افغانستان: هنوز در حال جستجو برای تعادل بین قومی

نویسنده: MELISSA KERR CHIOVENDA / برگردان: امید بیدار

قتلی در ولایت بامیان برجسته کردن مشکلی ست که مردم افغانستان برای دریافت نقطه جدید حفظ تعادل اجتماعی با آن سروکار دارند.

یک قتل در ولایت بامیان افغانستان مشکلی جدی برای کشوری که در تلاش است نقطه ی متعادلی را در حیات اجتماعی بوجود آورد.
باوجود مشکلات گسترده در افغانستان، بعضی کارها در بامیان به طور نسبتا خوبی به پیش میرفت، (حد اقل) تا سال جاری. خشونت های طالبان حداقل در این دهه بیشتر اوقات کمتر متوجه بامیان بود و تعادل قومی درست بنظر میرسید. اما متاسفانه، در سال ۲۰۱۲ پس از آن که نیروهای آمریکایی و ناتو مسئولیت امنیتی را به دست نیرو های افغانستان سپردند رویداد های مسلحانه رو به افزایش بوده است. از اینرو حس نوپای تعادل قومی نیز در معرض خطر تازه ی قرار گرفته است.

عامل افزایش کششهای درون قومی، کشته شدن دختر شانزده ساله ی هزاره به نام شکیلا در بیست و دوم جنوری ۲۰۱۲ بود. شکیلا به شکل مرموز در خانه ی سید واحدی بهشتی، یکی از اعضای شورای ولایتی در مرکز بامیان به قتل رسید. شاهدان می گویند در روزی که شکیلا کشته شد، آنها صدای شلیک گلوله را از خانه بهشتی شنیدند، و بسیاری ها در بامیان به این باور اند که، او مورد تجاوز قرار گرفته و بعد کشته شده است، احتمالا توسط سید واحدی بهشتی. بعضی ها هم مدعی اند که وی خودکُشی کرده است.

دادستان محلی اما دوسیه قتل شکیلا را بسته است و دلیل آنرا عدم شواهد کافی ذکر کرده است. از سوی دیگر فعالان جامعه مدنی بامیان چندین بار به دراین باره به شکل گسترده اعتراض و راهپیمایی نموده و خواستار باز کردن مجدد پرونده قتل شکیلا شده اند. برخی از ناظران محلی این قضیه را نشانگر تقابل روابط قوا میان مردم هزاره (که بیشترین نفوس بامیان را تشکیل میدهند) و سید ها، قالب بندی می کنند.

سادات “سید ها” خود را نوادگان حضرت محمد می دانند و از این رو از لحاظ قومی عرب هستند. به خاطر همین دید گاه سادات، خود را متفاوت می دانند، خصوصا در مورد ازدواج بین سید وهزاره. در این میان؛ دختران هزاره به ندرت با فامیل سید ازدواج میکند، اما بعضی سادات ازدواج دختران سید را با هزاره حرام می دانند.

با توجه به تاریخ افغانستان، مردم هزاره سالهای طولانی مورد ستم و تبعیض سیستماتیک قرار گرفته است. در اواخر ۱۸۸۰میلادی، شاه عبدالرحمان خان بسوی هزاره جات (مناطق مرکزی و کوهستانی که سرزمین هزاره ها است) لشکر کشید. آن زمان جنگ علیه هزاره ها کاملا بی رحمانه بود.

با ویژگی های چهره ی آسیایی مانند، هزاره ها نسبت به سایر اقوام ساکن در افغانستان به راحتی قابل تشخیص هستند. علاوه بر این، هزاره ها پیرو مذهب شیعه هستند آنهم در کشوری که اکثریت مردمان آن سنی مذهب می باشند. به این اساس عبدالرحمان خان با استفاده از مسئله ی مذهبی توانست هزاره ها را مرتد جلوه دهد و کشتن آنها را قانونی سازد.

در آن زمان با وجود چندین شورش ناموفق، “شصت تا شصت و دو” درصد از مردم هزاره توسط لشکر عبدالرحمن خان نابود گردیدند. همچنان هزاره حاصل خیزترین زمین های کشاورزی شان را از دست دادند، به مالیات خشن مواجه شدند، و بسیاری آنها به عنوان بردگ توسط حکومت عبدالرحمن خان فروخته شدند. در قرن ۲۱ شکنجه و آزار مردم هزاره همچنان ادامه داشت و هزاره ها تا قبل از سال ۲۰۰۱، از دسترسی به آموزش عالی بطور موثر منع بودند. در سالهای ۱۹۹۰م هزاره ها توسط طالبان به انزوا قرار گرفته و به شکل گسترده قتل عام گردیدند.
سیدها به عنوان اولاد پیامبر در میان هزاره ها محترم شمرده می شوند. همین احترام در جامعه مذهبی هزاره تبدیل به منافع مالی نیز گردیده است، بطور مثال آنها به شکل سنتی از هزاره ها مالیاتی به نام “خمس” دریافت کرده اند.
ازسوی دیگر سیدها از این جایگاه محترم برای بدست آوردن قدرت سیاسی، به ویژه در طی سالهای جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی، استفاده کردند. آنها اتحاد شورای انقلاب اسلامی را که یک بدنه حاکم برای اداره و حفاظت از هزاره جات، درمقابل دولت مرکزی تحت کنترل داشتند. در واقع، پدر سید واحدی بهشتی، آیت الله سید علی بهشتی، در آن زمان این شورا را رهبری می کرد. اکنون یکی دیگر از پسرانش، فکوری بهشتی، در حال حاضر با رای مردم هزاره به پارلمان افغانستان راه یافته است.

