محمدعلی فر حت
در یک عصر سرد زمستان که در واقع کم کم این قسمت زمین یک فصل خاموش را سپری کرده است دوباره به جنبش می آید. امیدها دوباره زنده شده و فرایند انکشاف رونق میگیرد، اما مانند آغاز دانستانها، بود و نبودی در بین گفتگوهای تکراری محافل سیاسی و عملی در افغانستان برای یکبار دیگر دهان باز کرده و بفریاد می آید.
اما این بار حدیث از چیست؟
کانکور سراسری افغانستان ونتایج ان که ممکن تغییری بتواند در افکار ملی و بین المللی مردم ، مسئولین کشور و جامعه بین المللی حاضر در افغانستان بوجود بیاورد.
تعدادی را مانند گذشته مشهور کند و معدودی را بیدار و کسانی را بیشتر از پیش خشمگین!!!! اما اینبار میدان رقابت شکل فصل نوی را بخود گرفته، گویا این بار مبارزان این عرصه میدانیسته اند که بهار نزیک است و این فصل خیلی زیباست، باید حرکت کرد، تقویت یافت، راه بزرگان را ادامه داد، الهام افرید و الهام گرفت وبلاخره خود را معرفی کرد.
اما نه با توپ و تفنگ شاید تجربه تلخی از ان تا کنون در ذهن شان دارند، نه با انتهار و انفجار، شاید طبیعت این مردم ان را نخواسته، نه با قهر و غضب، چرا که جهالت را نشان میدهد، نه با تعصب و تبعیض، چرا که بیشتر از پیش بد نام تر میگرداند و بلاخره نه با قتل و نسل کشی، چرا که چهره ملی و بین المللی شان را خدشه دار ساخته و به وحشت و دهشت معروف شان میسازد. بلکه با سلاح درس و تعلیم و با قوت ایمان به توانای و استعداد خود، با نیت به میان آمدن یک فضای صلح و امنیت، اخوت و برادری، در یک فصل نو، در یک فرصت نو برای نسل نو، از طریق مبارزات مدنی در میدان رقابت های بزرگ علمی یعنی کانکور سراسری خودرا، مردم خودرا، مناطق خودرا و بلاخره بزرگی و استعداد خود را به نمایش بگذارند.
این افتخار بزرگ که افتخار ملی برای تمام مردم افغانستان است ،را جشن بزرگی بنام فصل نو باید گرفت. اری! در کانکور سراسری سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۲ ه ش فرزندان کوهستان، این اهنین مردان واقعی میدان رقابت ها اینبار در این میدان افتخار آور شدند. قرار مطالعه نتایج کانکور سراسری سال ۱۳۹۱ -۱۳۹۲ افغانستان در حدود ۸۰۱ نفر از فرزندان نیک ولایت دایکندی نمرات بین ۳۰۰-۳۳۳ را بخود اختصاص دادند. در حالیکه بلندترین نمره امسال کانکور را دو نفر از افتخار افرینان ولایت غور بخود اختصاص داده و در مجموع ۱۲۹ نفر انها نمرات بیشتر از ۳۰۰ را کسب کردند و به همین ترتیب جوانان ولایت بامیان باستان ۹۶ نفر بالاتر از ۳۰۰ نمره را بخود اختصاص دادند. و این جوانان زحمت کش در دانشکده های عالی مانند: طب، اینجنری، اقتصاد و حقوق راه یافتند.
اما زمانیکه سیر پلانهای دولت جمهوری اسلامی افغانستان را در جریان ۱۰ سال در رابطه به تخصیص بودجه های انکشافی و پلانهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در این مناطق ارزیابی نمایم میبینیم که متأسفانه این مناطق یا فراموش شده بوده و یا اینکه کدام نیازی به توسعه نداشته اند که غیر ممکن است. تمام مکاتب ان دارای ساختمان بوده و راهای را اسفالت شده و شهرهای ان ماستر پلان تطبیق شده بوده و نیز زیربناهای ان کاملا آماده بهره برداری بوده است،که این همه بدور از واقعیت است، چرا که حتی در انکشاف یافته ترین کشورهای جهان اول اگر توجه نمایم باز هم بودجه های بزرگی برای تمام مناطق ان بشکل عادلانه و هم با توجه به معیارات توسعوی و اقتصادی تخصیص داده میشود.
اما این ولایات به شمول ولایت فاریاب که بلندترین فیصدی جذب در دانشگاهای افغانستان را با فیصدی ۸۶.۷۲% را بخود اختصاص داده هیچ گونه توجهی صورت نگرفته است. بلکه همیشه در ارزیابی های اقتصادی و انکشافی متأسفانه دولت افغانستان فقد در این مناطق برنامه های خود را ازمایش کرده تا بداند که در جنوب و شرق چطور میتواند نتیجه بهتر بگیرند. چرا که این ولایات در جریان ۱۰سال گذشته و هم درحال حاضر از بهترین امنیت برخوردار بوده است که این در واقعیت خصوصیت مردم این مناطق میباشد زیرا همه شان صلح دوست بوده و هم مردم این ولایات با تفکر عالیی مدنی پذیری که دارند ، علاقمندی شان بیشتر از دیگران در ایجاد و اعمال انکشاف و صلح در افغانستان میباشد.
