پرواز سیمرغ صلح در همایش هنر و ادبیات ضد جنگ

گزارش از: محمدعلی حیدری

نخستین همایش هنر و ادبیات ضد جنگ با هدف بزرگداشت روز جهانی صلح پنجشنبه ۳۰ سنبله در کابل برگزار گردید.
این همایش که به مناسب فرارسیدن روز جهانی صلح و با هدف تبیین مبانی هنر و ادبیات ضد جنگ برگزار گردیده بود، تعدادی از چهره های علمی و فرهنگی کشور از جمله دکتر حمیرا قادری شاعر وادیب، محمداسلم جوادی، احمدضیاء رفعت و حسن رضایی استادان دانشگاه به ایراد سخن پرداختند. همچنین خوانش شعر توسط شاعران جوان، اجرای موسیقی دمبوره توسط استاد موسیقی سنتی کشور علی دریاب و نمایشگاهی از آثار هنرمندان هموطن با موضوع هنر ضد جنگ جزء برنامه های دیدنی و متنوع این همایش بوده است.

در ابتدای همایش آقای علی یعقوبی مسئول گروه فرهنگی خط اول بیانیه همایش را قرائت نمودند. ایشان در این بیانیه ضمن عرض خیر مقدم به میهمانان شرکت کننده در این همایش در رابطه با اهمیت صلح و بعد فرهنگی امنیت و چالش امینت در افغانستان صحبت کردند و هنر و ادبیات را مبنای ایجاد صلح و بهترین راه صلح و امنیت پایدار را در شرابط فعلی کشور عنوان کردند و افزودند که هنر و ادبیات از آنجایی که با عشق و زیبایی سر و کار دارد بهتر از هر امری دیگری می تواند به روند ایجاد صلح کمک نماید. ایشان همچنین یادآوری نمودند که برگزاری چنین همایشی چراغی را بر می افروزد تا مسئولان و نهادهای اجرایی بتوانند از آن در راستای روند ایجاد صلح استفاده کنند.

آقای حسن رضایی استاد دانشگاه به عنوان اولین سخنران همایش که موضوع صحبتش تبیین بعد معرفت شناختی جنگ و صلح بود، سخنان خود را با این جمله آغاز کرد: هر وقت صلح باشد دل آدم جنگ می طلبد و هر وقت جنگ باشد صلح و این پارادوکس زندگی بشر است. ایشان از شعر مقاومت نام بردند که روزگاری خوب درخشیدند ولی در زمان صلح آن درخشش را نداشت و ادبیات صلح زاده نشد.

ایشان در توضیح علت این امر، پاسخ معرفت شناسانه ارائه نمود. اگر قبول کنیم که شعر در حوزه احساسات اتفاق می افتد و با احساس و عاطفه دست در گریبان است می توان به این نتیجه رسید که موضوعی که خارج از عواطف و احساسات قرار می گیرد در آنجا حتما رد پای شعر کمتر پیدا می شود. بنیادهای معرفت شناسانه این است که شعر یک پدیده احساسی و در حوزه احساس اتفاق می افتد و قرابت دارد با پدیده جنگ و این دو پدیده جنگ و صلح در طول تاریخ بشر وجود داشته است.

اما جنگ هم یک پدیده ای است ظاهراً قبل از آنکه در عقل و خرد منطقی بشر جایگاه شناخته شده داشته باشد ظاهراً در حوزه احساسات اتفاق می افتد. به همین خاطر در تاریخ، جنگ را کسانی می توانستند رهبری کنند که با احساسات و عواطف مردم در تماس و ارتباط بودند و جنگ را راه اندازی می کردند. ما در ادبیات فاقد یک جایگاهی هستیم که توصیف کننده شعر صلح باشد و بیشتر آن چیزی که وجود دارد ممکن است شعر حماسی باشد. در ادبیات شعری نداریم که در مقابل ادبیات حماسی قرار بگیرد و حتی غزل که از سرچشمه های عاطفی انسان سرچشمه گرفته باز هم نمی تواند به اندازه شعر حماسی تبیین کننده جنگ یا صلح باشد. به دلیل معرفت شناختی، بشر خیلی راحت می تواند شعر جنگ بسراید ولی شعر صلح نمی تواند بسراید.

