمانی که داخل اطاق شدم شکیلا در کنج اطاق به پشت افتاده بود. من نزدیک نشدم تا وضعیت اش را ببینم. دیگر چیزی به نظرم نیامد. وی علاوه داشته که آقای واحدی قبل از نماز در حمام بود و از موقعیت قربان نام در حین وقوع واقعه در حویلی اظهار بی اطلاعی می کند و به گفته ثریا که شکیلا خودکشی کرده، علت اش از خود وی سؤال گردد و ما از قتل خبر نداریم.
ثریا بنت محمد بخش، خواهر مقتوله طی ورقه عرض مطبوع خویش عنوانی ریاست محکمه استیناف ولایت بامیان عارض و جریان را چنین تحریر داشته:
زمانی که خواهرم شکیلا به قتل رسید، من در خانه نبودم. عبدالوهاب نام مرا صدا زد که بیا، شکیلا خود را کشته. زمانی که داخل خانه شدم، زوجه واحدی به سر راه بنده آمد گفت: شکیلا خود را کشته. شوهرم –قربان- غرض تهیه ذغال به بازار رفته بود. آقای واحدی برایش تلفن نموده گفت بیا که شکیلا خود را کشته است. شوهرم قربان آمد و شکیلا را توسط موتر شورای ولایتی به شفاخانه برد.
beheshti
آقای واحدی برایم گفت: شما در تحقیق خود در سارنوالی از ما نام نبرید. من قربان را آزاد می کنم. بعد از سه ماه نزد آقای واحدی رفتیم، گفت بگذارید، محکمه حکم کند. در محکمه دوم خلاص اش می کنم. باز هم رفتیم، گفت یک مقدار پول برای ما بدهید تا قربان را آزاد کنیم. آقای واحدی ما را فریب داد.
به ملاحظه قرار قضایی نمبر(۳) مؤرخ۱-۳-۱۳۹۱ دیوان جزای محکمه شهری بامیان، در جلسه قضایی علنی مؤرخ ۱-۳-۱۳۹۱ که در مقر دیوان مذکور منعقد گردیده بود از اسامی عبدالوهاب پرسیده شده که شکیلای مقتول، به پولیس شدن علاقمندی داشت یا نداشت؟ آیا او با اسلحه بازی می کرد یا خیر؟
عبدالوهاب، اول گفت خبر ندارم و بعد به حالت بسیار خراب و اضطراب که نزدیک بود بیفتد – و تمام بینندگان این حالت را مشاهده نمودند، – سکوت کرد. ورق های ۱۳۱-۱۳۲ قابل ملاحظه است.

ریاست خدمات طب عدلی، نظریه خویش را در رابطه به جسد شکیلا چنین استنتاج کرده اند:
یک- مرگ متوفی جبری بوده، نظر به خصوصیات صدمات. صدمات ناریه بوده که ناحیه صدری نظر به خصوصیات آن اوصاف فوحه دخولی مرمی را دارا بوده و صدمه ناحیه ظهری میت اوصاف فوحه خروجی مرمی را دارد که سیر مرمی از قدام به خلف، از علوی به سفلی و از راست به چپ بوده و نظر به موجودیت فکتور های مخربه فیر در اطراف کانال جرحوی فیر چسبیده می باشد.
دو- غشای بکارت موصوفه تخریب سابقه می باشد.
سه- به استناد راپور لابراتوار هستولوژی سپرمتوزوئید در سلایه مهبلی دریافت شده نتوانست. هم چنان متذکر شده اند که نسبت خالی بودن مثانه از ادرار، جهت حمل و سمیات اخذ شده نتوانست.
محمد علم ولد محمد بخش برادر شکیلا مقتوله، طی عرایضی که به مقامات عالیه کشور و ریاست محترم ولسی جرگه تقدیم نموده، مستقیما علیه آقای واحدی ادعای قتل خواهر خود را نموده است و نیز ادعا نموده اند که در قضیه قتل خواهرش خانم واحدی و وهاب ذیدخل و شریک می باشند. هم چنان ادعا نموده که آقای واحدی با استفاده از قدرت و تسلطی که در ادارات دولتی دارد به جعل عریضه از جانب وارثین مقتوله، ترتیب و به مقام وزارت داخله تقدیم نموده و خواسته با اخذ امر از تعقیب و تحریک دوسیه قتل صرف نظر نمایند.
مولوی محمد یوسف عضو شورای ولایتی بامیان و اسامیان هر یک یاسین، عبدالله و قمبر که در اثنای وقوع واقعه در بازار بامیان با قربان نام یک جا بودند، چه در جلسه علنی محکمه محترم و هم در جریان تحقیق موجودیت قربان نام را حین وقوع واقعه در بازار بامیان تصدیق و تأیید نموده اند.

