گزارش: روابط عمومی آکادمی هنر
عکس: محمدعلی حیدری
در سومین برنامهی سلسله نمایشگاه های نیستان که آخرین چهارشنبه هر ماه در آکادمی هنر و علوم سینمایی افغانستان برگزار می شود، از روح اله نیک پا مدال آور المپیک ۲۰۱۲ لندن قدردانی شد.
به گزارش روابط عمومی آکادمی هنر، این برنامه که به گزیدهی بیست و شش سال تلاش و خلاقیت های هنری هنرمند نام آشنای کشور، استاد سلمانعلی ارزگانی و نقد و بررسی فیلم الفبای کولی اختصاص داشت، یکی از آثار نفیس خوشنویسی این هنرمند پیشکسوت به منظور قدرشناسی از همت و تلاش های بلند و شادی آفرین نخستین مدال آور المپیک «روح الهه نیک پا» به وی اهدا شد.
علی امیری استاد دانشگاه در این مراسم گفت: شادی و شوقی را که هفتهی پیشٰ، روح الله نیک پا به دلهای مردم این جامعه هدیه کرد بی سابقه بوده و در طول یک قرن گذشته، هیچ انسان خیر و نیکوکار و خوبی، این همه شادی را به مردم این سرزمین هدیه نکرده است. امیری که موضوع صحبتش «کارکرد هنر در توسعهی دموکراسی و حقوق بشر» بود گفت: هر تمدن برای گفتن یک حرفی در تاریخ به وجود می آید و” هنر”، ” سخن تمدن” است.
وی افزود که هنرمند خوشنویس با گذاشتن نقطه ها و پیوند آنها دنیایی را خلق می کند که در آن از رنج و خشونت و فلاکت اثری نیست و با برجسته سازی زیبایی ها و لطافت، کرامت انسانی و بعد معنوی و اخلاقی انسان مجال رشد و شکوفایی پیدا می کند و ابعاد حیوانی و دهشتناک و سویه های مخرب زندگی که پیوسته به ما زخم می زند، نادیده گرفته می شود.
این استاد دانشگاه در خصوص هنر خوشنویسی گفت: هدف اصلی هنر خوشنویسی دیداری کردن امر شنیداری است و کرامت انسانی، پخش زیبایی ها، تلطیف فضا، احترام گذاشتن به انسان و قبول کردن کمی ها و کاستی ها و نقض های بشری، اصلی ترین آموزه هایی است که در فرایند گذار از امر شنیداری به امر دیداری به وجود می آید.
امیری در ادامه سخنانش یادآور شد که خوشنویسی بخشی از وجود هنرمند است و با جان انسان پیوند دارد. ما باید کوشش کنیم از ایده ها، آرمان ها، و ایده آل هایی که سالیان سال در جان نسل های متوالی از خوشنویسان وجود داشته و با دست های بریده شده، یعنی با جان شان قرآن نوشته اند، الهام بگیریم تا مناسبات ما واقعی تر باشد و جامعهی انسانی تر داشته باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنانش در خصوص کارکردهای حقوق بشری هنر، به خصوص هنر خوشنویسی گفت: این هنر که با زندگی ما، با جان ما و با فرهنگ ما عجین گشته است هر چند اصلی ترین هدف اش گذر از امر شنیداری به امر دیداری است اما تنها نماد بصری و دیداری ندارد بلکه مجموعه ای از آموزه ها، پیام ها، دیده ها، و حرف هایی است که یک دنیای زیبا و دوست داشتنی را ترسیم می کند.
دنیایی که در آن، انسان عزیز، ارجمند و بزرگ است. ما باید کوشش کنیم این دنیایی که در طول سالیان سال نابود گشته است را دوباره احیا کنیم چرا که این احترام گذاشتن به انسان و کرامت انسانی و مهمترین اصل حقوق بشر است. امیری با خشونت بار خواندن فضای کنونی جامعه، هنر و هنرمند را برای تلطیف کردن آن فرشته های نجات دانست و گفت: هر یک از هنرمندان ، به خصوص هنرمندان خوشنویس می توانند فرشته های نجاتی باشند برای تلطیف فضاهای خشونت بار کنونی.
