سردار رضایی، فارغ لیسه سلطان غیاث الدین مزار شریف، در امتحان کانکور افغانستان بالاترین نمره را به دست آورده است. موفقیت او امید بزرگی برای خانواده و دوستان اش خلق کرده است.
برای سردار قبول شدن در دانشگاه و موفقیت در کانکور، آرزوی بزرگی بود. خانواده فقیرش از خرج روزانه شان مایه گذاشته بود تا او درس بخواند. برادر کلان اش به تنهایی سختی های کار شاقه را به جان خرید تا برادر کوچک اش سرنوشت بهتری داشته باشد.
سردار رضایی اعلام نتایج کانکور را لحظه شماری می کرد؛ آزمونی که بیش از ۱۵۰ هزار نفر شرکت کرده بودند و فقط حدود ۳۵ هزار تن آنها توانستند به دانشگاه ها راه یابند. بودن در این ۳۵ هزار تن، موفقیت کمی نیست.
نوروز سال ۱۳۹۱ برای سردار جشن ویژه و تکرار ناشدنی بود. وقتی که نتایج کانکور اعلام شد، او هیجانی بود تا ببیند که در رشته دلخواه اش کامیاب شده است یا نه. با پیدا کردن نام اش، به هیجان اش افزوده شد. سردار توانسته بود با کسب ۳۲۱ نمره، به دانشکده طب معالجوی دانشگاه طبی کابل راه یابد.
دشواری های زندگی
سردار رضایی در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. اگر کمک خانواده و خصوصا برادرش نمی بود، او نمی توانست خود را که تنها باسواد خانواده است، به دانشگاه طبی کابل برساند.
محمد حسن، برادر بزرگ سردار، در روزهای سرد زمستان و گرمای طاقت فرسای تابستان، در زیر گرد و خاک عرق می ریزد تا برادرش بتواند درس بخواند. او که در ناحیه دهم منطقه علی چوپان شهر مزار شریف دکان «پنچری گیری» دارد، تلاش می کند در کنار تامین معیشت خانواده، امکانات تحصیل برادرش را نیز پوره کند.
سردار رضایی می گوید اگر برادرش او و خانواده را تامین اقتصادی نمی کرد، او نمی توانست درس بخواند. او می گوید در تلاش است تا امید و آرزویی را که خانواده اش به او بسته اند، برآورده سازد و بتواند داکتر مجربی شود.
او آرزو دارد که روزی از دانشگاه طبی کابل فارغ شود و از طریق شغل داکتری، برعلاوه کمک به خانواده، به همه مردم کشورش خدمت کند. او هفت سال دیگر در دانشگاه علوم طبی کابل درس می خواند.
بیشتر از صد هزار تن از ورود در دانشگاه های افغانستان باز ماندند.
محمد حسن، برادر و حامی سردار می گوید که در زندگی برادرش راهی پیدا شده است که منجر به خوشبختی همه خانواده خواهد شد. او می گوید اگر خودش به دلیل مشکلات زندگی بی سواد مانده است، برادرش نباید هم سرنوشت او باشد.
محمد حسن می گوید: «در وقت ما جنگ بود. نفرت بر وطن حاکم بود. نه مکتب بود و نه کسی از مفهوم مکتب چیزی می دانست. حالا که شکر وضعیت تغییر کرده است، باید از آن استفاده کرد».
محمد حسن ادامه می دهد: «اگر من تمام روز به ترمیم تایر موترهای دیگران مصروف بودم، برادرم در طول شب در خانه در پیش روی یک چراغ گازی به درس خواندن مشغول بود». او می گوید تا زمانی که برادرش از دانشگاه فارغ نشده است، او را حمایت می کند.
سردار رضایی از صنف نهم به بعد در لیسه سلطان غیاث الدین مزار شریف درس خواند. به گفته رحمت الله، مدیر این لیسه، رضایی توانست از صنف دهم تا دوازدهم اول نمره صنف خود باشد.
مصطفی بلخی/ فرهمند
ویراستار: رسول رحیم
منبع: دویچه وله