همایش ادبیات ضد جنگ، برای اولین بار در کابل از سوی شماری از نهادهای فرهنگی و خبری برگزار شد. این همایش با استقبال گسترده شاعران و نویسندگان و استادان دانشگاه برگزار شد. پیرامون چند و چون این برنامه، گفت و گویی با علی شریفی از برگزار کنندگان این برنامه داشتیم.
چطور شد که روی ادبیات ضد جنگ شروع به کار کردید؟
در افغانستان در کل، روی ادبیات کم کار صورت می گیرد، مخصوصا ادبیات ضد جنگ یا ادبیاتی که صلح را بیاورد. اگر به گذشته برگردیم، در افغانستان چیزی به نام ادبیات ضد جنگ نداریم. جنگ و صلح می تواند یک محتوا باشد. همان طور که گفتم در گذشته ها روی این ادبیات کار نشده است. در حالی که ما داریم به روز جهانی صلح نزدیک می شویم، در افغانستان روز به روز وضعیت امنیتی خراب تر می شود. و صلح به معنای واقعی اش دارد کم رنگ می شود. البته صلح به معنای کلیشه ای و تصنعی اش هست. داد از صلح زده می شود، ولی صلح فقط با گفتن کلمه صلح به دست نمی اید. باید در این زمینه کارهایی هم صورت بگیرد.
به همین مناسبت ما هم تصمیم گرفتیم که با همکاری هفته نامه سیمرغ، یک برنامه ای را راه اندازی کنیم به نام “هنر و ادبیات ضد جنگ”. در این برنامه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی افغانستان، خبرگزاری بخدی، انتشارات کاتب، دانشگاه غرجستان و مرکز فتوژورنالیسم چشم سوم، و لیسه عالی تیزهوشان با ما همکاری دارند.
هدف شما از برگزاری این برنامه ها چیست؟
این اولین برنامه ما از این سلسله برنامه هاست که در همین موضوع البته ادامه خواهد داشت. هدف ما در واقع ترویج صلح است. شعرا اصولا صلح را دوست دارند، و فقط برای شعرهای عاشقانه و شعرهای اعتراضی ساخته نشده اند. شعرا هم در ترویج صلح در یک جامعه نقش دارند. آنها می توانند با شعر خود پیام صلح و پیام جنگ را به جهانیان برسانند. امیدواریم که با این گونه همایش ها بتوانیم ادبیات و هنر ضد جنگ را در افغانستان به وجود بیاوریم.
به نظرت رابطه بین ادبیات و جنگ چگونه است؟
وقتی در هر کشوری در جهان جنگ می شود، هنرمند و شاعر از آن جنگ تاثیر می پذیرد. موجب دگرگون شدن شاعر می شود جنگ. یک رابطه مستقیمی دارد. مثلن در دوره ای که ما در کشور جنگ داریم، ادبیاتی به وجود می اید به نام ادبیات مقاومت. اگر جنگ نمی بود ادبیات مقاومت به وجود نمی امد. اگر جنگ نباشد، نوعی از شعر اعتراضی هم به وجود نمی اید. این دو یعنی ادبیات و جنگ بر روی هم تاثیرگزاری های فراوانی دارند. اگر جنگ نمی بود، فی الواقع ادبیات ضد جنگ یا ادبیات صلح خواهی هم به وجود نمی آمد. به این طریق است که ادبیات صلح یا ادبیات ضد جنگ معنا می یابد.
از دید تو ادبیات ضد جنگ چه تعریفی دارد؟
تعریف خاصی از ادبیات ضد جنگ وجود ندارد، یا لا اقل تعریف واحدی از این مقوله در دست نیست. اما آن چه که مهم است این است که در ادبیات ضد جنگ، نه تنها جنگ افشا می شود، بلکه بر ضد ان هم موضع گرفته می شود.
به نظر خودت، تا چه اندازه در افغانستان در باره ادبیات ضد جنگ کار شده است؟
در افغانستان خیلی کم در این باره کار شده است؛ حتی می توانیم بگوییم که کاری نشده است. در گذشته ها هم شاعرانی که بر علیه ظلم و ستم حکومت بالای مردم موضع می گرفتند، منجر به زندانی شدن آنها می شد. ادبیات ضد جنگ در واقع از این دوران شروع می شود. شاید بتوانیم بگوییم سید اسماعیل بلخی، بنیان گزار ادبیات ضد جنگ در افغانستان باشد. او اولین کسی بود که شعرهای اعتراضی را نوشت؛ و گفت که جنگ نه. مردم را آگاه می کرد نسبت به زیان های جنگ. شاعر هم در واقع یکی از کارهای اش آگاه کردن مردم است در کشوری؛ وقتی جنگ شد در یک کشور، شاعر وظیفه دارد تا مردم را در این زمینه آگاه کند. این ها به نوعی وظیفه ادبیات ضد چنگ است. اکنون با اتمام ادبیات مقاومت، باید شاعران به صلح تمایل نشان بدهند، یعنی به ترویج صلح بپردازند و زشتی های جنگ را به مردم نشان دهند.
