ملک سراج اکبر – هافینگتن پست
مترجم: علی بهرامی
به دنبال کشته شدن پنج تن، به شمول یک زن، از اقلیت قومی هزاره در کویته، مرکز ایالت بلوچستان، تظاهرات کنندگان خشمگین دستکم یک پولیس را کشتند و چندین ساختمان دولتی را به آتش کشیدند. گمان می رود حمله کنندگان با گروه تروریستی سنی مذهب “لشکر جنگوی” مرتبط باشند، گروهی که قبلا در موارد متعددی مسئولیت حملات مشابهی را که منجر به کشته شدن صدها هزاره بیگناه شده، بر عهده گرفته است.
ایالت بلوچستان بصورت انگشت نمایی برای مقامات امریکایی به عنوان پناهگاه امن رهبران ارشد طالبان شناخته شده است؛ اما امریکایی های اندکی اند که از این منطقه ی دارای منابع سرشار گاز طبیعی اطلاعات و شناخت کافی داشته باشند؛ چه آنکه در این ایالت، در واکنش و برای سرکوب فعالیت های جنبش ناسیونالیستی بلوچ که خواستار ایجاد سرزمین مستقل برای بلوچ ها اند، نقض گسترده حقوق بشر صورت می گیرد. در این میان، چیزی که در رسانه های امریکایی گزارش داده نمی شود، تصفیه و کشتار سیستماتیک اقلیت قومی کوچکی بنام “هزاره” توسط گروه های رادیکال اسلامگرا در ایالت بلوچستان است. این سازمان های مخفی زیرزمینی، در گذشته توسط دستگاه های امنیتی پاکستان ایجاد شده اند و تا هنوز هم بصورت مخفیانه از حمایت آنها برخوردار اند.
هزاره ها به عنوان اقلیتی از نژاد مغولی، عمدتا در افغانستان، پاکستان و ایران زندگی می کنند. در همه این سه کشور، که در آنها مذهب و نژاد عامل مسلط بر شکل گیری ادراک، بینش و هویت ساکنان آن به شمار می رود، هزاره ها با دشواری های زیادی از قبیل تبعیض های گسترده و بیجاسازی های اجباری روبرو شده و دوره های سختی را سپری کرده اند. در افغانستان، هزاره ها سومین بزرگترین گروه قومی به شمار می آیند اما تا هنوز از رفتار نادرست و متعصبانه از سوی پشتون های دارای اکثریت غالب شکوه دارند. در ایران، در حالی که هزاره ها و ایرانی ها همکیش هستند و پیرو مذهب شیعه، ایرانی ها خود را در برابر هزاره ها نژاد برتر می پندارند. در پاکستان، جمعیت هزاره ها حدود ۵۰۰۰۰۰ نفر اند که عمدتا در شهر کویته زندگی می کنند. آنها در بخش های پولیس، ادارات دولتی، بخش های آموزشی، دانش اطلاعات معلوماتی، ورزش و نیروی کار سهم به سزایی داشته و خدمات چشمگیری را عرضه کرده اند.
هزاره های بلوچستان الگویی الهام بخشی از یک جامعه مدنی، آگاهی اجتماعی و توسعه به شمار می رود. بازدیدکنندگانی که به محله های هزاره نشین می روند به این اعتراف دارند که همیشه تحت تاثیر و جذبه محیط سالم، جاده های تمیز و سیستم فاضلاب رشک برانگیز هزاره تاون در شهر کویته قرار می گیرند. علاوه بر آن، هزاره ها در مقایسه با سایر اقوام در رابطه با مسائلی از قبیل آموزش دختران، آموزش کامپیوتر و مهارت در زبان انگلیسی همواره بهتر درخشیده اند. اما با همه این مزیت ها، هزاره ها زندگی تاسف باری را می گذرانند.
در جریان سال های گذشته، حملاتی متواتر علیه این گروه قومی، بسیاری از هزاره های مستعد و برجسته را به کام مرگ فرستاده و دیگران را وادار کرده تا در محله های خودشان در مری آباد، علمدار رود و توغی رود در کویته محصور باشند. آنهایی که بخت همراه شان یار بوده، به استرالیا پناه برده اند؛ جایی که هزاره ها آنجا را جای امن و سرنوشت خوش یمن می پندارند. کشتار هفته گذشته در کویته بیانگر عدم تعهد و قصور و بی توجهی مطلق حکومت فدرالی بلوچستان و نهادهای محلی است؛ در حالی که از آنها قبلا خواسته شده بود که تا از این بخش آسیب پذیر جامعه در برابر گروه های افراط گرا حراست کنند.
به عنوان نمونه، در اکتوبر سال گذشته، کمیسیون حقوق بشر پاکستان، به عنوان یک نهاد معتبر و مستقل حقوق بشری مستقر در لاهور، از رییس جمهور و نخست وزیر پاکستان خواست تا بصورت “فوری، مستقیم و شخصا” اقدام کند و از کشتار هزاره ها در بلوچستان جلوگیری کند. زهره یوسف، رییس کمیسیون حقوق بشر پاکستان، در بیانیه ای برای رهبران دولت پاکستان خاطرنشان کرد که ناکامی دولت در حراست و حفاظت از جان، اموال و آزادی های اساسی اقلیت هزاره، تبعات جدی برای نظم و قانون در سراسر کشور خواهد داشت و پاکستان را در میان جوامع جهانی به یک کشور اهریمنی تبدیل خواهد ساخت.