ایشان در قسمت دیگر از سخنان خود گفتند: ما نباید شاعران را ملامت کنیم که شعر جنگ را با توانایی خوب می سرایند و شعر صلح نمی توانند بسرایند. جنگ یک موضوع احساساتی است و بیشتر مربوط به قلمرو احساسات می باشد و به قول کانت جایگاه جنگ در خرد بشری نیست و در حوزه عاطفی و احساسات اتفاق می افتد و شعر هم احساس و عاطفه است. مسئولیت جامعه شناسانه ما این است که در برابر جامعه خود مسئولیت داریم همانطور که در زمان جنگ مسئولیت هایی را احساس می کردیم. بنابراین در زمان صلح نیز باید احساس کنیم و باید مسئولانه فکر کنیم و عمل نماییم و اگر شعری نمی سراییم به هر حال برای صلح باید کاری انجام دهیم.

دکتر حمیرا قادری شاعر و ادیب سخنان خود را با این جملات آغاز کرد: جنگ فاجعه عظیمی است و اگر همان اول بمیریم بهتر است و اگر تفنگ گرفتیم و جنگ کردیم، بعد از جنگ کابوس زندگی تان خواهد شد. اگر کشته نشویم باید بر ویرانه هایمان گریه کنیم و یا مانند پرستوها مهاجرت کنیم، جنگ فاجعه عظیمی است.
این شاعر در ارتباط به اینکه داستان جنگ چیست و داستان ضد جنگ چیست؟ گفتند بیان توالی حوادث است.

داستان جنگ، داستانی است که صدای توپ و طیاره را می شنوید. دو تا راوی دارد، کسی که می کشد و کسی که کشته می شود. از نگاه کسی که کشته می شود پستی است و از نگاه کسی که می کشد داستان شجاعت و شهامت و فتح سرزمین های دور است. و این بستگی به نگاه ما دارد. داستان جنگ، قصه های بسیار جذاب است و در نوع خود کشمکش است و داستان شخصیت هاست، داستان دیالوگ های پرهیجان و پر از فریاد است و ادبیات داستانی هم می تواند بیان کننده این دو دیدگاه از جنگ باشد.

دکتر قادری در ادامه با طرح این پرسش که ادبیات داستانی جنگ چیست؟ دو رویکرد را بیان نمودند: ۱- پدیده جنگ ۲- ادبیات داستانی جنگ. در ادبیات داستانی جنگ تعهد به جنگ صرفاً برای روحیه مردم و قوت دادن بر روحیه کسانی که می جنگند وجود دارد. ما باید از جنگ فاصله بگیریم و از زیر آوارها بیاییم بیرون بیاییم آنگاه بنویسیم.

این سخنران ادیب در قسمت دیگر از سخنانش به پیشینه داستان و شاهکارهای داستانی در افغانستان اشاره کردند و گفتند: بهترین شاهکارهای داستانی زمانی است که در زمان بعد از جنگ نوشته شده است. داستان نویسی در افغانستان از ۱۲۹۸ شروع می شود ولی سیر سعودی پیدا نمی کند. رمان گونه «جهاد اکبر» آغاز داستان نویسی در افغانستان معاصر است. ۱۳۴۰ تا ۱۳۶۰ جهشی در ادبیات داستان رخ می دهد. سالهایی که زریاب تلاش می کند تکنیک های داستان نویسی را آموزش دهد. از دهه شصت تا هفتاد ادبیات جنگ داریم و بهتر بگوییم جنگ ادبیات.

