نویسنده :فرشته بیگم ضیایی
بد ترین حالت ظلم، بی عدالتی، خشونت، تبعیض و هزاران بدبختی های دیگر اجتماعی زمانیست که با آن خو می گیری و عادت می کنی. دیگر برایت حساسیت بر انگیز نیست وقتی می بینی تمام داشته هایت را برباد می دهند و ارزش هایت را نابود می کنند. مرگ تو زمانیست که موجودیت معنوی ات را انکار میکنند و هویت فرهنگی و تاریخی ات را مسخ میکنند.
فاجعه تنها با از بین بردن و نابود کردن ختم نمی شود بلکه با چشم پوشیدن و توجیه کردن ادامه می یابد. چنانچه در نابود کردن و به فراموشی سپردن تندیس بودا ادامه یافت. طالبان که آنوقت گفته میشد یک گروه پراگنده افراطی و وحشی اند، در سال ۲۰۰۱ میلادی تندیس بودا را فروریخته یکی از بزرگترین آثار با ارزش فرهنگی و تاریخی نه در سطح افغانستان بلکه در سطح جهان را نابود نمودند.
ولی امروز با تلاشهای حامد کرزی و هم پیمان هایش به عنوان یک گروه سیاسی معرفی شده اند و جامعه جهانی نیز با مذاکره های متداوم، آنها را به رسمیت شناخته اند. تندیس فروریخته بودا کم کم در ذهن جامعه جهانی رنگ باخت و تا امروز هیچ شخصی از گروه طالبان برای فروریختن آن محاکمه و مجازات نشد.
دلیل اینکه تندیس بودا در بامیان توسط طالبان فروریخته شد چی بود؟ آیا فروریختن این اثر بزرگ و با ارزش فرهنگی تنها به دلیل باور های افراطی اسلامی طالبان بود؟ به قول پل مک گوا ملا عمر از ارزش فرهنگی تندیس بودا آگاه بوده و میدانسته از آنجاییکه این بت ها پرستش نمیشد پس نیازی هم به نابود کردنشان نبود و در سال ۱۹۹۰ میلادی حکم صادر نموده که بت ها نباید از بین بروند.[۱] بعدآ در سال ۲۰۰۱ میلادی چی باعث شد که ملا عمر امر تخریب تندیس بودا را داد و کسانی که آنزمان در کنار طالبان بودند و آنها را حمایت سیاسی میکردند از جمله خود حامد کرزی که در چندین سخنرانی خود بیان نموده که مدتی با طالبان همکاری سیاسی داشته، مانع وقوع این فاجعه نشدند؟
تحقیق و دقت بالای این قضیه نشان میدهد که فرو ریختن تندیس بودا بیشتر عوامل نژاد پرستانه و سیاسی داشت تا دینی و مذهبی. از آنجاییکه ملا عمر و همدستان سیاسی اش میدانستند کسی در افغانستان بت پرست نیست و تندیس های بودا بیانگر تاریخ چند هزار ساله قوم و ملتی است که دنبال پیدا نمودن ریشه های تاریخی و هویت فرهنگی خود اند، آنها را فرو ریختند تا دامنه تمامیت خواهی سیاسی و تک قومی خود را گسترش دهند. چرا شوونیست ها از آگاهی تاریخی و فرهنگی اقوام کشور مشترک خود در هراس اند؟
آنها میدانند که آگاهی و بیداری جامعه از فرهنگ و تاریخ شان باعث تقویه روحیه آنها شده راه را بر تحقیر و حاشیه راندن ها میبندد. سوال اینجاست که چگونه میشود جلو چنین سیاست های مخرب شوونیستی را گرفت؟ چگونه میشود آنچه را باقی مانده است از نابودی نجات داد؟ تاریخ معاصر افغانستان ثابت نموده که هرچه و هرکه نابود میشود و از بین میرود، خیلی زود به فراموشی سپرده میشود.
نه کسی دنبال آن قضیه میرود و نه تحقیقی بالای آن صورت خواهد گرفت. پس تنها راهی که باقی میماند، علاج واقعه قبل از وقوع است. باید آنقدر قوی شد که بتوان از داشته های مادی و معنوی خود دفاع کرد. زیرا تکیه بر دولت های شوونیستی افغانستان مایهء ضعف و سقوط بوده است. برای قوی شدن باید قدرت سیاسی و منطقه وی داشت. اگرچه تندیس بودا فرو ریخت ولی هنوز شهمامه و هزاران آثار با ارزش دیگر تاریخی در بامیان، هرات، بلخ، سمنگان، جوزجان، سرپل و نقاط مختلف دیگر افغانستان باقیست و میتوان از آن محافظت کرد تا به سرنوشت بودا سردچار نگردند.