رییس کمیسیون حقوق بشر پاکستان نوشت: “هزاره ها دارای هر عقیده و یا روش زندگی باشند، مانند دیگران، شهروندان شریف و قابل احترام پاکستان هستند و حفاظت از زندگی و آزادی آنها از وظایف شما اند که شما در قبال آن مسئول خواهید بود.”
تروریست ها که با بی تفاوتی دولت جسورتر شده اند، بصورت کورکورانه و با شیوه های وحشیانه ای دست به کشتار هزاره ها زده است. در ۲۰ سپتمبر ۲۰۱۱، دستکم ۲۹ هزاره توسط اعضای لشکر جنگهوی در دو مورد جداگانه در نزدیکی های کویته کشته شدند.
در حمله اول، افراد مسلح یک بس مسافربری را که حامل زایران هزاره در مسیر ایران بود، متوقف کردند و همه سرنشینان آنرا وادار کردند تا از بس پیاده شوند و بعد بصورت غیرانسانی آنها را کشتند. بعد از این رویداد، حمله کنندگان سه هزاره دیگری را که برای انتقال زخمیان به شفاخانه آمده بودند، به قتل رساندند.
دو هفته بعد از حمله اول، در ۳ اکتوبر ۲۰۱۱، بار دیگر یک بس حامل زایران هزاره به طرف ایران توسط تروریست ها متوقف شد و سیزده تن از سرنشینان آن کشته شدند و شش تن دیگر به شدت زخمی شدند.
سازمان عفو بین الملل در سوم اکتوبر در بیانیه ای اعلام کرد که با آنکه خشونت های فرقه ای در پاکستان بصورت عمده به فروپاشیدگی کلی نظم و قانون در این کشور مرتبط است اما به نظر می رسد که این حملات بیانگر حملات هدفمند جدید علیه اقلیت قومی هزاره در پاکستان است.
این نهاد ناظر بر حقوق بشر که در لندن مستقر است، نوشت: “کشتار هدفمند روزمره هزاره ها و دیگر گروه های قومی به خاطر نژاد، مذهب و ارتباطات سیاسی آنها، سوال های جدی را در مورد توانایی و اراده نیروهای امنیتی پاکستان در تامین امنیت مردم بلوچستان بر می انگیزد.”
آلن جانسون، یکی از نمایندگان پارلمان بریتانیا از حزب کارگر در جریان بحث هایی بر سر این کشتارها در پارلمان این کشور به تاریخ ۳۱ مارچ ۲۰۱۲، گفت که حدود ۶۰۰ هزاره در کویته کشته شده اند، اما حتی یک نفر از عاملان آن در پیشگاه عدالت کشانده نشده و محاکمه نشده اند.
واکنش مقامات پاکستانی به این بحران حقوق بشری کاملا و مطلقا با بی تفاوتی، تکبر و خودبینی توام بوده است. وقتی خبرنگاران از وزیر اعلای بلوچستان، نواب اسلم رییسانی، عضوی از حزب حاکم “حزب مردم پاکستان”، سوال کردند که حکومت او برای اجرای عدالت برای خانواده هایی که عزیزان شان را از دست داده اند چه خواهد کرد، وی به سادگی و با حالتی از خودراضی جواب داد تنها کاری را که او می تواند انجام دهد اینست که برای آنها کامیونی از کاغذ نازک بفرستد تا آنها اشک های شان را پاک کنند.
این سخنان، وزیر اعلای بلوچستان به عنوان ارشد ترین مقام ایالتی نشاندهنده رویکرد تحقیرکننده مقامات در برابر حقوق اقلیت ها است که حتی در بالاترین سطوح دولتی وجود دارد. اگر رییس حکومت ایالتی چنین اظهاراتی را در رابطه با جمعیت اکثریت سنی پاکستان مطرح می کرد، وی احتمالا با انتقادهای تند و گزنده رسانه ها و پارلمان مواجه می شد. اما این اظهارات وی نادیده انگاشته شد زیرا وی فقط یک اقلیت کوچک قومی را به تمسخر گرفته بود.
به نظر نمی رسد جور و ستم علیه جامعه هزاره در آینده های نزدیک پایان یابد؛ مگر اینکه دستگاه نظامی پاکستان به طور کامل دست از حمایت های سری خود از گروه های بنیادگرای سنی پاکستان از قبیل لشکر جنگهوی بردارد. شواهد کافی و واضحی در مورد ارتباطات مقامات پاکستانی و این گروه های تروریستی وجود دارد. علاوه بر آن، سیستم قضایی پاکستان، پارلمان و دولت این کشور تا هنوز بحران کشتار هزاره ها را در گفتگوهای پالیسی ملی خود نگنجانده و به آن نپرداخته اند.
در حال حاضر، دولت پاکستان در اینکه چگونه از حقوق اساسی جوامعی مانند هزاره ها که با تبعیض های دو سویه به خاطر نژاد شان و همچنان اعتقادات مذهبی شان مواجه اند، دفاع و محافظت کند، سیاست واضحی ندارد. مقامات دولت پاکستان باید طرح ها و اقدامات ملموسی را روی دست گیرند تا این اطمینان بدست آید که هزاره ها از ترس حملات گروه های متعصب مجبور به محصور شدن و پناه بردن به محدوده محلات خود نشوند. آنها خدمات شایانی را در عرصه های مختلفی انجام داده اند. بر این اساس، هزاره ها مستحق رفتار نیکو و شرافتمندانه و پاداش در ازای پابندی شان به قانون و مسئولیت های اساسی شهروندی است.
منبع: سایت جمهوری سکوت