امین ناطقی
در روزهای اخیر خبرهای از خیزشهای مردمی در مناطقی از ولایت غزنی علیه طالبان بگوش میرسد.
عده از دوستان هم خوش بینانه از آن تمجید وتحسین میکنند . درحال که طوطیه های بس خطر ناکی پشت این حرکت وجود دارد و میرود تا یک بار دگر دوران حفقان طالب را با ظاهر دگر برمقدرات کشور حاکم نماید!
روزهای سیاه گذشته را مردم ما از یاد نبرده اند وخوب میدانند در آنروزهای تلخ که از زمین و هوای کابل سرب می بارید و آتش، در هر گوشه کنار شهر ودر هرکوی و برزن و از هر مخروبه ی صدای زجه ی طفلی یا ناله ای زنی و شاید هم فریاد پیر مرد زمین گیری بگوش میرسید. به هر سمت وسوی که میرفتی فقط بوی مشمییز کننده باروت به مشامت می خورد. صرفا” به دنبال امنیت بودی و بس، در این روزگار سخت بود که خبر های خوشی از جنوب ، دهن به دهن چرخیدن گرفت ، یکی از شجاعتشان میگفت وآن یکی از عدالت طلبی! یکی از ظلم ستیزی وآن یکی از مبارزه با فساد ، یکی از رحم و شفقت این فرشته گان پشمالود میگفت ودگری از دین محوریشان.
همه روزه خبر از فتوحات شان بود و همه ستم دیده گان وطن خصوصا” کابل شب وروز دست به دعا که خدا ظفرشان بخشد! حکومت وقت به گمان اینکه با اینها می شود حزب اسلامی را از میان بر داشت واینان به مواقف به مراتب کمتر از حکمتیار راضیست از هیج مساعدتی دریغ نکرد تا اینان به در وازه های کابل رسیدند. ودهن کجیها به دولت هم آغاز شد، دولتیها یا شاید بهتر بگویم سران جمعیت اسلامی تازه داشتن به بزرگترین اشتباه سیاسی شان پی می بردند، اما بسیار دیر بود، بسیار دیر!
فرشتگان ژنده پوش پشمالو کم کم از پوستین شان برون می آمدند وسیمای اصلی شان هویدا.
تیم سازنده آن هم بدلیل بروز اختلافات درونی گاه گداری دست به افشا گریهای میزدند! که گفته های نخست وزیر وقت پاکستان و سفیر باز نشسته انگلستان در پاکستان از این دسته اند. لحظه به لحظه پرده ها از چهره غولان سیاه پوش زدوده و چهره کریه این مجریان طوطیه بین المللی علیه اسلام و افغانستان بیشتر به نمایش در می آمد.
تاکنون کسی در دنیا نمی یابیم که طالبان و جنا یاتشان را نشناسد.
واما حالا ؛ گروه موهوم مرکب از همانها و عده ساده لوح با اشتراک عده خاص از تیم حاکم با شعار های زیبا و جزاب با امکانات کامل باز در مناطق پشتون! وباز با شعار های کلان و باز هم منتقد هر دو سوی بازی! ابراز وجود نموده.
اما اینبار یک فرق اساسی هم دارد ؛
کلیه دوران طراحی وپلان طالبان سازی در خارج از مرز ها وبدون حضور چهره های شناحته شده سیاسی کشور صورت گرفته بود.
اما اینبار از حدود دو سال قبل تحرکات در خود ارگ آغاز شده بود، زمزمه های بگوش میرسید، راسیست ها تلاش بسیار داشتند، جناب رییس جمهور در خفا و پنهان جلسات فشرده ی را آغاز کرده و ادامه میداد، در ظاهر همه این تلاشها برای رسین به صلح بین الافغانی”بین الپشتونی” عنوان می گردید. و هنوزهم ادامه دارد .
ترور های هدف مند چهره های موأثر بشدت دنبال می شد و عاملین هرگز دستگیر و به پنجه قانون سپرده نمی شد و نخواهد شد! هر چند به پایان دوره ریاست جمهوری جناب کرزی نزدیک تر می شویم سرعت تحولات شدید تر می شود.
