حرکت مدنی شاعران جهان و سکوت شرم آور باند های هزارگی!

بصیر آهنگ

چند دقیقه قبل کامنت کامران میرهزار را در صفحه فیس بوکش خواندم. کامنتش را من نیز به اشتراک گذاشتم. حرکتی را که آقای میرهزار شروع کرده واقعا قابل قدر و در نوع خود بی نظیر است. نامه ی که آقای میرهزار نوشت و در آن خواهان توقف کشتار مردم هزاره شد، آهسته آهسته می تواند تبدیل به یک حرکت بین المللی شود. پای نامه ی آقای میرهزار را صدها شاعر و نویسنده شناخته شده بین المللی از جمله برندگان جایزه نوبل، پولیتزر، جوایز ملی و قاره ای امضا کرده اند تا باشد که توجه سران جهان برای توقف کامل نسل کشی مردم هزاره و تبعیض سیستاتیک علیه آنان را جلب نماید. آقای میرهزار در فیسبوک خود نوشته که ” ما کار را در این قسمت تازه شروع کرده ایم و در ابتدا می خواستم بدانم چند شاعر از کشورهای مختلف جهان در دایره ی ارتباطی ام حاضر می شوند پای نامه ای را امضا کنند که از زاویه دید یک هزاره نوشته شده و از دو قرن ارتکاب شدید ترین جنایات ضد بشری رنج می برد.”
img_1028-2-f5c9c
کامران میر هزار دوست من است دوستی که من به دوستی اش افتخار می کنم، زیرا او علاوه از این که یک روزنامه نگار و شاعر فعال و شناخته شده است، یک مدافع بی باک حقوق بشر هم هست. میرهزار شب و روز را نمی شناسد و به جای استراحت می نویسد تا صدای در گلوی مانده ی انسانهایی را انعکاس دهد که خود از انعکاس صدای شان عاجزند، میرهزار صدای گلوهای بریده شده ی انسانهای در بند گرفته شده است. وقتی دوسال پیش زمانی که کشتار مردم هزاره در پاکستان به اوج خود رسیده بود کامران میرهزار به عنوان یک فعال حقوق بشر برای توقف این کشتار وحشیانه پا پیش گذاشت و از آن زمان تا کنون با تمام توان در این عرصه کار و فعالیت کرده است. کار اخیر آقای میرهزار را بیش از همه می پسندم، زیرا حرکت های اینچنینی می تواند نتیجه ی خوبی هم برای توقف کشتار و تبعیض علیه مردم هزاره داشته باشد و هم برای شناخت و هویت مردم هزاره در کشور های مختلف دنیا موثر باشد.
logo-70820
یک روز پس از انتشار این نامه، من اولین واکنش به این نامه را به زبان روسی دیدم که یکی از دوستان از قزاقستان فرستاده بود و نوشته بود که این سایت یکی از پرخواننده ترین وبسایت های قزاقستان است. روز بعد در صدر اخبار معتبرترین خبرگزاری آلبانی قرار گرفت، پس از آن وبسایت یکی از روزنامه ی پر تیراژ کوزوو را دیدم که نوشته بود، کشتار سیستماتیک مردم هزاره را متوقف کنید، در برخی از رسانه های آمریکایی همچون سانفرانسیسکو و رسانه های آفریقای جنوبی و بخش اخبار یاهو و….

وقتی واکنش وبسایت خبرگزاری پژواک را دیدم هم واقعن خرسند گردیدم، با خود گفتم، این حرکت واقعن دارد جهانی می شود، امید وار شدم که برای توقف کشتار مردم هزاره هم چاره ی هست، خوبترین شکل و مدنی ترین شکلش هم همین که شروع شده، گفتم همه می توانند با احساس انسانی خود و به امید اینکه دیگر انسانی به خاطر هزاره بودن تیرباران نشود، با این حرکت یکجا شوند، با این حرکت یکجا شوند تا بعد از این خانواده ی به عزای عزیزانش نماند، با این حرکت یکجا شوند تا دیگر کودکی یتیم نشود و اشک و آه یتیمان و بیوه زنان هم کمتر شود.

نامه را به دوستان خارجی فرستادم، از طریق فیسبوک هم به اشتراک گذاشتم، حالا سه روز از نشر این نامه گذشته است، اما وقتی کامنت میرهزار را می خوانم و به سایت های که توسط “فعالان هزاره” ساخته شده و خود را مدافع حقوق مردم هزاره معرفی می کنند، نگاه می کنم، استفراغم می گیرد. برای این آدمها دنیا گل و گلزار است و نان به نرخ روز.