این نویسنده و پژوهشگر فلسفه و کلام در خصوص هنرهای روز و ویژگی های کارهای استاد ارزگانی گفت: ما در جهان امروزی دچار یک نوع آشوب و اغتشاش هنری هستیم و در گالری ها و نمایشگاه ها وقتی نگاه می کنیم می بینیم که بسیاری از هنرها با هم تداخل دارند و نقاشی ها بجای اینکه نقاشی جسم باشند نقاشی روح شده اند و هنر به سمت پیچیدگی و انتزاعی شدن روز افزون به پیش می رود که یکی از این نمونه ها و تداخل هنرهای مختلف با هم، نقاشی خط است، اما در کارهای استاد ارزگانی همان گونه که خوشنویسی با کتاب و کتابت و کلمه و کلام پیوند دارد، یک تأکید خاص و تعهد به کلمه و کلام وجود دارد و من احساس می کنم یک راز، یا یک جذبه، ایشان را متعهد به کلمه و کلام نگه داشته به نحوی که نتواند از مرزهای کلام عبور کند و این سنت دیرینه را با چیزهای جدید بیامیزد.
سخنران بعدی برنامهی نیستان سوم، سلمانعلی ارزگانی بود که در رابطه با «چیستیی هنر» صحبت کرد. ارزگانی در آغاز با دریغ و درد گفت که هنر در جامعهی امروز ما یک واژهی گم نام و مبهم است و در این آشفته بازار پر غوعای امروزی، هنر و هنرمند خرید و فروش می شود.
وی در تعریف هنر یادآور شد که تعریف های زیادی برای هنر وجود دارد. عده ای هنر را به معنی دمیدن روح تعهد در انسانها دانسته اند و عده ای آن را به میدانی تعبیر کرده اند که در آن میدان، مخلوق که هنرمند است با خالق خود که خداوند بی همتا است، برای آفرینش و خلق زیبایی به رقابت می پردازند اما به باور من، هنر تجلی و تبلوری است زیباگونه و عینی، متکی به احساسات و اندیشه های درون آدمی که با ابزار و شیوه های گوناگون خلق می شود.
ارزگانی در خصوص معنی هنر گفت: هنر را «فن» و «کمال» و «توانمندی» و «کیاست» و «فراست» معنی کرده اند، اما به نظر من، هنر، تنها فن و کمال و کیاست و فراست نیست بلکه فراتر از اینها است. باید گفت: «هنر، هنر است». و بس.
این هنرمند خوشنویس در بخش دیگری از سخنانش هنر را به صفات کمالیه و جمالیه خداوند نسبت داد و افزود که هنر از دو سرچشمه بهره می گیرد و سیراب می شود، یکی از این سرچشمه ها خلاقیت است که به صفات کمالیه خداوند ارتباط پیدا می کند و قابل احترام و تکریم و تعزیز است و هر بینندهی صاحب ذوقی در برابر آن سر تعظیم فرود می آورد.
جنبهی مهم و سرچشمهی دیگر هنر، زیبایی است و زیبایی به طور مستقیم ارتباط پیدا می کند به صفات جمالیه خداوند و حس شیفتگی را در انسانها بر می انگیزد.
بخش پایانی این دوره از برنامهی نیستان، نقد و نمایش فیلم «الفبای کولی» ساختهی بصیر سیرت بود. این فیلم کوتاه داستانی پس از نمایش، توسط منتقد برنامه محمد مروج زاده فیلمسازجوان کشور مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مروج زاده در خصوص ساختار فیلم گفت: باتوجه به موضوع فیلم ما انتظار داشتیم کنش و واکنش و درگیریهای بیشتری بین شخصیت اصلی قصه و عوامل بازدارنده ایجاد می شد و به مشکلات این دختر خانم معلم که تلاش می کند در بخش کوچکی از اسکان موقت کولی های چادرنشین، دانش و دانایی هدیه کند بیشتر و عمیق تر پرداخته می شد، گره های بیشتری افکنده می شد و به تدریج باز می شد.