کمسیون حقوق بشر افغانستان و گروه های مدافع از حقوق زنان در قضیه قتل شکیلا عملا درگیر شده اند، بعد ازاینکه قربان (شوهر خواهر شکیلا)، به اتهام قتل او دستگیر گردید، باوجود ادعای شاهدان متعددی که وی (قربان) در موقع فاجعه در خانه نبوده است. اولین راهپبمایی به گفته ی عبدالله برات، فعال جامعه مدنی، برای حمایت از قربان برگزار گردید. برات و دیگر فعالین درگیر در تظاهراتها به طور کلی معتقدند که سید واحدی بهشتی مظنون اصلی جنایی می باشد. برات میگوید، «سید واحدی بهشتی ادعا میکند که در هنگام تیر اندازی در اتاق دیگری در حال ادای نماز بوده و هیچ چیزی نه شنیده است. اما حرف آقای سید واحدی بهشتی منطقی ندارد.»

قربان اکنون از زندان آزاد گردیده چون دادستان بعد از آن پیشنهاد کرد که قضیه شکیلا یک قتل عمدی نبوده، بلکه یک خودکشی بوده است. با این حال، شواهد قانونی نشان میدهد که شکیلا به خودش شلیک نکرده است. دادستان پس از آزادی قربان نظرش را عوض کرده و اعلام کرد که شواهد کافی برای بازداشت کسی موجود نیست، به این دلیل قضیه بسته شد.

پس از آن فعالان بامیان در دو راهپیمایی جداگانه یکی در کابل به تاریخ ۳۱ جولای، و دیگر در بامیان یک هفته بعد از آن، برگزار کردند و خواهان رسیدگی به پرونده ی قتل شکیلا شدند. پس از این اعتراض ها رئیس جمهور کرزی، به دلیل دلجویی معترضان، یک هیئت پنج نفره را از کابل برای تحقیق در این زمینه موظف کرد. اما تحقیق، این هیئت به گفته ی فعالان حقوق بشر، ناقص بود و حتی بیش از دو نفر از هیئت پنج نفری اعضای دیگرش به بامیان نرفتند.

این نوع تناقضات منجر شد تا فعالین حقوق بشر بر این باور برسند که سیدهای قدرتمند از بهشتی محافظت می کنند. به گفته ی عبدالله برات، «همه سید هایی که در موقعیت های مهم، مانند اعضای پارلمان قرار دارند، از سید واحدی بهشتی حمایت نموده و سعی دارند تا دادستان را قانع کنند که قضیه همچنان بسته بماند.» علاوه بر این، چند تن از فعالین اصلی در اعتراضات می گویند که تماس های تهدید آمیز دریافت نموده اند. عبدالله برات خودش نیز چندی قبل اختطاف گردیده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت، گرچند او موفق به فرار شده بود.

با این حال، همه ی فعالین مدنی این قضیه را به عنوان یک درگیری میان هزاره ها و سیدها نمی پندارند. طیبه خاوری از جامعه مدنی و شبکه حقوق بشر می گوید، «اول، ما باید به یاد داشته باشیم که او یک دختر بی گناه بود که به قتل رسید. این خود خشونت دامنه دار علیه زنان را نشان میدهد.» از سوی دیگر خاوری معتقد است که، سید واحد بهشتی از موقعیت و ارتباطات خانوادگی برای محافظت اش استفاده میکند.

اکثر تحلیل گران اصرار داردند که این قضیه نشان میدهد که هزاره ها دیگر مایل به ارائه همان درجه احترام به سیدها نیستند، که در گذشته بودند. اما سوال هایی وجود دارد که آیا این اختلاف موجود، یک توسعه مثبت است یاخیر؟
یک هزاره محلی اشاره کرد که مردم شیعه مذهب ازتبعیض های زیادی را در افغانستان رنج می برند. از اینرو آنها باید باهم بیاستند. او معتقد است؛ که فعالان مدنی برای اینکه از رویارویی هزاره و سید جلوگیری کنند باید در مورد قضیه شکیلا عقب نشینی کنند.

سید های مشغول به کار در بامیان می گویند که پس از کشته شدن شکیلا آنها هیچ تفاوت و یا رفتار سوء از همکاران هزاره ی خود ندیده اند، اما همه معتقد هستند که تغییری در درجه ی متمایز سادات در میان مردم هزاره به وجود آمده است. اما با این حال همه موافق اند که پرونده ی قتل شکیلا باید روشن گردد که آیا خود کشی بوده است و یا او به قتل رسیده است.

یادداشت: خانم Melissa Kerr Chiovenda نویسنده ی مقاله دانشجوی دوره ی دکترای انسان شناسی در دانشگاه Connecticut می باشد. خانم ملیزا اکنون مشغول تحقیقات پژوهشی در مورد مردم هزاره در بامیان به سر می برد.

In this article

Join the Conversation