پای صحبت زنان فعال هزاره در گوشه و کنار جهان

ایدا اصغری
سازمان بین المللی زنان هزاره

دراین روزها جلسات متعددی با تعدادی اززنان فعال هزاره درعرصه حقوق بشر، حقوق مهاجرین، حقوق زنان و وبلاگ نویسان زن هزاره برای تشکیل سازمان جهانی زنان هزاره دراسکایب و فیس بوک داشتیم. من از این فرصت استفاده نموده و مصاحبه ای داشتم با جمعی از آنها که درکشورهای مختلف به سر می برند. در این مصاحبه کوتاه سوالهای مختلفی در مورد وضعیت زنان هزاره درافغانستان، کار و فعالیت زنان درخارج از افغانستان، وضعیت درس و تحصیل دختران هزاره در کشورهای مختلف، وضعیت زنان درکویته پاکستان و وضعیت خانواده های مهاجرهزاره در ترکیه ومسایل دیگر داشتم که توجه شما را به آن جلب می کنم.

سوال اول خود را از خانم عاقله امیری شروع می کنم:

– خانم عاقله امیری! آغاز وشروع سازمان زنان هزاره را چگونه می بینید؟

عاقله امیری
عاقله امیری

عاقله امیری : شروع فعالیتها عالی بود، صفحه گروه در فیس بوک تشکیل شد و منتشرش کردیم، خیلی زود خانمها ازهمه جای دنیا عضو گروه شدند. وقتی قرار اولین جلسه اعلام شد، خیلی ها شروع به پرسیدن کردند که چطور شرکت کنند. از همه جای دنیا دورهم جمع شدیم وحرف زدیم. سوال کردیم، جواب دادیم. جلسات هرشب تشکیل می شد تا بتوانیم مطالب را برای انتشار روی سایت آماده کنیم. با وجود مشکلات اینترنت، مشکلات زمانی و شخصی، دوستان هرشب بطور پیوسته دربحثها شرکت کردند. وقتی به افتتاح سایت نزدیکتر شدیم کارجدی ترشد. تمام روز بمحض رسیدن ازدانشگاه کامپیوتر را روشن می کردم. دوستان خیلی مشتاق بودند و سوالات زیادی داشتند. در فیس بوک با مسج و کامنت، در اسکایپ و ایمیل، میخواستند بدانند درجلسه قبلی چه ها گفتیم، برای جلسه بعد چکار کنند، یا کارها چطور پیش می رود. در این جلسات با خانمهای زیادی آشنا شدم که مرا به آینده این حرکت امیدوار می کند، کسانی که برای نا امید شدن نیامده اند.

– سازمان های زیادی در افغانستان فعالیت دارند اما اکثر این سازمان ها کارهای زیادی برای بهتر شدن وضعیت زنان در افغانستان انجام نداده. به نظر شما سازمان زنان هزاره چی کارهای را می تواند انجام دهد؟

تا جایی این سازمانها را می شناسم، بنظرم علت عدم موفقیتشان دراین است که تغییر می خواهند ولی شناختی ازشرایط فعلی زن ندارند. طاقت وظرفیت جامعه را نادیده می گیرند. حساسیتهای مردم را برمی انگیزند. هرجنبشی با شعارآزادی شروع بکار می کند بدون آنکه تعریف کند آزادی چیست و دراین میان عده ای با غرض ورزی آزادی را مساوی با ابتذال معرفی می کنند. بنظرمن ما درفعالیت هایمان باید درنظر داشته باشیم که هر راهی قدم به قدم پیش می رود و هرکسی باید از جایی که قرار دارد به جلو حرکت کند. نمی توانیم همه را دریک سطح فرض کنیم و نمی توانیم ازهمه توقع جهش های ناگهانی داشته باشیم. قبل ازاینکه بخواهیم ازسیاست واشتغال زن بگوییم ازتحصیلش بگوییم، قبل از آنکه از مدو فیشن بگوییم ازانتخاب بگوییم وازهویت زن. توقع نداشته باشیم چیزی را که ما قبول داریم همه قبول کنند. باید خیلی صبور بود. باید خودرا ازبطن همان جامعه بدانیم. ما که مشکلات زن را با مغز استخوانمان حس کرده ایم در کنار زنان دیگریم نه پیش رویشان.

