مصاحبه کننده: ایدا اصغری
قسمت دوم
ماه گذشته، وقتی تازه سازمان جهانی زنان هزاره درحال شکل گرفتن بود،خانم های زیادی ازکشورهای مختلف درجلسات انترنتی گردهم می آمدیم و من این فرصت را غنیمت شمرده و قسمت اول مصاحبه با زنان فعال هزاره را ترتیب دادم که نشر شد وحالا توجه شما را به قسمت دوم این مصاحبه جلب می کنم. می دانم زنان زیادی استند که درکشورهای مختلف فعالیت دارند و امیدوارم روزی زمینه ی فراهم شود تا پای صحبت یکایک آنها بنشینم و با هم قصه فعالیت ها و تلاش های شان را برای داشتن یک جامعه سالم بشنویم و بخوانیم.
مصاحبه را ازخانم مریم ورسی شروع می کنم.
1- خانم مریم ورسی!می توانیدمختصری درمورد فعالیت های خود ودیگردختران هزاره دردانمارک برای خوانندگان بگوید؟
– با تشکرازشما. من درحال حاضردانشجوی رشته جامعه شناسی هستم و پس ازتابستان امسال کمی تغییر رشته داده و قصد ادامه تحصیل دررشته حقوق وامنیت بین المللی را دارم. درکناردرس کارهم می کنم وزندگی من با یک شهروند دانمارکی تقاوت چندانی ندارد.
افغانستانی ها درکل جزء مهاجران جدید دانمارک محسوب می شوند وعمرسکونت آنها دردانمارک از پانزده سال بالاتر نمی باشد. با توجه به این مسئله می توان زنان ودختران هزاره مقیم دردانمارک را به دودسته تقسیم کرد. دسته اول آنهایی که مشغول تحصیل وکار نیمه وقت هستند ودسته دوم کسانی که بعد ازدوره های کوتاه کارآموزی در رشته های مختلف، مشغول کارمی شوند. زمینه تحصیل دردانمارک عالی هست وازاین روجمعیت بالایی از دختران هزاره دردانمارک دررشته های عالی مشغول درس و مشق اند و درآینده ی نه چندان دوردربخش های مختلف به کارخواهند پرداخت.
۲– دردانمارک مهاجرین به چی کارهای مشغول اند؟
– درمورد این سوال هم مجبورم هزاره های مقیم دانمارک را دسته بندی کنم تا جواب کاملتری بتوانم ارائه کنم. در این مورد سن وسال این افرادنقش مهمی را ایفا می کند. آن دسته ازمهاجرینی که نسبتآ میانسال و یا پیرهستند, همواره دچار مشکلات بیشتری هستند. برای این عده آموختن زبان دانمارکی حکم گذشتن ازهفت خوان رستم را دارد. این عده زندگی سختی را پشت سرگذرانده اند و برایشان حل شدن درسیستم کشورجدید نیزدشوارهست. درعرصه کاری این دسته معمولا یا کارگر کارخانه ها و یا صاحبان تجارت های شخصی هستند و درگوشه ای یک مغازه کوچک خواروبارفروشی بازکرده اند.دسته دیگرجوانترهاهستند که یابیشترسعی می کنند درس بخوانند ویادرگیرکارهای غیرحرفه ای ویا تجارت های شخصی هستند. دسته سوم متشکل ازکودکان ونوجوانانی هست که دردانمارک آینده خوبی برایشان درانتظارهست. البته باید یاد آوری کنم که نوع دسته بندی من بسیار جمعی و کلی هست.
دراعتراضاتی که بعد ازحملات تروریستی درکویته پاکستان که بیشترازصد تن ازمردم بیگناه ما به شهادت رسید زنان نقش فعالی داشتند. قبل ازآن نیززنان هزاره درکویته درتظاهرات ها ودیگراعتراضات مدنی نقش گسترده داشتند. مصاحبه مان را با خانم بسی گل که خود شاهد آن حملات تروریستی وهمچنان درتظاهرات واعتراض های زنان هزاره به خاطروضعیت امنیتی ومحکوم کردن حملات تروریستی برای چند روزدرکویته برگزارشد حضورداشتند، ادامه می دهیم.
