مرتضی رحیمی
در تابستان سال قبل بود که در ناروی بر اثر انفجار بمب و تیراندازی ۹۱ نفر کشته شد. رسانه ها در تمام دنیا این واقعه را پوشش دادند و هر رسانه با دید خود به این کشتار و نشر آن پرداختند و امروز فردی به نام آندرس برینگ بریویک به اتهام این کشتار محاکمه می شود، بازهم رسانه ها همه چشم به محاکمه متهم دوخته اند.
تعدادی افراد محدود هم در بیرون دادگاهی که قاتل این ۹۱ نفر در ناروی محاکمه می شود، دست به تظاهرات زده و خواهان مجازات متهم به قتل هستند و بازهم رسانه ها هر روز این تظاهرات های کوچک را تحت پوشش خبری قرار می دهند.
اما در گوشه دیگر از این دنیا، جنایتی وسیع تر و دردآورتر از کشتار در ناروی، هر روز به وقوع می پیوندد. جنایت بر هزاره ها در کویته پاکستان، بسا هولناک تر و درد آور تر از کشتاری که توسط آندرس برینگ بریوی در ناروی صورت گرفت، است. کشتار و قتل مردم هزاره در کویته هر روز و در روز روشن، در پیش چشمان نیروهای امنیتی پاکستان صورت می گیرد اما هیچ صدایی علیه این کشتار بلند نمی شود و هیچ رسانه یی بین المللی این کشتارها را تحت پوشش خبری خود قرار نمی دهد.!
کشتار هزاره ها جنایتی نیست که در یک روز به وقوع پیوسته باشد. این جنایت ریشه چندین ساله دارد اما تاکنون حتی یک فرد هم به اتهام این جنایت ها محاکمه نشده و حتی یک بار هم نهادهایی که داد از حقوق بشر و دفاع از حقوق بشر می زنند از این جنایات سخن نزده است.
بر طبق امارها از سال ۱۹۸۵ تا سپتامبر ۲۰۱۱ نزدیک به ۵۰۰ نفر از مردم هزاره در حملات تروریستی مختلف در پاکستان شهید شدند که در این میان ۱۰۰ نفر فقط در سال ۲۰۱۱ قربانی این جنایت ها شدند. در طول دو هفته قبل نزدیک به ۳۰ تن از دیگر از مردم هزاره نیز بر اثر حملات وحشیانه تروریستان، به شهادت رسیدند اما دردآورتر از همه سکوتی است که در قبال این جنایت ها امروز در جهان حاکم است.
چرا وقتی فردی در ناروی دست به قتل عام می زنند سر و صداها از گوشه و کنار جهان بلند می شود اما هر روز مردم هزاره بی رحمانه و هدفمند شهید می شوند و همه چشم ها بسته است و گوش ها هم ناشنوا؟ دلیل قتل نود و یک نفر در ناروی شاید “روانی” بودن قاتل است اما کشتار مردم هزاره در کویته پاکستان همه هدفمند و روی یک هدف خاص دنبال می شود.
آیا جنایت یک بیمار روانی مهم است که باید سر و صداهای جهانیان را بلند کند و چشم رسانه های دنیا را به خود معطوف نماید یا جنایت هایی که بر مردم هزاره صورت میگیرد که هدفمند بوده و در پشت این جنایت ها هم “یک بیمار روانی” نیست؟
اگر از رسانه ها گلایه نکنیم چون امروز رسانه یی آزاد و مستقل کمتر می توان دید و همه وابسته به دولتی، نهادی و یا حزبی است و پیرو اهداف خاص آن. اما شکایت و گلایه از ارگانی به نام سازمان ملل متحد کرد و از نهادهایی که ادعای دفاع از حقوق بشر می زنند.
به هر حال جنایت بر مردم هزاره در کویته روز به روز افزایش می یابد و در قبال این جنایات همچنان در جهان “سکوت” حکم فرماست. نیاز است تا این سکوت شکسته شود و ما “مردم هزاره” باید این سکوت را بشکنیم.
نسل کشی هزاره ها و سکوت سازمان ملل متحد!!!
سازمان ملل متحد و سازمان های حقوق بشر، از خواب بیدار شوید!
سازمان ملل متحد و نهادهای مدافع حقوق بشر، از قتل عام هزاره ها در پاکستان آگاه شوید!
کشتار مردم هزاره را توقف دهید!
این ها و ده ها شعار به مانند این؛ صداهایی که نیاز است امروز همه با هم متحدانه علیه یک سلسله جنایات آشکار بر مردم هزاره در پاکستان، بلند کنیم. باید این صداها را علیه جنایات آشکار جنایت کارانی که امروز زندگی را بر مردم بی دفاع و صلح دوست هزاره در کویته پاکستان تلخ کرده، بلند کنیم تا سازمان ملل متحد که ادعای جهانی بودن می کند را از خواب غفلت علیه کشتار هزاره ها بیدار کنیم و نهادهایی را که ادعای دفاع از حقوق بشر می زنند اما در قبال جنایتی بزرگ بر بشریت در کویته پاکستان چشم ها و گوش های خود بسته اند، باید چشم هایشان و گوش هایشان را باز کنیم.
امروز نیاز داریم تا اتحاد و همدستی خود را بر جهانیان نشان دهیم و همه باهم یک صدا گوش های ناشنوا را شنوا و چشم های نابینای مدعیان دفاع از حقوق بشر را بینا بسازیم.
سکوت امروز ما در قبال جنایت بزرگ بر مردم هزاره در کویته، ضعف مان تلقی شده و فرداها دامنه این کشتار و جنایات افزایش خواهد یافت پس اگر دیگران در قبول کشتار مردم هزاره سکوت اختیار کرده اند، “ما” صدای خود را بلند کنیم تا ضعیف تلقی نشویم.
بیاید و در هر گوشه این جهان که هستید، صدای خود را بلند کنید تا همان گونه که مثل معروف گفته است “حق داده نمی شود گرفته می شود”، حق مان را بگیریم و از حقوق مردم خود در کویته پاکستان دفاع کنیم.