– همان طور که زنان نیمی از جامعه است، نیمی دیگر جامعه مردان هستند. آیا درشروع این سازمان مردان هم سهم داشته اند ؟

ما ازجامعه ای هستیم که سالهاست نیمی ازافرادش را فراموش کرده، یا حتی بگویم نیمی از افراد جامعه ما یعنی زنان مورد ظلم و محرومیت قرار گرفته اند. هدف ما اصلاح این شرایط است، ما می گوییم اگر شما مارا فراموش کردید و خواستید جامعه را بدون وجود ما پیش ببرید و بطوری که دیدید این مفکوره موفق هم نبود، ما جامعه ای با دو تکه جدا نمی خواهیم. ما بدنبال ایزوله کردن مردان یا خودمان نیستیم، هم توانش را داریم و هم می خواهیم که شانه به شانه شما حرکت کنیم، جایی که نیاز دارید کمک می کنیم و جایی که لازم باشد کمک می خواهیم. درجریان این کار گروهی هم ما آقایان کامران میرهزار، کاوه غرجی و بصیر آهنگ را در کنار خود داشتیم که با اطلاعات و تجربه هایشان و خصوصا در بخش های فنی با ما همکاری داشتند و در آینده نیز ارتباط متقابل خود را با تمام قشرهای جامعه حفظ خواهیم کرد.

مصاحبه را با سوالی از خانم زهرا یگانه ادامه می دهم. از آنجایی که خانم یگانه فعالیت هایی در زمینه حقوق زنان در افغانستان داشته اند به افغانستان می پردازیم.

– خانم یگانه! طبق گزارش سازمان ملل وکمسیون حقوق بشرآمارخشونت علیه زنان درافغانستان هر روز بیشترمی شود. دلیل افزایش خشونت علیه زنان را درچه می بینید؟

زهرا یگانه: نمی شود گفت که خشونت ها افزایش پیدا کرده است بلکه خشونت وجود داشته ودارد. چیزی که حالا به آن توجه بیشتری صورت می گیرد وگاهی به خود جنبه رسانه ای می گیرد. در کشوری مثل افغانستان که دهه های متوالی را در جنگ سپری کرده و همیشه مردم درگیر مسایل بیرونی بوده وبه جای آموزش وتحصیل بیشتربه دغدغه های قومی ومنطقه ای پرداخته اند از شرایط زنان چیزی بیشتر ازاین انتظار نمی رود.در کشوری مرد سالار که زن ستیزی حتی به زنان هم تزریق شده وخود زنان نسبت به یکدیگر خشونت روا می دارند، دلایل متعددی وجود دارد، که به این خشونت ها دامن می زند. مخصوصا سیاست دو رویه ای که در مورد زنان وجود دارد، هم به صورت سمبلیک به آنان بها داده وهم برای به دست آوردن اهداف خود سرنوشت آنان را به پای میز مذاکره می کشانند. عدم تطبیق قوانینی که در مورد زنان می باشد، نبود دستگاه عدلی وقضایی حاکم و عادل که خود مرد محور می باشد، سنت ها وفرهنگ های غلط وزن ستیز ،عالمان وبزرگان دینی وقومی که خود گاهی از حقوق زن برداشت مردانه دارند تا دید عالمانه ودینی که این زن ستیزی را در پناه دین با فتواهای شخصی خود دامن میزنند. پایین بودن سطح آگاهی مردم اعم از زن ومرد در مورد حقوق زنان،شرایط بد اقتصادی و عدم دسترسی زنان به مشاغل درست ویا حتی دسترسی به کار به خاطر فرهنگ وعنعات ناسالم درافغانستان ،همه این ها عواملی است که دامنه خشونت را افزایش داده و به ترویج این اعمال کمک می کند.

شکیلا
شکیلا

– خانم یگانه، گرچه امارخشونت درمناطق هزاره جات نسبت به ولایت دیگر افغانستان کمتراست اما چند ماه قبل دختری درجاغوری شلاق زده شد وقتل شکیلا دربامیان خبرسازشد. این نشان دهنده آن است که وضعیت زنان درآنجا هم قناعت بخش نیست. برای بهتر شدن وضعیت چه کار می توان کرد؟

هر آنچه که درمورد عوامل و دلایل خشونت علیه زنان دریک کشور گفته شد، مناطق هزاره جات هم ازاین قاعده مستثنی نیست، قضیه دختری که درجاغوری شلاق زده شد ، با توجه به اینکه فعالان جامعه مدنی بارها این اعمال خودسرانه را از طرف بزرگان وریش سفیدان قومی و ایجاد دادگاههای صحرایی محکوم کرده بودند اما ازطرف دولت اقدامی صورت نگرفته بود.درحالی این دخترمتهم به روابط نامشروع می شود که فقط ۱۵ سال دارد، به دستور ملا امامان وروحانیون قومی شلاق زده می شود ومردی که همراه این دختر متهم است ،جریمه نقدی می شود. که خود نشان گر این است که دید مرد سالارانه مرزی به نام قوم ومذهب را می شکند. دربخش قضیه شکیلا جنایتی که صورت گرفت و برهمه مردم صحت آن واضح وروشن بود بازهم ناشی از قدرت وخودسری وخود خواهی سردمداران دینی است که با استفاده از نفوذ وقدرت خود در منطقه ودرمراجع بالایی مثل پارلمان دست به این نوع اعمال می زنند.
اعتراض های مدنی برای گرفتاری قاتل شکیلا تا هنوز به نتیجه نرسیده