واقعن شرم آور است که می بینم چنین مشکلی در بین مردم هزاره وجود دارد، مدعیان دفاع از حقوق هزاره که صاحب وبسایت، تلویزیون، روزنامه و رادیو هستند، از یک حرکت بزرگ جهانی برای قوم شان بی خبر مانده اند، زیرا این حرکت نه پولی به جیب آنها می اندازد و نه نامی که از آن بتوان برای استحمار مردم استفاده کنند.

وقتی به حرکت جهانی شاعران جهان و کار بی نظیر آقای میرهزار نگاه می کنم زنده می شوم، امیدوار می شوم، ولی صد افسوس که در بین باندهای هزارگی و پاتک های حزبی هزاره که خود داعیه ی دفاع از حقوق مردم هزاره دارند و حتا کسانی که از طریق همین نام به چوکی و پول و منصب رسیده اند به اندازه یک شاعر فرانسوی، ایتالیایی، امریکایی و… حس انسان دوستی نسبت به مردم خودش نمی بینم.

اکنون هزاره ها رسانه های زیادی دارند وحتا از نگاه رسانه ی هزاره ها در افغانستان حرف اول را می زنند، وقتی مساله سوء استفاده باشد و نان و نوایی در بین، با رجوع به مقاومت غرب کابل و فروش نام وعکس مزاری هیاهو راه می اندازند و نوحه می خوانند ولی همین که منافعی، چوکی ای و یا پولی در میان نباشد از هویت هزارگی شان هم شرم دارند.

وقتی بین این آدم ها قرار بگیری سراسر از این و آن شکایت و گلایه دارند که فلان آدم و فلان کس برای هزاره کاری نکرده و نمی کند ولی وقتی کسی پا پیش گذارد و کاری را شروع کند همین آدمها می خیزند و جلوی راه رفتن و کار کردنش را می گیرند. شاید همین مرض بود که هزاره ها پس از ۳۰۰ سال تحمل شدید ترین خشونت ها و جنایات سازماندهی شده تا هنوز نتوانسته اند داغ ها و زخم های شانرا التیام بخشند.

وقتی دربین خود مردم هزاره این همه مشکل وجود داشته باشد، من از هیچ کس دیگری گلایه ندارم. تا وقتی هزاره چنین مشکلی داشته باشد نباید نه از پشتون گلایه کرد و نه از تاجیک و نه کس دیگر، من بهترین دوستان پشتون و تاجیک دارم، من دوستان پشتون و تاجیک، ازبیگ و…ام را دوست دارم و به آنها احترام می گذارم، زیرا با خیلی های آنها وقتی در باره تاریخ سیاه افغانستان وظلم و ستم های روا داشته شده در حق مردم هزاره سخن می گویم، تکان می خورند و احساس شرم می کنند.

نمیدانم چه بگویم، واقعا پس از این همه سال و پس از تحمل این همه جنایت که ما هیچ تغییری نکرده ایم، چگونه می شود بر این مصیبت ها چیره شد؟

خوشحالم که حد اقل مردم درد مند هزاره به مرحله ی رسیده اند که می توانند فعالیت ها و واکنش های افراد داعیه دار حقوق هزاره را زیر ذره بین داشته باشند و برتمام حرکات آقایانی که از آدرس مردم هزاره به مقام و چوکی و پول رسیده اند؛ نظارت کنند. مردم درد مند هزاره می توانند در باره کارهای افراد بسیار به شکل درست قضاوت کنند و خادم را از خائن جدا سازند.

من فکر می کنم حرکت آقای میرهزار و به دنبال آن فعال شدن یک گروه بزرگ از بزرگترین چهره های ادبی جهان در نوع خود کم نظیر است که حتا بی نظیر است و می تواند علاوه بر منجر شدن یک حرکت بزرگتر بین المللی برای توقف کشتار مردم هزاره و توقف تبعیض سیستماتیک علیه آنان، در جهت ایجاد یک هویت بین المللی نیز موثر باشد.
Posters-11k
آقای میرهزار در صفحه فیسبوک خود نوشته که” این حرکت را از بین شاعران جهان به این دلیل شروع می کنم که با وجود کرنش گران زیاد و مداحان، ادبیات جایی ست که در آن بازی های کثیف سیاسی جایی ندارد”.

Hazara People Rights
World-wide Poets To Support The Hazara People

In this article

Join the Conversation