گروهی با رویکرد سوسیالیستی و گروهی با اندیشه های جهادی. در اینجا ادبیات ما که سیر سعودی گرفته بود در جا ایستاد. پوچی و بیهودگی در حدی تکرار شد که در ادبیات نیز تکرار شد. ادبیات شد طعمه ادبی. این انحراف باعث شد که چندین سال کلمه از کار بیفتد برای اینکه متوجه شدند که مورد سوء استفاده قرار می گیرند. ترجمه داستان ها در زمان شوروی وارد افغانستان شد. تمام داستان ها با عشق پیش می رود و جنگ در حاشیه است. عشق با جنگ سر و کار دارد و جنگ با عشق.

دکتر قادری در ارتباط با رسالت ادبیات گفتند که ادبیات حق دارد واقعیت های جامعه را بیان کند. کار ادبیات بازنمایی نیست، بازآفرینی باید باشد که متأسفانه ما در افغانستان نداریم. داستان های محمدحسین محمدی را بخوانید تمام جنگ را در روح و روان ایشان می بینیم، جنگ دغدغه ایشان بوده و ایشان از جنگ آزار و دلهره دیده است. ادبیات برای انسان است با تمام دغدغه انسان. وقتی انسان با تمام دغدغه هایش مطرح شود، دغدغه انسان جنگ و صلح است. ادبیات شعر جنگ باشد نه شعار جنگ و این دو نکته را بگویم که جنگ ویرانمان می کند و ادبیات باید در مسیری پیش رود که ادبیات صلح باشد نه جنگ.

سخنران بعدی همایش آقای احمدضیاء رفعت استاد دانشگاه بود. ایشان در توضیح جنگ بیان نمودند که: با گذشت روزگاران ما شاهد افزایش انسان در کره خاکی هستیم و از آن طرف با کمبود جدی منابع مادی روبرو می باشیم و تخریب محیط زیست که قرن هاست آسیب های فراوانی بر زندگی بشریت وارد کرده است. آیا بشر با گذشت زمان شاهد جنگ های بیشتر نخواهد بود؟ در ظاهر امر اینچنین است و پاسخ بسیار مأیوس کننده و ناامید کننده. مگر اینکه با گذشت زمان و پیشرفت تمدن انسان بتواند راه حلهای قابل قبولی برای ادامه حیات ارائه کند که بشر شاهد جنگ های فاجعه بار نباشد.

موضوع صحبت ایشان که جنگ در شعر فارسی بود بیان داشتند که هر جنگ دو طرف دارد که می جنگد. هر طرف خود را بر حق و طرف مقابل را باطل می داند و جنگ در ذات خود برای آدمی پسندیده نیست. آدمی جنگ را بد می داند و وقتی با آن مواجه می شود آن را خوب می داند. هیچ کسی نمی گوید جنگ خوب است و هیچ کس جرأت خوب گفتن جنگ را ندارد و بنابراین توجیهی برای جنگ جستجو می کند و این پرسش پیش می آید که کدام جنگ خوب است؟ پاسخ جنگ را خود جنگاوران دریابند و بنویسند و به شرطی که آنها تنها آخرین جنگاوران باشند.

این استاد دانشگاه شعر حماسی در فارسی را بیشتر بیان کننده جنگ و جنگاوری دانست و شاهنامه فردوسی بهترین مثال این مورد است. منتقدان ادبی بیشتر می گویند که شاهنامه فردوسی بیشتر در مورد جنگ است نه صلح. در جنگ نامه ها بیشتر در مورد جنگ پادشاهان و فرماندهان و رهبران و روایت تاریخ آنان است. اما در شعر غنایی عاشق به جنگ رقیب می رود و از عاشق می خواهد که او را شکست دهد.

جنگ و ادبیات و رابطه این دو از دید جامعه شناسانه موضوع سخنرانی آخرین سخنران همایش هنر و ادبیات ضد جنگ جناب آقای محمداسلم جوادی استاد دانشگاه بود. ایشان ارتباط جنگ و ادبیات را اینگونه تشریح کردند: صحبت از جنگ و ادبیات به نوعی تلاش برای فهم جنگ است. نیاز به گفتن نیست که برای انسان افغانستانی جنگ یک پدیده ملموس و تجربه زیسته است و کسانی که حتی در مهاجرت بودند به نوعی با جنگ آشنا هستند و آن را تجربه کرده است،‌ به این معنی که جنگ را می شناسد و می فهمد.

این نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماعی در ارتباط با اهمیت جنگ و صلح افزودند: اهمیت جنگ و صلح از آن جهت است که با بخشی از زندگی، تجربیات و خاطرات ما گره خورده است. این سوال پیش می آید که چرا جنگ با زندگی ما درآمیخته است و در کجای زندگی ما ریشه دارد؟ تأمل در باب جنگ تأمل در باب نفس افغانستانی است. ارتباط ادبیات و جنگ بسیار پیچیده است. در جنگ همیشه سوژه جنگ وجود دارد، کسانی که می آفرینند و کسانی که قربانی می شوند و ما همیشه از منظر آفرینندگان جنگ نگاه می کنیم و نه از دیدگاه قربانیان جنگ.

این استاد دانشگاه در ارتباط ادبیات و جنگ بیان داشتند که ما در قدم اول باید فهمی از جنگ داشته باشیم. در یک تعریف جنگ همان سیاست به شیوه دیگر است. اگر همانندی جنگ با سیاست وجود دارد پس رابطه ادبیات و جنگ هم معنا پیدا می کند. در ایام صلح ما هم با جنگ روبرو هستیم که جنگ صور آشکار و پنهان دارد. فهم، مشکل اساسی است که در تاریخ ما و در زندگی ما وجود دارد. فهم و درک در باب جنگ صورت نگرفته است. خیلی خوب است که یکی از دغدغه های ما این باشد که جنگ چیست و چه نسبتی با شرشت و سنت و تاریخ ما دارد. ما می توانیم از دو زاویه نسبت ادبیات و جنگ را بررسی نماییم:

نوع اول رابطه ستایش جنگ در ادبیات است که نماد بارز این نوع، ادبیات حماسی است. هم داستانی و هم منظوم و به خصوص شاهنامه فردوسی یکی از اینگونه آثار است. علاوه بر آن آثار هومر،‌ ادیسه و ایلیارد و نمایشنامه های شکسپیر را نیز می توان در این حوزه قرار داد. در این آثار رابطه ادبیات و جنگ بیان شده است.

نوع دوم رابطه تردید از جنگ است که یک پدیده مدرن است و تحت تأثیر فلسفه غرب صورت گرفته است که مقوله هایی از قبیل دفاع از وطن و ارزشها را در بر می گیرد. اما تحولاتی که تأملات فکری پاره ای از دانشمندان باعث تقدیس زدایی از جنگ گردید مانند بسیاری از پیشرفتها و نظریات علمی که می توان به داروین اشاره کرد که انسان را یک پدیده طبیعی می داند و ارتباط انسان را با آسمان قطع می کند، نوعی تردید در باب جنگ صورت گرفته است که چرا جنگ کنیم، چرا جهاد کنیم. با این نظریات منطق توجیهی جنگ از میان برداشته شد و یا تغییر کرد. نوع سوم رابطه بیزاری و نفرت از جنگ است. ادبیات به صورت مستقیم نوعی نفرت و بیزاری از جنگ را ترویج می کند. بعد از وقوع جنگ های جهانی داستان های زیادی داریم مانند کتاب «جنگ، زندگی و دیگر هیچ». این نوع از ادبیات بیشتر از جنگ جهانی گسترش پیدا کرده و ادبیات صلح هم گسترش پیدا کرده است.