از لابلای اوراق مرتبه دوسیه و اظهارات اشخاص فوق الذکر به چنین نتیجه می رسیم:
به ملاحظه اوراق دوسیه، تحقیقات به عمل آمده، نظریه طبی ریاست خدمات طب عدلی، ادعای مستقیم ورثه مقتوله، اظهارات شهود در جلسه علنی محکمه، دلایل ذکر شده فوق و قراین موجود در دوسیه بیانگر آن است که مسمات شکیلا بنت محمد بخش، حوالی ساعت ۲ بعد از ظهر جمعه مؤرخ۷-۱۱-۱۳۹۰ در حویلی آقای واحدی طور مرموز عمدا به قتل رسیده و هیچ گونه دلایل و مدارک قانونی قتل عمد را به خود کشی توجیه نماید در اوراق دوسیه به نظر نمی رسد و چنین استنباط می گردد که آقای واحدی باسوء استفاده از صلاحیت و قدرت خویش بالای مسمات شکیلا، دختر باکره خیاشنه ی قربان، محافظ و مستخدم خویش که در یک حویلی زندگی می کردند، تجاوز نموده و به ملاحظه نظریه طب عدلی بکارت موصوفه را ذایل و نظر به قراین موجود در دوسیه احتمالا مسمات شکیلا از اثر تجاوز حامله شده اما متأسفانه ریاست خدمات طب عدلی نتوانسته حمل موصوفه را تثبیت نماید.
آقای واحدی به منظور کتمان حقیقت و پوشانیدن جنایت خویش به هر نحوی که بوده شکیلا را به واسطه فیر مرمی کلاشینکوف متعلقه قربان نام به قتل رسانیده و بدون این که موضوع را به ارگان های امنیتی و عدلی اطلاع بدهند، قتل را خود کشی وانمود ساخته،
صحنه ی قتل را مغشوش نموده، ثریا را با وعده فریبکارانه مجبور ساخته تا آنها را در قضیه دخیل نسازد. ضمنا به آنها وعده کرده که با تطمیع هیأت قضایی اسامی قربان نام را از محکمه استنیاف خلاص می نماید.

