چندیست که کویته و باشندگان کویته حال و هوایی دیگر دارند. هر روز خبر از یک حمله تروریستی در منطقه یی از شهر شنیده می شود. در جای جای کویته، هر روز خبر از یک حمله تروریستی جدید و مرگ چندین نفر به گوش می رسد. قربانیان این حملات همه “هزاره ها” هستند.
این حملات وحشیانه جان کسانی را در کویته می گیرد که در طول زندگی خویش در پاکستان جز صلح، آرامش و امنیت در این کشور به چیزی دیگری نیندیشیدند و نه هم کدام عملی علیه امنیت و صلح در این کشور انجام دادند.
طی یک هفته ۲۵ تن از هزاره ها در چندین حمله مسلحانه در نقاط مختلف کویته شهید شدند و دامنه این حملات نیز روز به روز افزایش می یابد بدون اینکه حکومت و دولتمردان پاکستان در قبال این حملات کدام واکنشی نشان بدهند و یا برای جلوگیری از این حملات کدام تدابیری را اتخاذ نمایند.
هزاره ها که در قرن نوزدهم و در زمان اوج گرفتن ظلم حاکمان وقت افغانستان، به سرزمینی که امروز پاکستان نامیده می شوند مهاجرت نمودند، از تلاش های محمد علی جناح برای بنیان گذاری یک کشور مستقل مسلمان “پاکستان” در شبه قاره هند، قویاً حمایت نمودند و در این راه برای پاکستان شهیدها دادند اما امروز خود در همین سرزمین که بنیاد ان را نهادند قربانی می شوند.
هزاره ها در پاکستان قربانی هزاره بودن شان می گردند و انها قربانی شیعه بودن شان می شوند، در حالی که آزادی عقیده و مذهب جزء از حقوق انسانی هر انسان بوده و به صراحت در اعلامیه جهانی حقوق بشر ذکر گردیده است.
کشتار هزاره ها در جای جای کویته پاکستان تازه گی ندارد و از سالها پیش تاکنون هر از گاهی این کشتار به وقوع می پیوندد اما در این اواخر و با اوج گرفتن مسئله کشتار بی رحمانه هزارها در پاکستان، مسئله یی سوال برانگیزی ذهن را آزار می دهد.!
هزاره ها در پاکستان در روز روشن و با مظلومیت تمام، از سوی ظالمان و گرگهایی که فقط نام انسان را با خود دارند، به شکل بی رحمانه یی به قتل می رسند اما در قبال این کشتارها جهانیان و بالخصوص کسانی که ادعای حقوق بشر و دفاع از حقوق بشرشان دنیا را گرفته است، “سکوت” اختیار کرده اند. این سکوت و دلیل آن سوالی است که ذهن را می ازارد. چرا باید جهان و مدعیان دفاع از حقوق بشر در برابر جنایت اشکار بر مردم هزاره در پاکستان سکوت کنند؟
امروز انسان البته به ظاهر انسان اما در اصل گرگان وحشی، جان صدها انسان بی گناه هزاره را در کویته پاکستان می گیرد و هیچ کس صدایی از خود بلند نمی کند. کسانی که هر روز داد از حقوق بشر می زنند و به خاطر دفاع از حقوق و آزادی انسان ها به کشورها لشکر کشی می کنند، همه و همه سکوت اختیار کرده اند.
دلیل این سکوت چیست؟ ایا کشتار هزاره ها را نمی بینند؟ ایا از آن خبر ندارند؟ به صراحت می توان گفت که با تکنالوژی ارتباطات امروز، دنیا به دهکده کوچک تبدیل شده و در زودترین فرصت خبرها در دنیا انعکاس پیدا می کند و خبر کشتار بی رحمانه مردم هزاره در پاکستان نیز تافته جدا بافته نیست که کسی از آن خبر نشده باشد.
اگر جهانیان متن و مواد اعلامیه یی بنام “اعلامیه جهانی حقوق بشر” را که هدف آن برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همه مردم بود، مورد تصویب شان در مجمع عمومی سازمان ملل به تاریخ ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ رسید را فراموش کردنده اند، پس لازم است ماده ۱۸ از ۳۰ ماده این اعلامیه را برایشان یاد آوری نمایم:
ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر) هرکس حق دارد ازآزادی اندیشه، وجدان و مذهب بهرهمند گردد، این حق شامل آزادی تغییر مذهب یا باور و نیز آزادی اظهار مذهب یا باور به شکل آموزش، عمل به شعائر، نیایش و بجای آوردن آیینها چه به تنهایی و چه بهصورت جمعی نیز میگردد.
