گزارش: مهدی زرتشت
عکس: مانی مشکین قلم
محفل بزرگ “همایش بررسی انتقادی- تحلیلی” اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها) تازه ترین اثر تحقیق آکادمی علوم به روز چهار در کابل برگزار گردید. این همایش در رستورانت کابل دوبی با حضور شخصیت های علمی و دانشگاهی، دانشجویان، فرهنگیان، فعالان اجتماعی، سیاسی و مدنی و رسانه ها و صدها تن دیگر برگزار گردید.
در ابتدای محفل نقد و سخنرانی، از سوی مجریان این همایش، مقدمه ای به قرائت گرفته شد که در آن هدف برگزاری این همایش به طور خلاصه قرائت گردید. از مهم ترین اهداف برگزاری این همایش بزرگ نقد، «نقد تحلیلی- سیاسی»، «تلاش در جهت ترویج روش ها و الگوهای برخودر تکثرگرایانه، دموکراتیک و عملی»، «دامن زدن به فرهنگ نقد و نظریه پردازی و کمک به توسعه گفتمان علمی در کشور»، «سنجش ظرفیت ها… و نقد کارنامه» مرکز آکادمی علوم و «تلاش در جهت عرضه راهکارهای مناسب برای عبور از وضعیت موجود و دوری از… الگوهای رفتاری هزینه آور در آینده» بر شمرده شد.
خانم زهرا لطفی به عنوان اولین سخنران همایش، به نقد علمی “اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)” از زاویه “روش شناختی تاریخی” پرداخت. وی با بیان اینکه «شیوه روش شناختی تاریخی سنتی روش و اعمالی است که مبتنی بر مصلحت خاندان حاکم یا خاندان قدرت است» افزود که نگارش و روش تحقیق نویسندگان اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیرپشتون ها) نیز مبتنی بر روش سنتی استوار است و در آن بخل و دخالت های شخصی مطابق آنچه از آن تعریف داده شد، دخیل بوده است. به گفته خانم لطفی، نویسندگان این کتاب، همچنین نقد و تفسیر متون تاریخی را رعایت نکرده اند.
آقای پرتو نادری شاعر، دومین سخنران همایش، اثر نویسندگان آکادمی علوم را «چرکین» خوانده، افزود سراسر این اثر در خصوص مردم هزاره آمیخته با «جعل و سخنان من در آوردی و نوعی سفسطه» است. آقای نادری، برخی مطالب درج شده در این کتاب را خنداور خوانده و افزود که در جاهایی از این کتاب در خصوص شناخت و خصوصیات مردم هزاره آمده است «مردمان هزاره نان گندم را در تنور پخته می کنند… لابد نویسندگان این اثر نان گندم را در دیگ پخته می کنند…» یا در جایی از این کتاب بازهم آمده است که «مردان هزاره روابط شان با زنان شان خوب و صمیمی است… این یعنی اینکه زنان را باید لد و کوب کرد و در نظر آنها این یعنی صفت بزرگی مردها…».
وی نویسندگان این اثر فاقد ارزش را «سطحی نگر» خوانده گفت، با وجود اینکه تا هنوز آثار زیادی در شناخت مردم هزاره، فولکلور آنها و فرهنگ آنها نوشته شده، اما نویسندگان اکادمی علوم، بدون مراجعه به آنها، با جعل و استناد سازی های مغرضانه و در عدم مطابقت با اصول تحقیق، مطالبی را در کتاب گنجانده اند که هیچ ربطی به مردم هزاره ندارد.
پرتو نادری نشر این کتاب را (اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)) را مایه «سر افکندگی» همه مردم کشور خواند.آقای نادری با بررسی کوتاه تاریخچه آکادمی علوم در چند دهه قبل، معیار گزینش اعضای این آکادمی در زمان حاضر را مورد نقد قرار داده و یاد آورد شد که اعضای این آکادمی، برخی معیارهای لازم را ندارند و حتا با مدرک صنف دوازدهم مکتب عضو این آکادمی شده اند.