برنامه شما از چه بخش هایی تشکیل شده است؟
در این برنامه مرکز فتوژورنالیزم چشم سوم نمایشگاه عکس دارد، آثار استاد ارزگانی و استاد علی بابا اورنگ هم به نمایش گذاشته می شود. اساتید دانشگاه و نویسندگان هم در این برنامه سخنرانی خواهند کرد. کسانی مثل علی امیری، احمد ضیا رفعت و داکتر حمیرا قادری. در کنار این برنامه ها شعرخوانی هم داریم. یک کتاب هم به نام “بیا جنگ را فراموش کنیم” از محمد جعفری هم در این برنامه رونمایی می شود. و مقالات و شعرهای این همایش را هم در ویژه نامه ای به چاپ می رسانیم.
نهاد برگزار کننده این همایش را برای ما معرفی کرده و برنامه های آینده این نهاد را هم بیان کنید.
گروه خط اول از دو سال قبل، یعنی از سال ۱۳۸۹ فعالیت خودش را شروع کرده است. برنامه های ابتدایی ما بیشتر برای اشنایی جوانان و محصلان با ادبیات بود. ما سه برنامه در لیسع عالی معرفت برگزار کردیم، اولین برنامه برای سید ابوطالب مظفری، دومین برنامه برای سرور رجایی و سومین برنامه برای عبدالرحیم جعفری (عارف) که آهنگ ساز و شاعر است برگزار شد. چهارمین برنامه ما برای محمود جعفری، در دانشگاه کاتب لرگزار شد. پنجمین برنامه ما هم رونمایی و نقد کتاب محمد جعفر عزیزی بود. برنامه ادبیات ضد جنگ هم ششمین برنامه ما هست. کتاب بیا جنگ را فراموش کنیم توسط انتشارات “م” منتشر می شود. یک مجموعه شعر عاشقانه شاعران جوان افغانستان را هم آماده چاپ داریم.
محفلی هم قرار است برای دکتر حفیظ الله شریعتی (سحر) برگزار کنیم. برنامه دیگری هم برای ابراهیم امینی دایر خواهیم کرد. از مهمترین برنامه های دیگر ما کار کردن روی ادبیات و هنر ضد جنگ است که هر ساله تصمیم داریم این همایش را برگزار کنیم.
تصمیم داریم در سال اینده یک مستند هم در مورد ادبیات و هنر ضد جنگ بسازیم.
نهادهای دولتی آیا در زمینه ادبیات و هنر ضد جنگ هم کاری کرده اند؟
در کشور ما در کل، دولت روی ادبیات کار نمی کند. رییس جمهور امسال برای چهار شاعر زمینه ملک الشعرایی را ساخته مثل قدیم. اقای کرزی می گوید ما با شعرا در زمینه چاپ کتاب همکاری می کنیم؛ ولی من روی حرف اقای کرزی زیاد حساب نمی کنم. مثلا شورای عالی صلح سالانه میلیون ها دلار بودجه دارد، اما روی ادبیات و هنر ضد جنگ هیچگاهی کار نکرده است.
در برگزاری این برنامه هم شورای عالی صلح و دولت هرگز با ما همکاری نکرده اند. در واقع دولت در زمینه ادبیات ضد جنگ کاری نکرد که ما مجبور شدیم در این زمینه کار کنیم. اگر دولت در این زمینه کار می کرد ما می توانستیم در بخش های دیگر کار کنیم.
در طول ایت ده سال می بینیم که ار طلح تجلیل صورت می گیرد؛ اما مشاهده می کنیم که ادبیات در این پروسه اصلا جایگاهی نداشته است. نه کاری کرده در این زمینه دولت و نه علاقه ای دارد برای این موضوعات. بیشتر روی سیاست کار می کند و ادبیات را از سیاست جدا می داند. سالانه در هر ولایت در باره صلح سخنرانی می شود فقط. یعنی بیشتر کارهای نمایشی صورت می گیرد؛ نه کارهای واقعی. در این ده سال یک بار هم از ادبیان ضد جنگ حرف زده نشده است. این ها نشان می دهد که دولت در این زمینه کاری نکرده است.
ما نباید چشم به راه دولت باشیم؛ باید نهادها و ارگان های خصوصی و مردم خودشان در باره صلح و ادبیات ضد جنگ کار کنند. نباید منتظر دولت و بودجه های دولتی باشیم. در افغانستان در کل ادبیات نان ندارد و کسی هم در این زمینه توجهی از خود نشان نمی دهد.
سخن آخر جناب شریفی!
وقتی در جامعه ای بحران شکل می گیرد، شعر اعتراضی هم در ان جامعه شکل می گیرد و شاعر هم به بی عدالتی ها و ظلم هایی که در جامعه وجود دارد، اعتراض می کند. در افغانستان هم شاعرانی امده اند و روی کار شده اند در این زمینه. در بسیاری از دوره ها شاعران ما به زندان افتادند و دولت از انها می خواست که به نفع حکومت شعر بگویند؛ در غیر این صورت به زندان می افتادند. از آن دوره تا به حال شاعران مدام مورد آزار و اذیت قرار گرفته اند.
در این سال ها هم الیاس علوی، از بین جوانان در باره شعر اعتراضی بسیار خوب کار کرده است. به هر حال به هر اندازه که در جامعه ای بحران و جنگ و بی عدالتی وجود داشته باشد، شاعران هم تاثیر گرفته و به این مقوله بسیار خواهند پرداخت. ممکن است حکومت افغانستان در اینده جلو این اشعار اعتراضی را بگیرد. اما اگر به همین منوال این ادبیات به پیش برود؛ به پختگی خویش هم خواهد رسید.
منبع: خبرگزاری بخدی