مرتضی رحیمی
بامیان از ولایات مرکزی و همچنان از ولایات باستانی کشور است که اهمیت تاریخی و باستانی آن بر جهانیان آشکار می باشد.ولایتی که در ده سال اخیر نماد و سمبول واقعی صلح و همدیگر پذیری در افغانستان بوده و مردم این ولایت با زندگی مسالمت امیزشان در ده سال اخیر، به نماد صلح در کشور تبدیل شدند. مردم هزاره در بامیان طی ده سال اخیر نه تنها که زمینه ساز “آشوب ها” در کشور نشدند بل با سکوت به زندگی صلح امیز خویش ادامه دادند.
سکوت و زندگی مسالمت آمیز مردم بامیان که نشانه یی از صلح خواهی مردم هزاره است، باعث شده تا حکومت کرزی این ولایت و مردم آن را به باد فراموشی بسپارد.
مردم هزاره در بامیان و ولایت های دیگر همچنان در فقر و بی عدالتی به سر می برند و متاسفانه باید گفت در طی ده سال سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک های خارجی به افغانستان، اکثر ولایات هزاره نشین فاقد حتی یک کیلومتر سرک قیر شده و پخته است.
اگر میزان بازسازی دایکندی، بامیان و چندین ولایت و ولسوالی های هزاره نشین دیگر را با ولایات نا امن جنوبی مقایسه نمایم، به صراحت و وضاحت بی عدالتی و بی توجهی حکومت کرزی در مقابل مردم هزاره، دیده می شود.
کرزی و حلقه همراهش در ارگ ریاست جمهوری که تبدیل شده به حافظان منافع یک قوم و قبیله خاص در کشور، در طی ده سال اخیر، تمام توجه خویش را به امتیاز دهی به ولایت های جنوبی نمودند. جنوب افغانستان که از ناامن ترین مناطق کشور می باشد و شورشگری و آشوب در میان مردم این مناطق به رسم عام تبدیل شده است، مورد توجه خاص تیم کرزی قرار گرفته و بیشتر برنامه های بازسازی سطحی و زیربنایی به ولایات جنوب کشور تخصیص داده می شود.
همه شاهدیم که در ولایت های جنوبی کشور مکاتب، شفاخانه ها و سرک ها هر روز اعمار می گردد و پس از مدتی دوباره توسط شورشیان که برخواسته از مردم همین ولایات هستند تخریب می گردد و این عمل بارها و بارها تکرار می شود.
کرزی و تیم حاکمش بدون توجه به این موضوع که با اختصاص دادن بودجه برای ساخت مکاتب و شفاخانه ها و سرک ها به ولایات جنوب که پس از مدتی دوباره تخریب می گردد، حق دیگر شهروندان افغانستان را حیف و میل می کنند؛ هر سال نسبت به سالهای دیگر به توجه خویش به جنوب کشور که در حقیقت به این مناطق وابسته گی قومی و قبیله یی دارند را افزایش می دهند و در مقابل هر سال نسبت به سال های دیگر به ولایات مرکزی که عمدتاً ساکنان آن مردم صلح دوست هزاره هستند، بی توجه می شوند.
زیاد به جای دور نمی رویم، بامیان در نزدیکی کابل پایتخت کشور قرار دارد اما در بامیان هنوز مردم برای روشنی خانه هایشان از “هریکین” استفاده می کنند. دانش اموزان در این ولایت برای رفتن به مکتب کیلومترها پیاده روی می کنند و تنها مرکز ولایت بامیان دارای یک شفاخانه نسبتاً مجهز است.
مهمتر از همه اینکه ده سال است که کار ساخت سرک کابل – بامیان آغاز شده است اما تا هنوز کار آن به نصف هم نرسیده و مسوولین نیز با بی شرمی هرچه تمام تر نظاره گر آن است.
در مقابل تمام این بی توجهی ها مردم هزاره در بامیان، در طی سه سال اخیر فقط دست به اعتراض های مدنی زدند و مانند مردم ولایات جنوبی هیچگاهی دست به سلاح نشدند.
اعتراضات مدنی مردم بامیان که نشانگر فرهنگ بالا، صلح دوستی و دموکراسی خواهی مردم هزاره است در سه سال اخیر به شیوه های گوناگون صورت گرفته است. مردم بامیان برای اولین بار در اقدامی نمادین و در اعتراض به عدم بازسازی سرکهای این ولایت، دست به کاه گل کردن جاده ها زدند. پس از آن سلسله این اعتراضات نمادین و مدنی ادامه یافت. نبود برق و بی توجهی مسوولین حکومت کرزی به این موضوع، “هریکین” را نماد روشنایی ولایت بامیان ساخت و مردم بامیان در اقدامی جالب توجه و خردمندانه و برای این که مسوولین حکومت را از خواب غفلت بیدار کنند، بازهم در اعتراض به بی توجهی مسوولین حکومت به تامین آب آشامیدنی به مردم این ولایت به “خر مدال صداقت” اهدا نمودند.
کاه گل کردن سرک، هریکین نماد روشنی و اهدای مدال صداقت به خر، اعتراضات مدنی مردم بامیان به بی توجهی حکومت بود که هر کدام لکه ننگی به کرزی و حلقه همراهش در حکومت افغانستان است.