بهترین راه دراین شرایط این است که درقسمت بالا بردن سطح آگاهی مردان وزنان کار صورت بگیرد تا زمینه برای رشد اجتماعی زنان آماده شود. تا درکنارارتقای ظرفیت ، زمینه کار و فعالیت هم فراهم شود. چون آگاهی واقتصاد هر دو عاملی است که می تواند از خشونت جلوگیری نماید.باید زمینه تحصیل خوب و زمینه رشد اقتصادی به وجود بیاید.

حملات سالانه کوچی ها به مناطق بهسود ودیگرمناطق هزاره نشین، نا امنی راه ها، نبودن زمینه کار، بدتر شدن وضعیت ایران که خانواده های زیادی از مردم هزاره در آنجا مهاجر شده بودند و زندگی می کردند، بدتر شدن وضعیت امنیتی در کویته پاکستان موجب شده که خانواده های زیادی مجبور به ترک کشور شوند و به ترکیه بیایند. از خانم عذرا حسینی که در ترکیه تشریف دارند در همین مورد می پرسم.

عذرا حسینی
عذرا حسینی

– خانم حسینی ! درترکیه خانواده های زیادی از مردم مازندگی می کنند. می توانید کمی معلومات در مورد وضعیت آن خانواده ها بدهید؟

با تشکرازسوال شما، کسانی که خود را به ترکیه می رسانند با مراجعه به دفتر کمیسیاری عالی پناهندگان سازمان ملل متحد ثبت نام می کنند. نتیجه و یا جواب درخواست پناهندگی حداقل ۳ تا ۵ سال و انتخاب برای کشور سومی هم حداقل ۳ سال دیگرزمان می برد.

مسئله جنگ سوریه آمارمهاجرین درترکیه را بالا برده است. فعلا به دوسیه مهاجرین سه کشورافغانستان، ایران و پاکستان نسبت به سوریه هیچ رسیدگی نمی شود.

شرایط کاردرترکیه برای پناهجویان مساعد نیست. قبلا ترکیه به کسانی که اقامت موقت داشتند اجازه کارداده بود اما در سالهای اخیر ان را متوقف کرده است. زمینه تحصیل نیزدرترکیه برای هیچ پناهجویی فراهم نیست.

گفته می شود که اغلب دختران و زنان بی سرپرست مهاجردرترکیه به انواع امراض مبتلا شده اند. برخی از آنان به الکل ومواد مخدر روی آورده اند. گروپ های مافیایی دراولین اقدام، افراد تازه و دختران فراری را معتاد می‌کنند تا آنان را وابسته و مطیع سازند. البته این یک وضعیت کلی برای مهاجرینی از کشورهای مختلف است.

نا امنی و تبعیض و جنگ های طولانی در افغانستان موجب شده است که مردم ما درکشورهای مختلف مهاجرشوند. بعد از روی کار آمدن دولت موقت در افغانستان هرچند این تبعیض و نا به سامانی علیه مردم هزاره به انواع مختلفی ادامه یافت اما با آن هم تعدادزیادی از زنان ودختران هزاره با کوشش و تلاش توانستند با گرفتن بورسیه تحصیلی و یا مصارف شخصی به کشورهای دیگرسفرکنند و درس بخوانند. یکی از این خانم ها، مرجان عنابی است. او در رومانیا زندگی می کند و در رشته پزشکی درس می خواند و سال اخرش در این رشته است. گاهی برای نشریات برون و درون مرزی مقاله هایی می نویسد.

– خانم عنابی وضعیت زنان هزاره را درمقایسه با زنانی کشوری که شما دران زندگی می کنید چگونه می بینید؟

moتعریف زن درجامعه هزاره با تعریف زن درجامعه ی رومانیا کاملا فرق می کند. درجامعه هزاره زن به عنوان مادر، همسرودختریک مرد معرفی می شود. درجامعه رومانیا زن اسم دارد. ابتدایی ترین حقوق زن که همان خواندن ونوشتن باشد، هنوزدرخیلی ازخانواده ها به دلایل مختلف زیر پا می شود. البته دراین چند سال اخیر تغییرات زیادی به وجود آمده ، اما بازهم متاسفانه برای دختر هزاره تصمیم گرفته می شود، تعیین سرنوشت می شود.

هنوزهم باید پدربرای دخترخودهمسر انتخاب کند درحالیکه درجامعه ی رومانیا دختر،مردزندگیش را برای خانواده اش معرفی می کند.