استاد جوادی در ادامه به بیان ادبیات فاجعه اشاره کردند و بیان داشتند که ادبیات فاجعه نوعی نگاه تاریخی و اجتماعی به جنگ و شیوه ادبی است و بیشتر سعی کرده است که جنگ را از دیدگاه قربانیان مطرح و پرداخت نماید. نتیجه اینکه از ادبیات در نکوهش جنگ می توان استفاده کرد. طرح مقوله هایی که بیشتر بصورت مستقیم با جنگ ارتباط ندارد ولی در فهم جنگ، خسارت و ویرانی که جنگ بوجود آورده است کمک کرده است. ادبیات به جنگ و صلح کمک کرده است.

ادبیات است که به ستایش زندگی پرداخته است. انگیزه های ما برای زندگی بسیار پایین است و ما باید سعی کنیم زندگی را به نفسه بشناسیم و ارزش قائل شویم و برای خود حق حیات بپذیریم و هیچ وجه نگذاریم این حق از کسی گرفته شود. ما ادبیاتی داریم که سعی کرده است زندگی را به پدیده خوشایند تبدیل کند و با درک عمیق از زندگی برای ما به یک پدیده ارزشمند تبدیل می شود. ادبیات نیز کمک کرده است به فهم پدیده پوچی. ولی مهمتر اینکه زندگی یک پدیده پوچ است اجازه نمی دهیم که به خاطر پوچ حق حیات را از کسی بگیریم. بنابراین ما باید درک نسبتاً عمیق از مولفه های زندگی پیدا کنیم که جنگ به چه دردی می خورد. ادبیات به مصائب جنگ می پردازد و رنجی را که انسان ها از ناحیه جنگ مرتکب می شود بیان می کند مانند آثار کافکا و داستایوسکی. امیدواریم روزی در این جامعه فرا برسد که قاتل از جانی و قربانی طلب کار نباشد.

در ادامه برنامه های همایش، رونمایی از کتاب شعر ویژه ضد جنگ با نام «بیا تفنگ را فراموش کنیم» توسط دبیر همایش جناب آقای محمود جعفری انجام شد. ایشان همچنین در ارتباط با هدف و انگیزه برگزاری همایش نیز صحبت هایی را ایراد نمودند.

در این همایش شاعران جوان شعرهایشان را در رابطه با تبیین صلح و نکوهش جنگ قرائت نمودند. آقایان مسعود حسن زاده،‌ شهیرداریوش، حسین حیدر بیگی، محمد جاوید، حسین بیوک، رمضان محمودی،‌ علی شریفی سحر، هادی هزاره، حسن ابراهیمی، محمدعرفانی و اسکندر حسینی از جمله شاعرانی بودند که در این همایش به قرائت شعرهایشان پرداختند.

اجرای موسیقی سنتی دمبوره توسط استاد علی دریاب نیز از دیگر برنامه های همایش بود که دو بار در فواصل برنامه ها انجام شد.

آخرین بخش از برنامه های همایش هنر و ادبیات ضد جنگ افتتاح و بازدید از نمایشگاه هنر ضد جنگ بود. در این بخش آثاری از هنرمندان به نام کشور استاد سلمانعلی ارزگانی در خوشنویسی، امین علیزاده در نقاشی و آثار مرکز فتوژورنالیزم چشم سوم در عکاسی را در بر می گرفت.

قابل ذکر است که نخستین همایش هنر و ادبیات ضد جنگ با استقبال گسترده دانشجویان،‌ فرهنگیان، استادان دانشگاه، شاعران، ادیبان، هنرمندان و اصحاب قلم و رسانه روبرو گردید.

نخستین همایش هنر و ادبیات ضد جنگ توسط هفته هنری ادبی سیمرغ و گروه فرهنگی خط اول با همکاری آکادمی هنر و علوم سینمایی افغانستان، خبرگزاری بخدی، مرکز فتوژورنالیزم چشم سوم، انتشارات کاتب، لیسه عالی تیزهوشان و موسسه ی تحصیلات عالی غرجستان در محل سالن اجتماعات این موسسه برگزار گردید.


عکس: مرکز فتوژورنالیزم چشم سوم

استفاده از این مطلب بدون ذکر منبع مجاز نیست.

In this article

Join the Conversation