با تمام این اقدامات، تا هنوز هم سلسله بی توجهی حکومت کرزی به تمامی مناطق هزاره نشین ادامه داشته و چشم های کور و گوش های کر، تمام این اعتراضات را ندیده و نشنیده گرفت!
حال سلسله اعتراض به کابل رسید و “هریکین” نماید روشنایی بامیان نیز به کابل آمد تا بار دیگر مانند خاری بر چشم کرزی و اطرافیانش در ارگ ریاست جمهوری بخلد.
مردم هزاره و فعالین مدنی بامیان در تجمعی اعتراضی در مقابل ساختمان پارلمان کشور با حمل نمودن پلاکاردهایی که در شعارهایی چون ” تبعیض را پایان دهید”، ” عدالت اجتماعی و انکشاف متوازن، خواست ماست” و ” بامیان تخریب و دیگر هیچ” بار دیگر خواستار توجه حکومت و جامعه جهانی به ولایت بامیان شدند.
انها می گویند که امریکا و جامعه جهانی در افغانستان به بیراه رفته و طی اقدامی “هریکین” سمبول روشنی مردم بامیان در قرن ۲۱ را به باراک اوباما تحفه داده تا در روشنی این هریکین راه خود را در افغانستان پیدا کند.
مردم بامیان به کابل امدند و در مقابل شورای ملی به اعتراض مدنی خویش پرداختند تا شاید این بار چشم های کور و گوش های کر، اعتراضشان را ببیند و بشنوند اما با تمام این ها به نظر نمی رسد که کرزی و در مجموع حکومت افغانستان که تبدیل شده به حافظ منافع یک قوم و قبیله خاص، به اعتراض امروزی مردم هزاره بامیان در کابل توجه زیادی نمایند و به مانند اعتراضات قبلی از آن چشم پوشی خواهند نمود.
آنچه که اکنون به همگان آشکار شده است این است که معیار توجه حکومت افزایش “شورشگری” بوده و به هر اندازه یی که ددر ولایتی نا امنی، آشوب و شورشگری افزایش یافته به همان اندازه هم امتیازات و توجه به این ولایت افزایش می یابد.
شاید بهتر بود تا مردم بامیان نیز برای رسیدن به خواسته های خویش، به عوض برگزاری این اعتراضات مدنی دست به سلاح می شدند تا توجه حکومت را به خود جلب می کردند اما مردم بامیان و ولایت بامیان که مرکز و محور صلح در افغانستان است، هرگز برای رسیدن به خواسته های خود امنیت و آرامش کشور را به خطر نخواهند انداخت. مردم بامیان راه نا امنی و شورشگری را که مردم در ولایت های جنوبی کشور برای رسیدن به خواسته های خود پیش گرفته اند، نخواهند گرفت.
آنگونه که مردم معترض بامیان در اعلامیه اعتراضی خویش در کابل ذکر کرده اند، مردم بامیان با به زمین گذاشتن سلاح دست داشته شان به جنگ نرفتند و صلح واقعی را سلام دادند و با بوجود آمدن محوریت جدید در ده سال اخیر، مردم بامیان و در مجموع هزاره ها را تاپای صندوقهای رأی و میدان انتخابات سالم کشاند. اما متأسفانه این نیت خیر مردم هزاره مورد توجه زمامداران قرار نگرفت بلکه این مردم و مناطق بودباش انها به باد فراموشی و بی توجهی سپرده شد.
مردم بامیان در اعتراض خویش در کابل بر این تاکید داشتند که دیده شده که در عوض صلح و هم پذیری، دست به تخریب مایه های اساسی باید زد و سراغ کشت خشخاش باید رفت و با صدور تریاک و هیروئین بنیانهای محکم انسانی و اجتماعی را سست و پوشالی ساخت اما مردم بامیان اینگونه اقدامات و دست یازیدن به آنها را مورد نکوهش می پندارند. آنان به سوادآموزی رو نموده و به سراغ مکاتب و آموزشگاه ها رفتند. این درحالی است که درگوشه گوشه این سرزمین، مکاتب به آتش کشیده می شوند انگیزه های تعلیم و تعلم درجا خشک و ریشه کن می گردد. کاری به این نداریم که چه کسی آنرا دوباره می سازد؟!!
تاکید بر صلح و ادامه روند زندگی مسالمت آمیز شعار همیشه گی مردم بامیان و در مجموع مردم هزاره بوده و امروز در کابل نیز این صدا بار دیگر از سوی مردم بامیان بلند شد اما می دانیم که هر صبری اندازی و هر حوصله یی نهایتی دارد و اگر روند بی توجهی و بی عدالتی حکومت کرزی به بامیان و در مجموع به ولایت های هزاره نشین ادامه یابد، شاید دیگر از این اعتراضات مدنی خبری نباشد.!
اگر روند بی عدالتی و تبعیض گرایی در حکومت افغانستان بیش از این ادامه یابد و بازهم اگر حکومت تحت عناوین مختلف به یک قوم و قبیله خاص امتیازدهی را ادامه بدهد، احتمال زیاد وجود دارد که اعتراض مدنی دیگر در کار نباشد و آتش خشم غلغله و مردم غلغله همانگونه که در تاریخ نیرومندترین متجاوزین را از پای در آورد، این آتش حکومت کرزی را نیز خواهد گرفت.