کاوه غرجی
با راه اندازی این جنگ ها، دولت پاکستان باجدیت تمام شهرک سازی های را برای پشتون ها درمناطق بلوچستان شروع نمود تا مهاجرین و بی جا شده های پشتون که اکثریت شان به خاطرمسایل نژادی ازطالبان حمایت می کنند به این مناطق نقل مکان نمایند. تمام حملاتی را که دولت پاکستان بر مواضع طالبان دراین سالهای گذشته انجام داده همه دراطراف شهر پشاور و مناطق قبایلی بوده درحالیکه شورای رهبری طالبان درکویته موقعیت دارد.رهبران طالبان درکویته وبلوچستان به راحتی گشت وگذار می کنندومناطقی چون ژوب، لور لوی، قلعه سیف الله، قلعه عبدالله، زیارت، جنگل، گلستان وغیره عملا دردست طالبان می باشد اما تاکنون دولت دراین زمینه هیچ اقدامی نکرده است ودلیل آن را می توان درهمین سیاست تقابل قومی و آزادی خواهی مردم بلوچ دراین کشور دانست.
نسل کشی
در این ده سال گذشته بیش از ۸۰۰ نفر از مردم هزاره در کویته به قتل رسیده است.
دریک هفته گذشته سومین باراست که برمردم هزاره درکویته پاکستان حمله می شودو روزگذشته نیز سه نفرکشته وچندین تن دیگر زخمی شدند. درطول این یک هفته گذشته بیش ازبیست نفرکشته شده و ازاغازخشونت ها دراین شهربیش از۸۰۰ نفرازمردم هزاره درمسیر راه ها، محل کارو مساجد به قتل رسیده و چندین تن دیگرزخمی شده اند.
کویته پاکستان هم مرزبا افغانستان است وجمعیت آن بیش از۷۵۹۸۹۴ هزارنفرکه اکثریت آن را بلوچ ها، هزاره ها وپشتون ها تشکیل می دهند وتوسط نظام فدرال که قدرت بیشتربه دست بلوچ ها است اداره می شود.
دولت پاکستان تقریبا ازهمان اوایل تشکیل شاهدخشونت های فرقه ای ، حزبی، وقومی بوده است. اما کویته پاکستان تا سال ۱۹۹۰ منطقه امنی برای هزاره ها به شمار می رفت وازخشونت های قومی و مذهبی کمترخبری به رسانه ها راه می یافت. درسالهای گذشته اگرگاهی درگیری های دراین منطقه به وقوع می پیوست به خاطراستقلال طلبی بلوچ هاازدولت پاکستان بودکه خواب رااز-دال خوران پنجابی این کشورربوده است.
بعدازاعلان استقلال پاکستان درسال ۱۹۴۷ ازبریتانیا وجداشدن ازهند، بلوچ ها نیزاستقلال خود را به تاریخ ۱۳ اگست ۱۹۴۷ با اجرای رسم گذشت نظامی ومردمی جشن گرفت وبا تابعیت ازبریتانیا مجلس دواتاقه ای را به نام دارالعوام ودارالخواص تشکیل داد. امادرمارچ سال ۱۹۴۸به اشغال پاکستان درامد. بلوچ ها روزاشغال سرزمین شان را به نام روزسیاه نامگذاری کردند وهرساله دراین روزبابرافراشتن بیرق های سیاه وبازوبندسیاه ازان یاد آوری می کنند.
اززمان اشغال این سرزمین تاکنون بارها بین دولت پاکستان وبلوچستان درگیری های خونین رخ داده است که مهمترین آن ازسال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ بود که ۸۸ هزارتن ازنیروهای ارتش پاکستان با ۵۵ هزارپارتیزان های بلوچ با هم مقابله کردندو دولت پاکستان شکست خورد اما با حمایت تسلیحاتی و نظامی ایران بلاخره بلوچ ها را شکست داد.
قرارگزارش ایشین لیگل ریسورس سنتر (Asia Legal Resource Center ازسال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵ بیش ازچهارده هزاربلوچ صرف درجریان حملات نظامی به قتل رسیده است. مدافعان حقوق بشربلوچ نیزلیست چهارده هزارشهروند بلوچ را که درجریان این ده سال گذشته مفقود شده است به دولت وکمیسیون حقوق بشرپاکستان ارایه کرده است وهرساله جسد مثله شده صدهاتن ازفعالین ومردم عادی بلوچ درگوشه و کناراین کشور پیدا می شود.
بلوچستان بیش از۴۴ درصدخاک پاکستان راتشکیل می دهد ودارای معادن طلا، سنگ ذغال و اورانیم است اما مردم این منطقه ازنظراقتصادی دربدترین شرایط به سرمی برند.
