نویسنده: وحیدی
اعتراض واعتصاب غذایی دانشجویان دانشگاه کابل و حرکت مدنی ای آنها علیه تبعیض نژادی، فساد اداری و بی سوادی تعداد زیادی ازاستادان این دانشگاه وارد چهارمین روز شد.
دانشگاه کابل که هشتاد سال از تاسیس آن می گذرد، نه تنها در سیستم فرسوده تحصیلی آن بلکه در کیفیت درسی، کادر علمی و ساختار کلی آن نیز به تغیرات و بازنگری جدی نیاز دارد
تحصیلات عالی درست و معیاری، خصوصن درشرایط فعلی مملکت مان، متضمن آینده بهتردرهمه عرصه هاست. کشورما درمرحله ای قراردارد که هیچگونه راه برگشت به عقب ندارد و تنها راه بیرون رفت ازمشکلات پیش رو و مقابله با چالش های آینده، سرمایه گذاری درست روی سیستم آموزشی درست و معیاری وتربیت کادرهای جدید دررشته های مختلف است.
درحال حاضر دردانشگاه کابل، تعداد زیادی ازاستادانی که سن و سالی ازآنها گذشته ، به دلایل مختلفی واجد شرایط استادی نمی باشند؛ اما بنا به ملحوظات قومی قبیله یی، سمتی و گروهی و مسایل سیاسی بالاجبار بالای دانشجویان تحمیل شده اند. ازجمله این که؛ این استادان در زمانی به استادی استخدام شده اند که نظام حکومتی افغانستان یک نظام جبرپیشه، مستبد و تبعیض گر بوده که سیاست تبعیض قومی دردانشگاه ها و مراکز آموزشی به صورت گسترده جریان داشته و فقط به عده ای خاصی بدون داشتن سویه علمی ، فقط بنا به روابط و تعلقات قومی کرسی استادی اختصاص داده شده است.
دیگراین که اکثراین استادان، داشته های ناچیزعلمی شان که حتی دردوران جوانی شان اندک بوده، درزمان حال با هیچگونه معیارآموزشی و تدریسی کنونی همخوانی و برابری ندارد.بنابراین، تاریخ کاربردی آنها گذشته و آنان هیچ عنوان نمی توانند پاسخگوی نیازهای دانشجویان امروزی باشند.
مسئولیت دولت و وزارت تحصیلات عالی است که هرچه زودتراین استادان را به تقاعد بفرستد و به جای آنها ازنسل جدید استاد استخدام کند.
دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی از تبعیض قومی، فساد اداری و سیستم فرسوده تحصیلی دراین دانشکده به ستوه آمده اندو با اعتراض مدنی صدای شانرا کشیده و دیگران را نیزاز وضعیت آگاه ساخته اند. این حرکت شان درواقع جرقه ای است که باید با همصدایی دیگر اقشار جامعه ازجمله روشنفکران، فعالان مدنی و گروه های مختلف صنفی کشور به آتشی تبدیل شود تا تبعیض قومی- زبانی، فساد اداری و بی مسئولیتی را از ریشه بسوزاند.
یکی از دلایلی که استادان غیرمعیاری دانشجویان را می آزارد، ضعف سویه تحصیلی استادان است. این استادان اکثراً با سوالات دانشجویان به چالش کشیده می شوند و از جوابگویی عاجزمی مانند. بناً این استادان به جای بالا بردن سویه علمی شان با کمک تحقیق ومطالعه ، تنها راه شان، گریز از زیر بار مسئولیت، کینه توزی و سرآخر عقده گشایی و محروم نمودن دانشجویان درامتحانات است.
دانشجویان معترض که از بی سوادی و کینه توزی بعضی ازاستادان به ستوه آمده اند، درضمن برای رسیدن به حقوق ابتدایی شان که همانا داشتن حق تحصیل معیاری است، خواستار برگزاری کانکورسراسری تثبیت سویه استادان ازجانب یک هیئت بی طرف متشکل ازمسئولین وزارت تحصیلات عالی، دانشمندان تثبیت شده کشور، تا با این آزمون، سویه واقعی استادان تثبیت شود و کسانی که بدون سویه علمی لازم فقط به لحاظ قومی- سمتی و گروهی بر کرسی استادی تکیه زده اند، شناسایی شده از وظیفه شان که لیاقت آنرا ندارند، سبکدوش گردیده و به جای آنان استادان واقعی با مدارک معتبرازنسل جدید استخدام گردند.
حال این برمردم افغانستان است که آیا می توانند این اعتراضات دانشجویی را به یک انقلاب اصلاحاتی نظام تحصیلات عالی درافغانستان تبدیل نمایند یا خیر، انقلابی که شاید برنسل نسل مردمان این مرز و بوم تاثیرگذارواقع شود.