بیا باران
ببار با نم نم ات بر روی دلها
که شاید تازگی بخشی به پیمان ها و احساس ها
بیا باران که اینجا احساس ها مردند
شفقت مهربانی
رفاقت هم زبانی ها
دیگر کامل رنگ باختند
بیا هم دست شو ای ابر
ببار ای مهربان باران
نوازش کن شقایق را
که اینجا سخت آشفته ست
ببار باران بر رویم ، نوازش کن گیسویم
و با هر قطره ی خویش ببر از من رنگ ها را
به من بخش رنگی از دریا
مرا هم جنس خود گردان
همیشه مهربان باشم
و یادی از مهربانی ها