دولت پاکستان بعدازسال ۱۹۹۰ سیاست جدیدی رادرقبال بلوچ ها درپیش گرفت. قبل ازاین سال پشتون ها دربلوچستان ازقدرت اندکی برخوردارولی درصلح و آرامش به سرمی بردند، تا بلاخره در این سال حزب پشتونخواه ملی عوامی پارتی به رهبری محمود خان اچکزی با حمایت مالی و فکری دولت و ای اس ای پاکستان تشکیل شد.
دولت پاکستان با تشکیل این گونه احزاب پشتونی – قومی ومذهبی خواهان مهارکردن اندیشه آزادی خواهی دربین مردم بلوچ با استفاده از پشتون ها است و تا اندازه موفق هم بوده است. سال گذشته تعدادی ازسران پشتون درمنطقه پنج گوربلوچستان کشته شد ودولت کشتن شدن این افراد را به بلوچ ها نسبت داد تا بدین وسیله بلوچ ها را مصروف یک درگیری قومی سازد.
بعدازدرخواست های مکررامریکا ازپاکستان برای مقابله صادقانه با تروریسم وطالبان دولت پاکستان جنگ های رادرمناطق قبیله ای و اطراف پشاور به راه انداخت. با راه اندازی این جنگ ها، دولت پاکستان باجدیت تمام شهرک سازی های را برای پشتون ها درمناطق بلوچستان شروع نمود تا مهاجرین و بی جا شده های پشتون که اکثریت شان به خاطرمسایل نژادی ازطالبان حمایت می کنند به این مناطق نقل مکان نمایند. تمام حملاتی را که دولت پاکستان بر مواضع طالبان دراین سالهای گذشته انجام داده همه دراطراف شهر پشاور و مناطق قبایلی بوده درحالیکه شورای رهبری طالبان درکویته موقعیت دارد.رهبران طالبان درکویته وبلوچستان به راحتی گشت وگذار می کنند ومناطقی چون ژوب، لور لوی، قلعه سیف الله، قلعه عبدالله، زیارت، جنگل، گلستان وغیره عملا دردست طالبان می باشد.
اما تاکنون دولت دراین زمینه هیچ اقدامی نکرده است ودلیل آن را می توان درهمین سیاست تقابل قومی و آزادی خواهی مردم بلوچ دراین کشور دانست. دولت پاکستان با حمله برمواضع طالبان درمناطق قبیله ای ازیک طرف کمک های بیشتری ازامریکا دریافت می کند وازجانب دیگر با نا امن شدن این مناطق و امن جلوه دادن بلوچستان برای پشتون های طالب آنها را به آنجا می کوچاند ودرآنجا نیزبا تشدید اختلافات قومی بین بلوچ ها، هزاره ها وپشتون ها زمینه تضعیف بلوچ ها را می سازد و دراین میان مردم هزاره قتل عام می شود.
احزاب هزاره و بلوچ درکویته باید متوجه باشند که آنها درده ها سال گذشته درکنارهمدیگر به صلح وصمیمت زندگی کرده اند واین تفرقه اندازی های دولت پاکستان واحزاب وفرقه های مذهبی فاشیستی دیگران دررابطه آنها خللی وارد ننماید.
اکثریت احزابی پشتونی چی درپاکستان و چی درافغانستان سال های سال است که توسط پاکستان به عنوان چوب سوخت دراتش جنگ برعلیه خواسته های برحق مردم و اقوام دیگراستفاده شده اند. سر برداشتن این احزاب ازدامن ای اس ای و دولت پاکستان هم موجب آرامش در افغانستان خواهد شد و هم خود این مردم تجربه زندگی وتلاش، درس و تحصیل را هم درافغانستان وهم درپاکستان خواهند کرد.
دولت پاکستان باوجودبرگزارشدن چندین تظاهرات مردمی درداخل پاکستان وده ها کشوراروپایی واسترالیا وامریکا تاهنوزهیچ اقدام عملی برای دستگیری عاملین این حادثات انجام نداده است وسهل انگاری دولت دراین زمینه می تواند جنگ های شدید قومی را درداخل پاکستان برانگیزد.
بعضی ازملا های شکم پرست هزاره و سادات وابسته به رژیم ایران نیز به خاطر زر اندوزی به مسایلی دامن می زند که برای بسیاری ازفرقه های مذهبی و احزاب اسلامی درپاکستان حساسیت برانگیز است درحالیکه آن مسایل هیچ ربطی به اسلام و شیعه گرایی ندارد. این ملا ها باید بدانند که چنین مسایلی باعث عواقب خطرناکی برای اقلیت هزاره ها درکویته پاکستان خواهد بود.