خانم بسی گل شریفی! می توانید کمی درمورد خود و فعالیت های تان برای خوانندگان سایت سازمان زنان هزاره توضیح دهید؟
– بیشترین فعالیت من درزمینه ی ادبیات واجتماع است. گرچه فعلا به خاطرحضوردرکویته وعدم وجود امنیت عملا نمی شود دراجتماع فعالیت کرد.
۲ – نقش وحضورزنان هزاره دراعتراض های کویته را چگونه می بینید؟
– زنان دراینجا همیشه یکی ازارکان اصلی اعتراضات به جنایات را تشکیل می دهند ومخصوصا دردوجریان اخیر، بسیارموثرومقاوم ظاهرشدند.
تا جایی که تظاهرات مردان بدون زنان نمی توانست به درازا بکشد و تمام امیدشان به مقاومت زنان بود.واقعا زنها نشان دادند اگر به آنها فرصت داده شود، چقدرمقاوم و صبور و فداکار می توانند در جامعه حضور یابند.
۳ – آیا این اعتراضات زنان توانست در این جریانات موثر واقع شود؟
– بایدبگویم خواسته های زنان همان خواسته های بقیه ی مردم بود.از روزدوم کارشکنی هایی آغاز شد، برای اینکه اعتراضات خاتمه پیدا کند.اینکه در پس پرده چه می گذشت حرف ها بسیاراست که دراین مقوله نمی گنجد، اما در نبود یک تعداد ازفعالین دموکراتیک و قوی شدن نقش رهبران مذهبی یک تشتت آرا ایجاد شد .دراین میان خواسته ی روشن زنان، عملی شدن وعده ها بود. درهمان مدت اعتراضات که باعث دفن نکردن شهدا می شد، اما با گذشت چند روزبه دلایل مختلف مقاومت رهبران درهم شکست و با وجود مخالفت های شدید زنان شهدا تدفین شدند.
می شود گفت یکی از درس عبرت های ما از این جریان این بود که نیروی بالقوه ای درمردم ودر زنان ما وجود دارد ولی نبود یک نهاد متحد و رهبری کاریزماتیک و دلسوز واقعی که همه حول محورسیاست آنها متحد شوند بزرگترین ضربه را به جریانات اعتراضات زد وباعث شد آن چه که خواست واقعی مردم بود چندان اجرا نشود.
۴- به نظر شمابا توجه با وضعیت هزاره ها در کویته ،سازمان زنان هزاره چی کار های می تواند در کویته انجام دهد؟
– شرایط کنونی کویته حالتی اضطراری دارد.درهمین هزاره تاون به گونه ای زندگی درهاله ای ازترس و اضطراب دائم جریان دارد.مردم درکنترل شده ترین ومحتاط ترین حالت دربیرون ازخانه رفت وآمد می کنند.بنابراین دروهله ی اول مهمترین مساله ای که نیازمردم وبالاخص زنان اینجا هست اطلاع رسانی وپشتیبانی وعدم ازیاد بردن کویته است.ازیاد بردن اینجا مطمئنا فجایع بدتری را به دنبال خواهد داشت.درقدم دوم با وجود نا امنی ها می شود فعلا اینترنتی وبعدها دراجتماع واقعی به نوعی تشکلی مستقل ازگروه های موجود دراینجا را ایجاد کرد که ازظرفیت ها وتوانایی های زنان استفاده گردد ودرقدم بعدی که بسیارهم ضروری است جذب کمک های مادی ومعنوی برای بازماندگان وخسارت دیدگان این نسل کشی ها می باشد.خانواده های زیادی درجریانات اخیر بی سرپرست شده اند که عملا هیچ نهادی بطورعملی به آنان یاری نمی رساند.