در افغانستان، حق تحصیل،کار،تصمیم برای موضوعات مربوط به خانواده و اجتماع فقط در بعضی از خانواده ها مراعات میشود.خلاصه زن هزاره بیشتر نقش سمبولیک دارد تا یک عضو فعال درکنارمردش. نقش یک قدیسه ی زندانی که باید از او مراقبت شود و در عین حال تحت کنترل باشد.اما در رومانی زن یک عضو ازجامعه است که مسئول خودش می باشد. برای رسیدن زنان هزاره به موقعیتی که زنان در رومانیا دارند تلاش و کوشش فراوانی لازم است.

حملات سالانه کوچی ها به منطق هزاره جات در افغانستان، حملات خونین کویته و به دنبال آن تظاهرات گسترده مردم هزاره در کشورهای مختلف اروپا موجب شده که تعداد زیادی از مردم اروپا در مورد وضعیت هزاره ها شناخت پیدا کنند. یکی از زنانی که همکار خوبی برای خواسته های برحق مردم هزاره بوده است خانم نیکول ولنتینو فعال حقوق بشر از ایتالیا است. خانم نیکول کمی فارسی می فهمد و فارسی را با لهجه شیرین هزاره گی حرف می زند.

ازچگونه گی آشنایی خانم نیکول با وضعیت مردم هزاره می پرسم.

نیکول والنتینی: این درست است که بسیاری از مردم اروپا در موردافغانستان اطلاعات اندکی دارند.مردم معمولی اروپا افغانستان را با جنگ و تروریسم و مواد مخدر می شناسند. تعداد اندکی هم اطلاعات کمی بیشتر دارند. انها می دانند که در افغانستان اقوام مختلف و زبان های مختلف وجود دارد و افغانستان گرفتار جنگ های داخلی بوده . ولی من از وضعیت هزاره درافغانستان و پاکستان خبر دارم.

من می دانم که هزاره ها در کویته پاکستان و همچنان افغانستان توسط تروریست ها و گروه های مانند لشکر جهگوی مورد حمله قرار می گیرند. من مقاله های زیادی دراین مورد خوانده ام. گروه های تروریستی در دو طرف مرز با هم رابطه دارند. من فکر می کنم که دشمنی این گروه ها با مردم هزاره و قتل مردم صرف به خاطر هزاره بودن آنها به خاطر این است که مردم هزاره، مردم صلح دوست، آزاد اندیش استند و امیدوارم که این گروه های تروریستی هرچی زودتر ازبین برود.

– مبارزات زنان دراروپا برای حق وحقوق شان تاریخ درازی دارد. چه پیشنهادی برای سازمان زنان هزاره دارید؟

زنان نیمی از جامعه هستند. سهم گیری آنان در مبارزات یک ضرورت است. اماگاهی چالش های فرا روی حق خواهی زنان خود زنان اند، سنت ها هستند. باید تمام زنان کنارهم ایستاده و برای حق خود مبارزه کنند. به گفته مارتین لوتر کینگ که بی عدالتی درهرجا که باشد تهدیدی برای عدالت درهمه جا است.

درجریان حملات اخیر در کویته پاکستان و اعتراض ها و تظاهرات مردم در آن شهر، زنان نقش فعالی داشتند. اگرخواسته های تظاهر کنندگان هم تا جایی بر اورده شد، آن هم ثمره تلاش و مقاومت زنان کویته بود. همین مسائل از زبان سیما سحر که شاهد این اعتراض ها بود می پرسم.

– خانم سحرمی توانید کمی در مورد وضعیت زنان درکویته معلومات بدهید؟

متاسفانه زنان هزاره در کویته پاکستان فعلن در بد ترین شرایط نا امنی و هراس زندگی می کنند
که در هیچ گوشه دنیا نظیر ندارد. اما شهامت و مقاومت مادران و خوهرانم را نادیده نمی گیریم چنانچه ما همه شاهد عینی حضور زنان در دو حادثه دردنا ک آخردرکویته هستیم وبر علاوه آن تا امروززنان هزاره در کویته درهر شرایطی که بودند در برابر هر نابسامانی و تبعیض و خشونت علیه جامعه انسانی با مردان بطور یکسان مبارزه و ایستاده گی نموده اند وخوهان امنیت و عدالت در کنار اقوام دیگر هستند.

خانم زینب رضایی یکی دیگر از زنان فعال هزاره است که در کانادا زندگی می کند و به تازگی یک انجمن صنایع دستی را راجستر کرده اند. ایشان وضعیت زنان هزاره در کانادا را رضایت بخش می داند اما شکایت دارند که زنان در آن کشور هم علاقه شرکت در مسائل سیاسی و اجتماعی را ندارند.

منبع: سازمان بین المللی زنان هزاره

In this article

Join the Conversation