واین تحرکات در سه جبهه سازمان دهی شده و به پیش میرود، برای یک هدف واحد “آنهم نهادینه سازی قدرت در دست پشتونها”
۱- بعد فرهنگی: از سالها قبل بودجه سنگین جهت ساختن ، نه گردآوری! دایره المعرف آریانا از سوی رییس دولت اختصاص یافت ومجموعه شناخته شدترین افراد فاشیست را جمع نمودند تا با استفاده از عنوان اکادمی علوم سنگ بنای امحاء اقوام غیر پشتون را بگذارد. که اخیرا” ثمرات این کار را شاهد بودیم و دیدیم که فقط به تحریف عینیتها بسنده نکردند و پارا فرا تر گذاشتند و شروع به اهانت های سخیفی به اقوام دیگر نمودند که هم اهداف خود را بر ملا وهم اعتبار اکادمی علوم را شدیدا” لکه دار نمودند.
و از جانب دگر کرزی با علم به این نکته که پشتونها بدلایل مختلف درس نمیخوانند و حضورشان در مراکز آموزش عالی کم رنگ شده وازطریق یک مجرای شفاف ،قانون مند و دانش محور قادر به ورود در دانشگاه ها نخواهند شد و از طرف دگر بخاطر در دست داشتن همه امکانات دولتی قادر است اقدام به لیست نمودن مکاتب نامریی نموده وهمه ساله تعداد شاید بیشتر از ۶۲ در صد !!! وارد مراکز دانشگاهی کند، پس از اعلام حکومت دیکتاتوری تحت عنوان اصلاحات و مبارزه با فساد در حال که خود بیشتر از دگران غرق در فساد مالیست! عنوان نمود ،که میخواهد کانکور را بردارد و بجای آن اول تا پنجم نمره مکاتب را وارد دانشگاه ها نماید .
۲- بعد سیاسی :َ پس از ۱۸ ماه تاخیر در بستن پیمان استراتژیک، او موفق شدامتیازاتی صرفا درراستای منافع طالبان از آمریکا بگیرد.
الف – گروهک سیه رو وجنایت پیشه طالبان را از لیست گروه های تروریستی وتحت تعقیب جهانی خارج نمود تا زمینه ساز حضور رسمی آنان در قدرت گردد وحتی به بهانه تداوم پروسه صلح امارت اسلامی{دولت نام نهاد وخود خوانده طالبان} را برسمیت شناحته و درقطر تحت همین عنوان برای شان دفتر باز نموده وآمریکارا وادار به مزاکره مستقیم با آنان نمود.
و از طرفی هم با تدویر اجلاس فوق العاده سه قوا به بهانه مبارزه با فساد ، بطور ضمنی خبر ازدیکتاتوری شدن نظام وهمینطور تحت عنوان شایسته سالاری اعلام نمود که خودرا ملزم به بکار گیری نیروهای انسانی اقوام دگر در بدنه حکومت نمیداند .وعده ضعیف النفس از جمع وکلا که قبلا اجرت ثنا گویی خویش را گرفته بودند شروع به حمایت کور کورانه نمودند که هر چند ازین مجموعه توقع غیر ازین نمیتوان داشت.
۳- بعد نظامی : وزیر دفاع ملی چند قبل خبر از سهم بندی اقوام در تشکیل اردوی ملی داد که چیزی شبیه به دایرت الجواهل آریانا بود. وهم همین حرکت به ظاهر پسندیده است که خبر از یک تراژدی دیگر میدهد.
با چیدن مجموع این اقدامات کنار هم به این نتیجه میرسیم که مجموع فاشیستهای پشتون از سکولارهای دین ستیز غربی تا طالبان جهل و انسانیت ستیز همه با هم در پی یک هدفندو در تلاشند تا از هر راه ممکن برای پشتونیزه سازی حکومت بهره بگیرند.
راسیستها این سه گزینه را هم زمان به پیش میبرد تا هر کدام زود تر وبهتر نتیجه دهد همان را پلان اجرایی خویش گزیند!
پس بر تمام روشنفکران وسیاست مداران ماست که در برخورد به این دسیسه هوشیارانه ودقیق موضع بگیرند.