از خانم شریفی تشکر می کنم و مصاحبه خود را با صحبت های از خانم مینا عباسی ادامه می دهیم.
۱– خانم عباسی شما هم در دانمارک زندگی می کنید. می توانید کمی درموردخود و رشته تحصیلی تان بگوید؟
– من دانشجوی اینجینیری صنایع غذایی هستم و دردانمارک زندگی می کنم.
درکنارتحصیل ومطالعه، به طور داوطلبانه دراتحادیه وانجمن های مختلف ازجمله انجمن فرهنگی کاتب، انجمن انجینیرهای جوان وهمچنین شورای پناهندگان دانمارک فعالیت دارم. فعالیت های داوطلبانه من درزمینه های مختلف تآثیربسیاری روی دیدگاه و نظرمن دربخش های مختلف داشته اند و به اهمیت مشارکت درآنها دررشد شخصیت خود واقفم.
سازمان بین المللی زنان هزاره یک سازمان نو تشکیل است و درحال حاضر بسیارجوان هست. لذا برای من دشوارهست تا پیشنهاد خاصی برای بهبودی و یا رشد آن داشته باشم. تواناییها و قدرت فعالین این سازمان مرا شگفت زده کرده و ازاینکه من نیز بخشی ازاین گروه هستم بی نهایت خرسند می باشم. با جرات می توانم بگویم که این زنان درآینده کمک بزرگی برای زنان افغانستان, بدون درنظرداشت قومیت، خواهند بود. بودن دراین گروه به من آگاهی، الهام واحساس مسئولیت می دهد تا درراس بهبودی مشکلات زنان کشورم تلاش کرده ودراین راستا شخص مفیدی باشم.
نا امنی های دایمی در افغانستان موجب شده که هموطنان ما در گوشه و کنار جهان آواره شوند. کشور کانادا نیز یکی از کشورهای است که پناهجویان زیادی از افغانستان را در خود جا داده و احتمالا مهاجرت افغانستانی ها به کانادا تاریخ طولانی تری نسبت به مهاجرت مردم ما دربعضی از کشورهای اروپایی را دارد. در سالهای آخر و با افزایش ناآرامی ها فعالین مردم هزاره در کانادا نیز فعالیت های زیادی از خود نشان داده اند. برگزاری چندین تظاهرات در اعتراض یه حملات سالانه کوچی ها و حملات تروریستی در کویته پاکستان از نمونه های روشن این فعالیت ها است.
ازخانم باران حیدری که مقیم کانادا استند می خواهم درمورد فعالیت های مردم هزاره درکانادا معلومات دهند.
ازآنجای که مردم هزاره بعنوان مردم سخت کوشش و آشنا با مشکلات وصبور درتمام دنیا شناخته شده ، هزاره های کانادا نیزبامشکلات که دراین جامعه وجود دارد، دستاورد های نیز داشته اند. فعالیت های هزاره ها در کانادا را می توان به چند بخش تقسیم کرد.
در بخش اقتصادی تعدادی از هزاره ها به خرید و فروش ماشین و ماشین آلات و همچنان املاک مشغول اند.
پسران و دختران زیادی همین حالا مشغول درس و تحصیل استند و هر ساله به تعداد جوانان تحصیل کرده و فارغ شده از دانشگاه ها افزوده می شود که نوید دهنده آینده روشنی برای مردم ماست.
در بخش های فرهنگی نیز هزاره ها در کانادا دستاورد های داشته اند. انجمن های زیادی در کانادا فعالیت دارند که در غم و خوشی همدیگر شریک و سهیم اند.
قسمت اول مصاحبه را اینجا مطالعه نماید:
http://www.hazarawomen.com/Hazaragi/?p=659
منبع: سازمان بین المللی زنان هزاره