به لحاظ فیلمنامه، یک طرح توسعه باید در نظر گرفته می شد تا کم کم مخاطب را با این محوطه و جغرافیای آن آشنا می ساخت و آدرس مشخص تری می داد تا مخاطب با اثر ارتباط بیشتری برقرار می کرد. این مهم در فیلم تا حدودی مجهول است و در هر حومهی شهری می تواند باشد و اتفاق بیفتد.
این فیلم ساز در رابطه با اوج و فرود و کارکردهای دراماتیک فیلم یادآور شدکه با توجه به موضوع فیلم که می خواهد مخالفت گروه طالبان با ایجاد این مکتب کوچک دخترانه و ایده های این دختر خانم معلم روستایی را نشان دهد خیلی خوب بود که این مخالفت ها در طول فیلم به طور عینی چند باری تکرار می شد و در نهایت به مرحلهی آتش زدن مکتب می رسیدیم اما فیلم ساز به نظر من از این مهم غافل مانده یا حداقل نتوانسته این گره ها را برای مخاطب عینیت بخشی کند.
موضوع دیگر، انتخاب لوکیشن های فیلم هست، این نوع لوکیشن با وجود این که جذاب هست، به لحاظ رنگ بندی خطرناک نیز هست و رنگ های متنوع با روشنی و ترام بسیار بالا و پراکنده، بدون رنگ های مکمل به جهت بازتاب های نوری متفاوتی که دارند فیلم ساز یا تصویربردار را از لحاظ داشتن قاب بندی های خوب با عمق میدان مناسب و رنگ بندی های دلخواه باز می دارد و یک نوع شلختگی تصویری ایجاد می کند.
مروج زاده، یک دست بودن فیلم را از نقاط قوت آن بر شمرد و ادامه داد که در این فیلم با استفاده از فیلم برداری امپرسیونستی که در آن منبع نوری مشخص و و اضح دیده نمی شود فیلم به یک نوع یک دستی نوری رسیده و به این اثر جذابیت بسیار بالایی بخشیده است و از قابلیت های این فیلم به حساب می آید.
مروج زاده در ادامه به عنصر محیطی اشاره کرد و یاد آور شد که: نماهای بیرونی فیلم از ترکیب بندی های خوب و پرسپکتیو مناسب برخوردار است اما با این همه جای ما نور بیشتری می توانست داشته باشد. نماهای داخلی تقریبا تخت هستند و فیلم ساز می توانست از محیط بیرونی استفادهی بیشتر و بهینه تری بکند و نماهای جذاب تری داشته باشد.
وی در خصوص بازی ها، بازی هنرپیشه های اصلی را خوب توصیف کرد و در خصوص حضور نابازیگران یادآورد شدکه اگر همهی نابازیگران فیلم از بین افراد بومی انتخاب می شد فیلم توفیق و شانس و جذابیت بیشتری می یافت.
در پایان، بصیر سیرت کارگردان فیلم الفبای کولی ضمن صحبت دربارهی چگونگی سیر تولید این فیلم و مشکلاتی که سر راه تولید این اثر و همچنین فیلم سازی در افغانستان وجود دارد به پرسش های حاضرین پاسخ گفت.
قابل یادآوری است اینکه در حاشیه این مراسم، یک جلد کتاب نفیس هنری از سوی احمدضیاء لنگری کمیشنر کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان به آقای ارزگانی اهدا شد.
سلسله برنامه های نیستان در آخرین چهارشنبه هر ماه از سوی اکادمی هنر و علوم سینمایی با همکاری بنیاد مهرگان عمران، دانشگاه کاتب و مرکز تعاون افغانستان، با حضور سینماگران، هنرمندان و سایر اقشار فرهنگی برگزار می شود. در برنامه های پیشین، فیلم عبور از غبار ساختهی علی محمدی کیان و فیلم چمن گل ساختهی امان جهانگیری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و گزیده ی بیست و پنج سال آثار نقاشی مدرن امین علیزاده و آثار عکاسی مانی مشکین قلم به نمایش گذاشته شده است.