بناأ مسؤولیت و الزامیت اسامی محمد هادی واحدی ولد علی حسین در خصوص قتل شکیلا، منحیث فاعل اصلی هم چنان در خصوص مسمات شفیقف بنت قمبر، خانم واحدی و عبدالوهاب ولد محمد نسیم در قبال قضیه قتل شکیلا منحیث شرکای جرمی قتل ثابت و روشن بوده است.
قربان ولد محمد موسی، شوهر همشیره مقتوله نسبت عدم موجودیت دلایل الزام کافی، بری از مسؤلیت پنداشته می شوند و اسامی عبدالعزیز ولد خادم، آمر تیم بررسی محل واقعه قوماندانی امنیه ولایت بامیان که نسبت عدم تجربه، محل واقعه را درست بررسی ننموده، آثار و مدارک مادی جرم را به صورت فنی و مسلکی جمع آوری نکرده و هم نشان انگشتان افرادی که داخل حویلی بودند را اخذ نکرده و غرض مقایسه به آمریت کریمنال تخنیک ارسال نداشته، مطابق اصولنامه دسپلین عسکری، مستوجب مجازات انظباطی پنداشته می شود. و نیز نامه سرگشاده خانواده شکیلا که درج ورق۳۲۶ الی ۳۲۹ می باشد قابل ملاحظه است.
دلایل الزام:
یک- سیر مرمی با تخریبات فوق دلالت بر آن می کند که مقتوله به حالت نشسته بوده، قاتل در حال ایستاده بالای مقتوله فیر نموده باشد
دو- ادعای ثریا مبنی بر این که از طرف واحدی فریب خورده تا وی در قضیه دخیل نسازد نشان دادن قضیه قتل به خود کشی
سه- واحدی در اظهارات اش بیان کرده که صدای فیر مرمی را نشنیده. در حالی که شکیلا در هفت متری وی با کلاشینکوف به قتل رسیده
چهار- شکیلا –بعد از تیر خوردن- به مدت بیست دقیقه زنده بوده. واحدی به جای این که برای نجات وی بکوشد، تنها به زنگ زدن –به قربان- اکتفا کرده.
پنج- ثریا بیان داشته که سلاح در سمت چپ مقتوله افتاده بوده. در حالی که مطابق نظریه طب عدلی سیر مرمی از راست به چپ بوده. بناأ باید سلاح هم به سمت راست می افتید، نه سمت چپ.
شش- اظهارات ضد و نقیض شفیقه، خانم واحدی
هفت- شکیلا دختر مجرد بوده، ولی نظریه طب عدلی غشای بکارت موصوفه را تخریب سابقه می باشد و انگیزه اصلی قتل ذایل شدن بکارت موصوفه تلقی می گردد.
هشت- واحدی، صحنه جرمی را عمدا مغشوش ساخته و قتل را خواسته که خودکشی نشان بدهد و باید در اول به اسرع وقت به ارگان های امنیتی و عدلی خبر می داد که این کار را نکرده است.
نُه- اظهارات ضد و نقیض عبدالوهاب نام که در یک جا گفته شکیلا با اسلحه آشنایی داشته و به پولیس شدن علاقمند بود، در حالی که ثریا این موضوع را شدیدا رد نموده. هم چنان به ملاحظه قرار قضایی دیوان جزای محکمه بامیان، عبدالوهاب در پاسخ هیأت قضایی مبنی بر این که شکیلا به پولیس شدن علاقه داشت و با اسلحه بازی می کرد و یا چه طور؟ به حالت بسیار خراب و اضطراب آلود سکوت نموده است.
62304_588504737832349_595023090_n
ده- واحدی گفته که من قربان را خبر نکرده ام بلکه برای عبدالله، دریور شورای ولایتی زنگ زده ام. در حالی که عبدالله دریور شورای ولایتی این مطلب را رد می نماید و اظهار بی اطلاعی می کند.
یازده- ادعای مستقیم محمد علم برادر مقتوله به عنوان یک قرینه علیه واحدی، شفیقه و عبدالوهاب و تحریر واحدی مبنی بر این که ورثه از ادعای شان انصراف نموده. در حالی که محمد علم جهت انصراف قطعا به سارنوالی حاضر نشده است.
دوازده- به ملاحظه نظریه داکتر، فوحه دخولی مرمی در قسمت سر حد بین صدر و بطن و فوحه خروجی در قسمت گرده چپ بدن مقتوله بوده و چنین وانمود می شود که میل کلاشینکوف در قسمت سر حد بین صدر و بطن چسبیده و سلاح به زاویه ۴۵ درجه بالا تر گرفته شده، فیر گردیده که این گونه فیراز توان یک دختر بعید بوده و هیچ عقل سلیم وضمیر بیدار نمی پذیرد که به این شکل خودکشی صورت گرفت باشد.
سیزده- بررسی قضایای خودکشی نشان داده که معمولا کسانی خودکشی می کنند که نقاط حساس بدن، یعنی قلب و سر را مورد هدف قرار می دهند، نه قسمت سرحد بین صدر و بطن را.
باذکر جریان فوق از حضور محترم رییس صاحب جلسه قضایی و اعضای محترم جلسه شان تقاضا و طلب دارم تا اسامی محمد هادی واحدی ولد علی حسین را وفق ماده۳۹۵ وفقرات ۱، ۳ و ۵ ماده (۴۲۷) قانون جزا، با در نظر داشت ماده ۱۵۸ قانون مذکور و مسمات شفیقه بنت قمبر و عبدالوهاب ولد محمد نسیم رامطابق ماده ۳۹۵ قانون جزا و ماده ۳۹ قانون مذکور مورد مجازات قرار داده تا جزای مطالبه شده، پند به خود شان و عبرت دیگران گردیده باشد.
با احترام عبدالغفار جاوید

ملاحظه شد. تأیید است
خارنیال الحاج اکرام الدین مطمئن
ثارنوال حوزه پانزدهم

منبع: رسانه

In this article

Join the Conversation