ولی متأسفانه در آزمایش برنامه های انکشافی خود دولت افغانستان و مسئولین این حکومت همیشه کوشیده اند این مناطق را بیشتر از پیش تحقیر کنند که نمونه بارز ان احصائیه کور کورانه نفوس در ولایت بامیان در جریان سال ۱۳۹۱ میباشد.
گذشته از همه چیز بدبختانه جامعه جهانی نیز این مناطق را فراموش کرده اند. انها بجای حمایت از صلح دوستان و انکشاف پذیران در این مناطق این مردم را به حال خود شان رها کردند. و سرکهای مناطق را به تکرار چندین بار اسفالت کردند که هر روز ان را انفجار میدادند، مکاتب نو برای مناطقی ساختند که هر روز ان را یا تخریب میکردند و یا میسوختاندند. برای کسانی شفاخانه ساختند که ان را منفجر میساختند و یا همان زخمی های را مورد تداوی قرار میدادند که در میدان جنگ با نیروهای جامعه جهانی زخم برداشته بودند.
ولی هرگز رو به مناطق مرکزی افغانستان خاصتاً به ولایات مانند دایکندی،غور،بامیان،غزنی وفاریاب در شمال افغانستان نکرده و انها را به باد فراموشی سپردند.
تیم های بازسازی ولایتی در این ولایات فقد سیاحت کردند چرا که امنیت شان کاملا تأمین بود. و اگر سیاحت نمی کردند پس باوجود امنیت کافی چرا پروژهای بزرگی زیربنایی را در این ولایات به همکاری حمایت دولت مرکزی راه اندازی نکردند. زیرا چشم های کورشان هرگز این مناطق را مورد توجه قرار نداد. اگرچه جوانان این مناطق چه در عرصه های ملی و چه در عرصه های بین المللی افتخار آوران افغانستان بوده اند.
هرگز جامعه جهانی متوجه نشدند که دختران و خانومها در این مناطق بشترین علاقه و ازادی برای کسب تعلیم و تحصیل دارند و هیچگونه محدودیتی کار کردن برای شان وجود ندارد ولی جامعه جهانی فقد و فقد از حقوق زنان نام بردند و یا حقوق زنانی ولایت جنوب و غرب و شرق افغانستان را تامین کردند.این به معنای ان نیست که زنان و دختران در مناطق مرکزی و ولایت نامبرده شده مشکیلی ندارند و پسران در این مناطق نیاز به بهبود شرایط تحصیلی و تعلیمی ندارند. بلکه اینها هیچگونه مخالفت با کسب علم و کار کردن نداشته اند که هرگز به انها توجه صورت نگرفته است.
ولی افسوس که تا اکنون تنها جواب قناعت بخش برای جوانان هزاره و مناطق مرکزی و ولایات نامبرده شده که با استعدادترین جوانان کشورما در میدان رقابت های علمی و تخنیکی بوده است فقد کشتن و نابود کردن شان بوده است و یا اینکه مورد تبعیض قرار داده شده اند. که نمونه ان حمله نامردانه بالای موترهای حامل این جوانان در جریان سال ۱۳۹۱ میباشد که نتیجه ان بقتل رساندن تعدادی زیادی از کارمندان و یا محصلین هزاره میباشد که تعدادی شان تنها نان آوران خانواده خود بودند. که باز هم از چشم دید جامعه جهانی بازماندند.
دولت جمهوری اسلامی ما که جز درد و رنج ملالی یوسفزی پاکستانی و یا دختران و خانومهای جنوب وشرق در افغانستان، هیچ اطلاعی از کشتارها و قتل عام ها و نسل کشی های مردم هزاره چه در داخل افغانستان مانند بهسود و چه در خارج از کشور در دیارغربت مانند پاکستان یا نداشته اند و یا اگر داشته اند غیرت افغانی شان ا ین اجازه نداده اند که در ان موارد صدای مردم هزاره باشند. ولی بازهم این مناطق و مردم با استعداد شان و شایستگی که دارند راه دیگری برای معرفی شان دریافتند و آن راه تحصیل و تعلیم است. که خوشبختانه در این عرصه نیز مانند همیشه در صدر جدول قرار داشته و راه بزرگان را تعقیب کرده اند.
به امید موفقیت بیشتر و روز افزون مردم ما، و به امید یک افغانستان عاری از تبعیض و تعصب، برای فردای بهتر کشور خود همیشه و همیشه با قدمهای استوار گام بر میداریم.
fatima joya
kindly share this site to all . ocean of thanks fram ali faraht who has made this topic