مهدی مالستانی
اعتصاب دانشجویان دانشگاه کابل به روز سوم خود رسید؛ اما تا اکنون هیچ کاری انجام نشده است و مسئولین حکومت و اعضای مجلس نمایندگان جز چند تن، همچنان بی خیال هستند.
طبق گزارش ها، تا اکنون ۱۱ تن از دانشجویان بر اثر اعتصاب به شفاخانه های کابل منتقل شده اند، شماری باقی مانده با حالت زار و بیچارگی تمام در کنار دیواره سنگی خوابیده اند و با سپری کردن شب های تاریک و بدون چراغ و روزهای داغ زیر نور آفتاب، همچنان منتظر توجه مقامات هستند.
از زمان اعتصاب تا لحظه اکنون فقط چند تن از اعضای مجلس نمایندگان که همه مربوط به مردم هزاره هستند، از اعتصاب کنندگان بازدید کرده اند. آقای ابراهیمی رئیس مجلس نمایندگان نیز از دانشجویان دیدن کرده و آنها را به اصطلاح به صبر و شکیبایی و “شوله خود را بخور و پرده خود را بکن” دعوت کرده است.
مقامات حکومتی، تا اکنون کوچکترین توجهی نکرده اند. فکر کنی که جلو چشم آنها، صدها دانشجو کوچکترین ارزشی ندارد. بدتر از همه اینکه، شماری از استادان دانشگاه گرفته تا مقامات حکومتی، این حرکت دانشجویان را قومی می خوانند. در حالی که خواست برحق دانشجویان: آوردن اصلاحات و تحقق عدالت در دانشگاه کابل و مشخصاً در دانشکده علوم اجتماعی است. این دانشجویان می گویند، ما خواهان عزل رئیس این دانشکده هستیم که دانشکده را از انسانیت و دانش، تهی کرده است. به جای آن، هر کسی را می آورید از خودتان باشد اما فقط یک ذره انسان باشد. آنها می گویند ما خواستار این نیستیم و حرکت ما هم به خاطر این نیست که رئیس پشتون این دانشکده عزل شود و به جای آن یک هزاره گمارده شود.
واقعیت های پشت پرده
غلام فاروق عبدالله، رئیس دانشکده علوم اجتماعی، یکی از کره ترین چهره ها در میان استادان دانشکده علوم اجتماعی است. این رئیس، به لحاظ حزبی افغان ملتی است و گفته می شود که ایشان مستقیماً از ارگ و مقام های عالی رتبه پشتون، حمایت می گردد.
غلام فاروق عبدالله گذشته از اینکه سواد کافی ندارد و از معیارهای استاد بودن حتا تهی است، با نیرنگ های و سیاست های حقه بازانه، و با تعصب آشکار، همیشه دانشجویان را سرکوب کرده است. آقای فاروق، با سیاست های سخیف فاشیستی با زیرکی تمام در همه ی زمان خواسته است هم سیاست های قومی خود را پیش ببرد و هم از هیچ نوع افتراء و سرکوب علیه دانشجویان معترض، دریغ نکند.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی شخصی است که هرگونه حرکات اصلاح طلبانه دانشجویان و انتقاد آنها از آن همه بی عدالتی و توهین به دانشجویان در این دانشکده را برچسب “شورش” و “توطئه” می زند و با بکار بستن چنین تهمت ها، آخرین تلاشش را به خرج می دهد تا صدای دانشجویان را در گلوی شان خفه کند.
آیا انسانیت مرده است؟
در حالی که اعتصاب دانشجویان وارد سومین روز خود شده است، اما تااکنون هیچ مقامی به خواست های اصلاح طلبانه این دانشجویان توجه نکرده است. گزارش های رسیده و عکس ها و تصاویر منتشر شده از اعتصاب دانشجویان، تکان دهنده است. صفحات سایت اجتماعی فیس بوک و سایر سایت های انترنیتی، پر از تصاویر و عکس های دلخراش است که وضعیت اسفبار دانشجویان را غمگینانه روایت می کند.
بسیاری، به این عقیده هستند که دادخواهی و اصلاح طلبی این دانشجویان، هیچ کاری از پیش نمی برد. عمده ترین خواست آنها که عزل یک رئیس فاسد و بی سواد و فاشیست از دانشکده علوم اجتماعی است، نیز کاری به غایت دشوار است. چرا که این شخص مستقیماً از ارگ ریاست جمهوری حمایت می گردد و با زبان و منطق شیادانه ای که دارد، حرکت مدنی دانشجویان را طبق معمول، توطئه می خواند.
اما از سویی، دانشجویان نیز با عزم قاطعانه گفته اند تا زمانی که به خواست آنها رسیدگی نشود، آنها همچنان در اعتصاب باقی خواهند ماند. سوالی که در این میان پیش می اید، این است که آیا توقع می رود به درخواست اصلاح طلبانه آنها، توجه شده و رسیدگی صورت گیرد؟ پاسخ قطعی و مثبت، وجود ندارد. زیرا از یکسو رئیس این دانشکده از حمایت سیاسی گروه های فاشیست در دستگاه حکومت برخوردار است و از سوی دیگر، دولت خود بانی و حامی اصلی سیاست های فاشیستی است و هرگونه اصلاح و شعار عبور از لجن و عفن بی معناست. در یک کلام، انسانیت در این سرزمین در قاموس این دولت نابکار، به کلی از بین رفته است، نه وجدان وجود دارد و نه عدالت، نه قانون وجود دارد و نه منطق. تنها یک چیز زیاد است: بی عدالتی، تبعیض و تعصب، فاشیزم و قبیله گرایی. اما این آغاز مبارزه است. سرانجام به زودترین وقت بت ها شکسته خواهد شد، عدالت خودش را بازخواهد یافت و انسانیتی که زیر یوغ این دولت فاشیست و نابکار و این سیاست مداران قبیله گرا لگدمال شده است، دوباره سر از خاک برخواهد داشت به سراغ مردم خواهدآمد.