امروز قتلهای هدفمند به جان چهره های مطرح این اقلیت قومی از یک طرف و حمله کورکورانه به افراد عادی آنها از سوی دیگر، عرصه را برای زندگی هزاره های پاکستان بیش از پیش تنگ کرده است و این مردم روز را با ترس و هراس شب می کنند و زنان و مردان هزاره در کویته پاکستان زمانی که برای کاری از خانه بیرون می شوند دیگر نمی دانند که زنده دوباره به خانه بر خواهند گشت یا خیر.
حال صرف نظر از اینکه عاملان این کشتار گروه های افراطی تندروی مانند صحابه است یا جنگوی و یا هم افراد و گروه های دیگر؛ صرف نظر از اینکه دولت پاکستان در قبال این کشتارهای هدفمند هزاره ها کاری اقدامی نمی کنند. سکوت جهانیان در قبال این کشتار سوال برانگیز است.
سکوت سازمان ملل و اعضای آن که همه اعلامیه یی به نام حقوق بشر را امضا نمودند، در قبال کشتار هدفمند هزاره ها برای مردم هزاره درد آور است. صدها تن از هزاره ها در پاکستان طی حملات وحشیانه وحشیان جان های خود را از دست دادند و همه نظاره گر این قتل و کشتارها است.
اگر این سکوت جهان در قبال کشتار هزاره ها دوام پیدا کند، این به مصابه یک لکه ننگ بر دامان هر آنکس و هر آن نهادی که مدعی حمایت و دفاع از حقوق بشر هستند، خواهد بود. لکه ننگی که به هیچ عنوان از دامان شان پاک نخواهد شد و تا انسان است و تاریخ است، همه به یاد خواهند داشت که شماری افراد بی گناه به نام “هزاره” در قرن ۲۱ و یا قرن دموکراسی و حقوق بشر، بی رحمانه به قتل می رسند و همه سکوت اختیار کردند. همه این سکوت درد آور را به یاد خواهند آورد و آن را به عنوان یک لکه سیاه بر پیشانی حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر خواهند دانست.
اگر جهانیان در قبال کشتار هزاره ها اقدامی نکند و صدایی بلند نکند، دیگر چیزی به نام حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر معنی نخواهد داشت و همه خواهند دانست که حقوق بشر و اعلامیه حقوق بشر فقط آله یی برای بازی های سیاسی بازیگران بزرگ سیاست در جهان است.
و بازهم باید گفت که اگر سازمان ملل و کشورهای جهان در قبال کشتار هدفمند هزاره ها در پاکستان اقدامی نکنند، زوال آنچه که خودشان به نام دموکراسی و حقوق بشر بوجود آوردند، نزدیک خواهد شد.
هزاره ها هم انسان هستند، انها نیز از حقوق انسانی برخوردارند و نیاز به دفاع از سوی مدعیان حقوق بشر دارند. سازمان ملل متحد و تمام کشورهایی که در سال ۱۹۴۸ و بعد از آن پای اعلامیه جهانی حقوق بشر امضا نمودند این را بدانند که اگر می خواهند، این اعلامیه را از بی ارزش شدن نجات دهند باید در قبال کشتار هدفمند هزاره ها در پاکستان اقدام کنند و سکوت ننگ آور خود را بشکنند.
مدعیان حقوق بشر باید بدانند که برای پاک شدن لکه ننگ از دمان شان، سکوت خود در قبال کشتار هزاره ها در پاکستان را بشکنند و قوی و هدفمند برای پایان دادن به این کشتار اقدام نمایند و در غیر آن برای همیش بر هرانچه حقوق بشر و احترام به حقوق بشر است خط بطلان بکشند زیرا با این سکوت ننگین شان در قبال کشتار هزاره ها، دیگر کسی احترام و ارزشی به “اعلامیه جهانی حقوق بشر” نخواهد داشت.