او همچنان دادن هر گونه ارقام آماری در خصوص اقوام کشور چه از سوی آکادمی علوم یا هر نهاد و مرجع دیگر را به کلی رد کرد و آنها را فاقد اعتبار خواند و در اخیر گفت: «نگرانم که این نویسندگان [اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان…] خانه ما را تبدیل به جهنم نکنند.»
اسلم جوادی استاد دانشگاه به عنوان سومین سخنران همایش، نقدش را با عنوان “سیاست زدایی از علم” مطرح کرد. آقای جوادی ضمن ارائه کوتاهی به صفت مقدمه بحث، نشر کتاب “اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)” را یک «رخداد نابسامان» در تاریخ معاصر کشور عنوان کرد.
وی در بخشی از سخنانش گفت: «از منظر انسان شناختی و جامعه شناسی، این اثر را می توان آرمانشهر تک صدایی و تک قومی خواند.»
آقای جوادی با خواندن بخش هایی از این اثر بصورت مستند- مثلا استفاده از واژه مسرانه به جای مصرانه و…- گفت، در این اثر نشان داده شده است که نویسندگان این اثر حتا با اصول اولیه نگارش نیز آشنا نیستند. وی از «قبیله ای شدن آگاهی و علم» در کشور خبر داد و افزود: «اثر قبل از اینکه به مردم هزاره اهانت و تحقیر کرده باشد، به همه مردم کشور اهانت و تحقیر کرده است.» آقای جوادی همچنان گفت: «این آکادمی، نه آکادمی علوم بلکه عنوان مناسبی که می توان برای آن در نظر گرفت، آکادمی قبیله است.»
علی امیری استاد دانشگاه، نویسنده و پژوهشگر، چهارمین سخنران محفل همایش در لابلای سخنان داغش یاد آور شد: «مسأله فراتر از با سواد بودن یا بی سواد بودن نویسندگان آکادمی علوم است، مسأله فراتر این است که نویسندگان کتاب اطلس اقوام ساکن در افغانستان… با سواد اند یا بی سواد؛ مسأله این است که در طول سه صد سال تاریخ معاصر کشور، مرز میان علم و جهل و دانایی و نادانی از میان رفته است بلکه اکثراً جهل و اشاعه نادانی، ترجیح داشته است.»
آقای امیری با خواندن بخش هایی از مقدمه و متن تحقیق نویسندگان آکادمی علوم، گفت، در این اثر حرف ها و عناوینی به فلاسفه اسلامی ربط داده شده است که هرگز واقعیت ندارد و اصلاً ربطی به آنها ندارد بلکه دروغ محض است.
وی همچنان نویسندگان کتاب “اطلس اتنوگرافی اقوام ساکن در افغانستان (غیر پشتون ها)” به سرقت واژه ها و جعل واژه ها از اثر ماندگار پدر تاریخ معاصر کشور آقای فیض محمد کاتب هزاره- مثلا استفاده از واژه دروغگو به جای درشتگو در استناد از اثر کاتب هزاره- متهم کرد و گفت:
«حرف دانا و نادان بودن محققین آکادمی علوم بی معنا است به این لحاظ که علم و جهل برای آنها بی معنا است- همانگونه که در سه صد سال تاریخ معاصر کشور، مرز میان جهل و علم از میان رفته است، هویت انسان کشور ما امروز جز انتحار و بی فرهنگی و خشونت و تریاک نیست در حالی که قبل از این سه صد سال کشور ما و مردم ما فرهنگ داشتند، معماری داشتند، ادبیات داشتند، آبرو و حیثیت داشتند و پیش همه ملل دنیا اعتبار و افتخار داشتند…»
امیری؛ تحقیق و اثر آکادمی علوم را «دهن کجی به علم و توهین به دانایی و علم» خواند.