نویسنده: مرجان عنابی
از جمله گروه های اجتماعی که همواره تاثیر بسزایی در تحولات جوامع داشته است، دانشجویان می باشند. ارتباطات فرهنگی، آشنایی با مبانی علوم انسانی و نزدیکی نسبی با برخی از تشکل ها و گروه های سیاسی در دانشگاه و امکان تماس و تعامل با فعالان سیاسی از این طریق، زمینه مناسبی را برای آنها فراهم می کند تا به روحیه ی پرسش گری و تمایلاتشان به بررسی زمینه ها و امکانات لازم برای ایجاد اصلاحات، پاسخ بگویند. این یک اصل کلی است که کم و بیش در تمام جوامع به چشم می خورد.
اگر یک نظر کلی به تاریخ بیاندازیم، هسته اولیه ای رهبری اکثر انقلاب های بزرگ دنیا را دانشجویان و جوانان پرشور به عهده داشته اند. در سال ۱۹۶۸ موجی از تظاهرات دانشجویی سراسر جهان را فرا گرفت. اعتراضات سال ۱۹۸۹ در میدان تیانان من پکن نیز از دانشگاه آغازشد. در کشور همسایه افغانستان، ایران تظاهرات سراسری دانشجویان در سال ۱۳۵۷ در تهران منجر به سقوط حکومت شاهی شد. در تاریخ سیاسی افغانستان به خصوص در زمان شکل گیری انقلاب اسلامی، دانشجویان در صف اول مبارزات مردمی قرار داشتند.و هزاران نمونه مثل این.
گذشته از نقش فردی و گروهی خود دانشجویان، هر دانشجو خود نماینده ای یک خانواده است و همینطور نقش بسیار تاثیر گزار در جامعه دارد. اگرموج از اعتراضات در صربستان را به خاطر داشته باشیم، در سال ۱۹۹۶ و ۱۹۹۷ به مدت سه ماه دانشجویان هر روز به اعتراض و تظاهرات در بلگراد پرداختند. دانشجویان از ساختمان دانشگاه و خانهء دانشجویان به عنوان دفتر استفاده کردند. رانندگان تاکسی به طور رایگان به حمل و نقل دانشجویان و سایلشان پرداختند و بنزین شان را به طور رایگان از پمپ بنزین های مخالف دولت به دست آوردند. چاپخانه ها بیشتر از نیم میلیون اعلامیه و مطالب چاپی را به طور رایگان از اختیار دانشجویان قرار دادند. دسته های آتش نشانی به طور رایگان بلند گو در اختیار دانشجویان گذاشتند و یک باشگاه موسیقی معروف وسایل ارتباطی مورد نیاز دانشجویان را به رایگان تامین کرد.
و حالا اعتصاب دانشجویان دانشکده ای علوم اجتماعی کابل وارد پنجمین روز خود می شود، این حرکت دانشجویان در رسانه های همگانی افغانستان و شبکه های اجتماعی بازتاب گسترده ای داشته است و هم حساسیت جوامع مدنی را به صورت وسیع بر انگیخته است.
بشرمل عظیم در فیس بوک خود می نویسد:
مردم به صورت گروهی از اعتصاب کنندهها باز دید میکنند.
چند لحظه قبل جمع زیادی از روحانیون و طلاب حوزههای علمیه کابل از اعتصاب کنندهها دیدن کردند و حمایت شان را از آنان اعلان کردند.
همین اکنون جمعی از نمایندههای شورای ملی در جمع اعتصاب کنندهها نشستهاند.
هزاران نفر از دانشجویان دانشگاههای کابل به صورت گروههای چند صد نفری از اعصاب کنندهها دیدن میکنند.
جمع زیادی از فرهنگیان ، نویسندهها و استادان دانشگاه نیز در محل حضور دارند و از اعتصاب کنندهها دیدن می کنند.
اما متأسفانه تا هنوز حکومت و پارلمان افغانستان کدام اقدام جدی، عملی و منطقی در این راستا نکردهاست. آمدن چندین هیأت از طرف پارلمان و وزرات تحصیلاتعالی به صورت سمبولیک و نمادین بوده است. آنان باید بدانند اگر با بی اعتنای با این مسأله بر خورد میکنند اگر عدهای شرف را به نان و نام فروختهاند و صدای اعتراض صادقترین فرزندان این سرزمین را نمی شنوند و فریادهای عدالتخواهانه و آزادی بخش آنان را لبیک نمی گویند، و در کاخهای فرعونی شان شب را خفته و سحر می کنند، آنهم در حالی که معصومترین انسانهای معصوم تاریخ به خاطر یک خواست انسانی اما نه چندان بزرگ که توان بر آورده شدنش نباشد در کنار دیوار شب تاریک و سرد را سحر می کند، اما باید بدانند «فردا کودکان دنیا نام شان را سیاه و نام آنان را سرخ خواهند نوشت». فردا مادران دنیا برای آنان ترانههای لالای خواهند سرود، و فردا آنان سوژهی برای شاعران و ایستگاهی برای تاریخ نویسان، و آلهامی برای آزادی خواهان خواهند بود و افتخار از آنان و شرم از خفتگان خواهد بود.
با توجه به تمام اینها و ده ها دلیل دیگر، بر دولت مردان افغانستان است تا این مسئله را جدی بگیرند و به خواست دانشجویان رسیدگی کنند.
۱- همانطور که قبلا اشاره کردم دانشجونقش به سزایی در جامعه دارد و از سوی فاصله ای زمانی کمی تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است. اگر دولت مردان افغانستان خواستار یک انتخابات سالم و حضور گستره ای مردم هستند باید به این امر مهم و اساسی رسیدگی کنند.
۲- اعتماد جامعه جهانی- از رئیس جمهور تا اعضای کابینه، پارلمان، مشرانو جرگه و … اسرار بر این دارند که افغانستان کشور امن و امان است و ما خود از عهده ای حفظ امنیت کشور بر میایم، نیاز است به جامعه جهانی ثابت کنند که امنیت جانی و روانی شهروندان برایشان اهمیت دارد و قادر هستند زمینه ای ابتدایی ترین حق یک انسان که تحصیل است را در محیط آرام و به دور از تبعیض و تعصب نژادی، قومی، مذهبی و سیاسی مهیا کنند.
۳- اقتدار ملی- فاصله ای زمانی کمی باقی مانده است تا ۲۰۱۴ و خروج نیروهای ناتو از افغانستان، تمام دنیا تماشاگر هستند که می خواهند بدانند آیا حکومت افغانستان توانایی آن را دارد که اعتماد شهروندان خودش را به دست بیارد.
۴- کشور مستقل- دولت مردان افغانستان باید به جهان ثابت کنند که توانایی تحلیل و بررسی اوضاع در شرایط مختلف را دارند و می توانند در زمان های اساس و سرنوشت ساز تصمیم های سازنده بگیرند و مانع به وجود آمدن و گسترش هرج و مرج در جامعه شوند.